سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۰۶ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۴
کد خبر: ۱۵۲۸۱۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۸ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۴
روزنو :
شرط لازم تحقق این هدف یعنی رسیدن به لیست واحد این است که در ماه های آینده به خصوص سه چهار ماه آینده که عملا پروژه انتخابات شروع می شود مجموعه ظرفیت های اصلاح طلبی چه در سطح ملی و چه در سطح استانی و سطوح حوزه های انتخابیه به لحاظ نظری به یک اجماع کامل برسند.

به گزارش ایسکانیوز، سید حسن رسولی متولد 1337 فعال اصلاح طلب که آغاز فعالیت های سیاسی خود را در حوزه معاونت سیاسی وزارت کشور و فرمانداری زاهدان در سالهای ابتدایی انقلاب تجربه کرد و بعد از مدت زمان کوتاهی  توانست در شهرهای لرستان و همدان به عنوان معاون سیاسی مشغول به خدمت شود.

رسولی بعد از خدمتگذاری به مردم لرستان با صدور حکمی بر خلاف میل باطنی اش که علاقمند به حضور در لرستان بود، به مرکز فراخوانده شد و به عنوان معاون برنامه ریزی و پشتیبانی وزارت کشور به ایفای نقش پرداخت.بعد از گذشت یک سال حضور در وزارت کشور با صدور حکمی اینبار به خراسان رفت تا به مدت چهار سال به عنوان استاندار به فعالیت های سیاسی خود ادامه دهد

فعالیت های اجتماعی علمی و عضویت در بنیاد امید ایرانیان و باران از دیگر خدمات سید حسن رسولی است که هم اکنون به عنوان مشاور محمد رضا عارف در کنار وی به فعالیت های خود ادامه می دهد.

قرابت فکری و همکاری سیاسی رسولی با محمدرضا عارف به عنوان یکی از کلیدی ترین و اصلی ترین کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی نه تنها فقط از سوی جریان  اصلاح طلب بلکه اصلی در حوزه انتخابیه تهران به عنوان رقیبی شاخص برای جریان اصولگرا ما را بر آن داشت تا با وی درباره انتخابات مجلس شورای اسلامی، فعالیت اصلاح طلبان و احتمال حضور جریان نزدیک به احمدی نژاد در انتخابات به گفتگو بنشینیم.

در ادامه متن این گفت و گو از نظر می گذرد:

بعد از پایان عمر دولت های نهم و دهم حاشیه های مختلفی از سوی برخی دولتمران احمدی نژاد مشاهده می شد که برخی اطرافیان او در توجیحات نسبی از این رفتار بر آمدند از جمله اینکه شاهد بروز عکس العمل های مختلفی در برابر اتهامات رحیمی و بقایی دو معاون دولت قبل از سوی احمدی نژاد بودیم دلایل بروز چنین رفتار متفاوتی از سوی رئیس دولت قبل را چه می دانید؟

با شناختی که از آقای احمدی نژاد دارم به خصوص در دوره ای که وزارت کشور تشریف داشتند یکی از خصوصیات روان شناختی وی غیرقابل پیش بینی بودن عکس العمل ها و رفتارهایش در مواجه با شرایط وقایع و رویدادها می دانم بروز و ظهور این خصلت روان شناختی او طی دوره هشت ساله ریاست جمهوری به وفور تجربه و مشاهده شد و لذا فکر می کنم از نظر رفتارشناسی آقای احمدی نژاد از اینکه در مواجهه با یک موضوع ماهیتا واحد یعنی سکوت در مقابل بازداشت نفر دوم دولتش دکتر رحیمی و عکس العمل نسبتا فوری حمایتی و قاطعانه در مواجهه با معاون دیگر دولت نهم اقای بقایی می کنند به نظر من با این مدل شخصیتی او خیلی دور از انتظار نیست.

نکته بعدی این که رفتار احمدی نژاد از منظر اخلاقی و از منظر مدیریتی با دکتر رحیمی در هنگام بازداشت که در قالب سکوت رادیویی تجلی پیدا کرد و این سکوت همچنان ادامه دارد امر پسندیده و مورد قبولی نیست.

اگر خاطرتان باشد در سال 90-91 که برای اولین بار بدون ذکر نام اسم رحیمی مطرح شد در یک موضع گیری بسیار شدید و قاطع در مقام دفاع از کابینه از رحیمی به عنوان اینکه او خط قرمز من است یاد کرد و گفت که اگر قرار بر این باشد که به این خط قرمز تعدی شود من در انجام وظیفه ام با مردم صحبت می کنم.  انتظار این بود از منظر اخلاقی و مدیریتی که وی به عنوان راس قوه مجریه طی هشت سال و به عنوان مقام بالا دست و رئی با دکتر رحیمی و بقایی به صورت یکسان و با یک سبک واحد و مسئولانه در مقام پاسخگویی برمی آمدند.

فکر نمی کنید حضور دوباره در این عرصه از طریق انتخابات مجلس یکی از دلایل این بروز رفتار دوگانه باشد؟

شاید علاوه بر این خصلت غیرقابل پیش بینی بودن رفتارهای احمدی نژاد یک مقدار فضای فعلی کشور که نزدیک انتخابات است و بیشتر این نوع مسائل در سطح افکار عمومی مورد توجه و پردازش قرار می گیرد در برخورد متفاوت احمدی نژاد با مورد بقایی هم بی تاثیر نباشد و نکته آخر این که اتهامات دکتر رحیمی بیان شد اتهامات بقایی هنوز بیان نشده و آقای محسنی اژه ای به بعد موکول کردند و به استناد چارچوب های حقوقی اعلام کردند که قادر نیستند که بیان کنند باید بازپرس پرونده، دادستان و مقامات قضایی و رئیس دادگاه مربوطه بیان کنند.

در چند مدت اخیر احمدی نژاد اقدام به انجام سفرهای استانی می کند و به اعتقاد جریان همسوی خود این سفرها اصلا انتخاباتی نیست اما در عمل نحوه برگزاری این سفرها و سخنرانی های که می کنند بحث انتخاباتی بودن فعالیتهایش را بیش از پیش نشان می دهد فکر می کنید با توجه به عملکرد نه چندان مطلوب به اعتقاد کارشناسان در بسیاری از حوزه ها بتواند پایگاه اجتماعی که سال 84 پیدا کرد را دوباره کسب کند؟

جریان احمدی نژاد و حلقه یاران سیاسی ایشان که به مدت هشت سال اصلی ترین قوه از قوای سه گانه را مدیریت و رهبری کردند به عنوان یک ظرفیت واقعی باید مورد اذعان و قبول صاحب نظران سیاسی واقع گردد این گزاره که احمدی نژاد پرونده اش بسته شد و جریانی به نام جریان احمدی نژادیسم با هر نام و با هر برچسبی در سپهر سیاسی ایران وجود خارجی نخواهد داشت و اگر هم بقایی از آن باقی بماند فاقد کارایی و اثربخشی خواهد بود این باور به دور از یک نگاه واقع بینانه و حرفه ای است.

نمی شود یک رئیس جمهور در راس جریانی هشت سال کشورداری کرده باشد و بعد تصور شود که دوره این رویکرد و این تفکر به پایان رسیده است، بنابراین از نظر من فعالیت تیم احمدی نژاد و سیاست ورزیشان در حوزه مدنی به عنوان یک امر واقع هم برای خود ایشان  و هم برای اطرافیانش یک حق است و برای رقبا و برای هم فکران هم به عنوان یک واقعیت بایستی پذیرفته شود و براین اساس احمدی نژاد با گفتمان ویژه خودشان که در جریان انتخابات سال 84 بخش مهم و اصلی این گفتمان با شعار محورورزی، عدالت ورزی و تشکیل دولت مشابه دولت مرحوم شهید رجایی با رویکرد توجه به فقرا به محرومین و بزرگ کردن شعارهای از قبیل نابرابری های اقتصادی و رفاهی این جریان با همین گفتمان استمرار خواهد داشت.

طبیعتا سال 94 که سال برگزاری دو انتخابات مهم در عرصه سیاست داخلی ایران است مجالس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی به خصوص مجلس در ماه های باقی مانده تا 7 اسفند به نظر من شاهد توسعه این فعالیت ها و به طور مشخص تکرار نکته ای که شما فرمودید سفرهای استانی و بخشداری خواهیم بود کما اینکه طی ماه های اخیر به صورت خیلی کلی و سربسته پیامی به افکار عمومی داده شد مبنی بر شکل گیری یک سامانه سیاسی متشکل از یاران احمدی نژاد.

بنابراین چه در جریان رقابت های درون جناحی اصولگرا که امروز متاسفانه از یک انسجام و هم بستگی پیشین برخوردار نیست و چه در آرایش انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی، پیش بینی ام این است که به صورت قطع به یقین یکی از گفتمان های مطرح گفتمان اقتدار گرایانه مبتنی بر رویکردهای توجه به محرومین و متوسل شدن به روش های مردم گرایانه و به تعبیری عوام پسند بخشی از فضایی خواهد بود که ما در انتخابات آینده باید با آن مواجه باشیم.

با این اوصاف فکر می کنید آیا همچنان همانند سال های 84 و 88 بستر لازم در افکار عمومی برای جلب توجه فکری ذهنی مخاطبان و کسب آرای رای دهندگان برای این طیف سیاسی فراهم است ؟

می توان پیش بینی کرد که هنوز هم این گفتمان در لایه های پایین جامعه در حواشی شهرها در روستاها و در نقاطی که پوشش مناسب اطلاع رسانی نیست مورد قبول و نتیجه بخش باشد و بافت جامعه به گونه ای است که پذیرای چنین رفتارهای به ظاهر مرغوب و مجاب کننده است این زمینه وجود دارد، ولی زمینه ها و متغیرهای تقویت کننده این رویکرد به نحوی که منجر به کسب پیروزی در انتخابات مجلس بشود به صورت قطع به یقین در حد و قواره سال های 84 و 88 نخواهد بود.

یک نکته دیگر باید اضافه کنم و آن قدرت مالی پیش برندگان این تفکر هست؛ از شواهد پیداست که این مجموعه مجهز به توان مالی قابل توجهی است و عنصر توان مالی و توزیع پول و صرف هزینه های گزاف در پروژه انتخابات مجلس براساس تجارب قبلی تعیین کننده بوده مگر اینکه آقای وزیر کشور این هشداری که به جامعه دادند تحت عنوان اعلام خطر ورود پول های کثیف به حوزه قدرت و سیاست این توسط خود ایشان که مجری انتخابات هستند و شورای نگهبان و سازمان زیرمجموعه این نهاد نظارتی مورد مراقبت و پیشگیری قرار بگیرد اگر این دو اتفاق نیفتد نبایستی هم رقبای داخلی جریان اصولگرا از توان نفوذ عنصر پول در حوزه انتخابات و هم جریان اصلاحات غافل از این موضوع مهم باشند.

یعنی با توجه به فعالیت و سفرهای استانی، شرایط منطقه ای- قومی برای ورود کابینه دولت قبل به مجلس دهم مناسب است؟

شرایط منطقه ای قومی و قبیله ای به گونه ای هست که مدیران و وزرای دولت های نهم و دهم بتوانند با کاندیدا شدن در شهرستان ها آرایی به نفع خود کسب کنند چرا که کشمکش های منطقه ای باعث می شود که میزان اثرگذاری از عملکرد هایی که 8 سال در همه حوزه ها رخ داده به صورت یکسان و برابر نباشد در واقع زمینه فعالیت های سیاسی انتخاباتی برای عناصر دارای اعتبار از حیث عملکردی که در دولت احمدی نژاد در سطح وزرا و مدیران منطقه ای این زمینه هست که این افراد با طرح خود به عنوان نامزدهای مجلس از حوزه های انتخابیه مرکزی در شهرستان ها بتوانند با استفاده از عملکرد بعضا خوبی که داشتند و همچنین اعتبار شخصی و به کار گیری منابع مالی برخی کرسی های مجلس را در دست بگیرند و نه اینکه اکثریت را کسب کنند.

به هرحال  همه مدیران و وزرای دولت قبل که مشکل فساد مالی نداشتند و تعداد قابل توجهی از آنها عناصری توانمند و سالم  هستند و این ها می توانند در رقابت با چهره های مختلف از جریان اصولگرایی زیر چتر این جریان کرسی هایی را بدست آورند.

بنده این  تلاش ها را عاری و خالی از موفقیت نمی بینم و در چند مدت اخیر تعدادی از نزدیکان  احمدی نژاد گروهی به نام یکتا راه اندازی و برخی هم اعلام برائت از حلقه انحرافی کردند اما صرف نظر از رفتارهای تاکتیکی و ابزاری این مجموعه، می توانند تا حدودی در انتخابات آینده موفق باشد.

در ارتباط با بحث اصلاح طلبان هنوز ورود مصادیق انتخاباتی یک مقدار زود است فکر می کنید در نهایت اصلاح طلبان بتوانند به یک لیست واحد برسند در حالیکه در شهرستان ها به دلیل بافت قومی قبیله ای وضعیت به گونه ای دیگر است. فکر می کنید چنین هدفی برای اصلاح طلبان  جهت رسیدن به لیست مشترک امکان پذیر است ؟

انتشار یک لیست واحد برای 205 حوزه انتخابیه کشور و در حد 290 کرسی مجلس جزو اهداف راهبردی جریان اصلاحات برای انتخابات دوره یازدهم مجلس است اینکه در این مقطع که هنوز عملا وارد برنامه زمانبندی انتخابات نشده ایم پاسخ خواسته بشود که این هدف تحقق یافتنی است یا خیر و اگر هست به نظر من زود است.

یک قدری باید زمان بگذرد شرط لازم تحقق این هدف یعنی رسیدن به لیست واحد این است که در ماه های آینده به خصوص سه چهار ماه آینده که عملا پروژه انتخابات شروع می شود مجموعه ظرفیت های اصلاح طلبی چه در سطح ملی و چه در سطح استانی و سطوح حوزه های انتخابیه به لحاظ نظری به یک اجماع کامل برسند.

به عبارتی انتشار لیست واحد در صورتی عملیاتی خواهد بود که باور رسیدن به این لیست واحد به عنوان یک سیاست کلیدی قابل قبول در حوزه نظری برای همه تاثیرگذاران در حوزه سیاست ورزی اصلاح طلبی پیشاپیش حاصل شود ما الان در این مرحله هستیم من با توجه به اطلاعاتی که دارم  و نقش ناچیزی که در این موارد ایفا می کنم در این اجماع سازی شرایط را به خصوص در مقایسه با کیفیت انسجام و سامانه یابی جریان اصولگرا در حوزه اصلاح طلبی وضعیت را مطلوب تر ارزیابی می کنم.

ما اگر بتوانیم همین وضعیت را تقویت، کامل و حتی توسعه و تسری بدهیم این باور را که سطح حوزه های انتخابیه به دلیل اینکه انتخابات مجلس برخلاف انتخابات ریاست جمهوری، یک پروژه محلی است و در انتخابات ریاست جمهوری بنا به ذات ملی بودنش رقابت میان 5، 6 نفر از چهره های شاخص و به دنبال آن رقابت اصلی میان یک تا سه نفر است اما در انتخابات مجلس شورای اسلامی  فقط فاکتورهای سیاسی تعیین کننده نیست بلکه مولفه هایی از قبیل قومیت، مذهب، مسائل محلی، کشمکش های ناحیه ای، حساسیت های طایفه ای و امثالهم در شکل دهی به صحنه رقابت های انتخاباتی تعیین کننده است و به هر میزانی که این گفتمان اجماع ساز قوت و قدرت بیشتری داشته باشد و توان نفوذ و عبور از این موانع را داشته باشد امکان رسیدن به لیست واحد تسهیل می شود.

و به هر میزانی که این نظریه کارآمد فقط در سطح نخبگان و محدود به محافل روشنفکری سیاسی باشد و موقعیت اجتماعی پیدا نکند و در ذهن تک تک رای دهندگان حوزه انتخابیه سراسر کشور نهادینه نشود رسیدن به لیست واحد با موانع جدی مواجه خواهد شد.

فکر می کنم در مقدمه رسیدن به لیست واحد شرایط مطلوب است همه رهبری خاتمی را قبول دارند و تجربه تلخ انتخابات 84 را که به دلیل ناتوانی در تبدیل تنوع کاندیداها به وحدت اثربخش بین 4 نفر کاندیدایی که بودند و اینکه در سال 88 هم این قضیه تکرار شد واقف هستند و همه اصلاح طلبان و تحول خواهان بنا به تجربه به این نتیجه رسیدند که مدل 92 که محمدرضا عارف با از خودگذشتگی بستر را فراهم کرد برای ایجاد یک تغییر اساسی در ساختار قوه مجریه، در مقایسه با تجارب ناکارآمد قبلی مدل مقبول تری است.

اکنون در سطح حوزه انتخابیه در شهرهای کوچک در روستاها با توجه به توسعه تکنولوژی اطلاعات و حضور جوانان، دانشجویان و تحصیل کرده ها زمینه پرداختن به این اجماع رو به توسعه است و امیدوارم به نحو مطلوب این مرحله به انجام برسد و امکان رسیدن به لیست واحد میسر شود.

همیشه مسئله قرابت فکری میان اصلاح طلبان و اعتدالیون مطرح بوده هر چند چالش هایی زمان انتخابات مجلس بینشان بوده اگر بخواهیم کارگزاران را به عنوان یک حزب تاثیرگذار در روند انتخابات نام ببریم برای انتخابات مجلس برنامه ها به چه صورت خواهد بود؟  آیا می خواهید با یکدیگر به صورت واحد عمل کنید؟ 

حزب کارگزاران را که قریب 20 سال از عمرش سپری شده است در حوزه اصلاح طلبی تعریف می کنم خود سخنگوی این حزب و اعضای شورای مرکزی و دبیرکل همین باور را دارند بنابراین وقتی که می گوییم جامعه اصلاح طلب ایران در سطح ظرفیت های حزبی، حزب کارگزاران یکی از احزاب 20 گانه اصلاح طلبی است.

با توجه به رویه ای که از مدت ها پیش چهره های شاخص و همفکران و رسانه های همسو با اصولگرایان موجی علیه اصلاح طلبان راه انداخته اند که شورای نگهبان حواستان باشد اصلاح طلبان و فتنه در راهند؟!آیا به رویه و اهدافی که طیف اصلاح طلبی در ادامه راه برای کسب کرسی های مجلس دارد امیدوارید؟

فکر می کنم مدلی که بر آن اساس کشور از سال 82 تا 92 اداره شد در قوه مقننه و قوه مجریه بعد از سال 84 این تجربه شکست خورده ای است و مردم ایران که صاحبان رای و حق هستند با یک مقایسه های بسیار ساده می توانند نتیجه گیری کنند که هشتصد میلیارد دلار طی این مدت نفت فروخته شد ولی فقرای ما فقیرتر شدند هر چند با شعار این که می خواهیم نفت را بر سر سفره مردم بیاریم پول توزیع شد در سطح کشور اماند به جلو اما اقتصاد ایران کوچکتر شد دارایی و ثروت مردم بر اثر تورم نزدیک به 40، 45 درصد همچون یخی که در معرض تابش آفتاب هست ذوب شد بنابراین علاوه بر باورمندان به تفکر اصلاح طلبی در سطح عموم مردم این باور که باید تحول ایجاد بشود در اوضاع کشور طرفداران بسیار زیادی و گسترده تر از حوزه اصلاح طلبی وجود دارد.

دلیل تغییر گفتمان برخی چهره های اصولگرا در انتخابات پیش رو  و تمایل به جریان مقابل از جمله گرایش به دولت را در چه موضوعاتی می بینید؟

اگر ما شاهد تغییر گفتمان شخصیت های مختلفی همچون علی لاریجانی هستیم که ظرف یک سال اخیر قرابت قابل توجهی میان مواضع گفتمانی و رفتاری شخصیتی با دکتر روحانی مشاهده می شود این ناشی از این است که این بخش واقع بین و تحول خواه حوزه اصولگرایی به دلیل هوشمندی که دارند مطالبات کف جامعه را پیشاپیش شناسایی کردند و برای اینکه در انتخابات فرارو غافل از خواست عمومی مردم نباشند و دیگر در دامی که سال 92 افتادند گرفتار نشوند.

به یاد داریم جریان اصولگرایی خیلی از موضع خودشیفتگی وارد انتخابات 92 شد و همه آن رفتارهایی که از این جریان سر زد ناشی از غرور سیاسی آنها بود حتی سه نفر(قالیباف، حداد عادل و ولایتی) که قرار بود با هم ائتلاف کنند، موفق به این امر نشدند و  انتخابات 92 تجربه مثبت برای اصلاحات و هم برای بخش معتدل جریان اصولگرا است که برای برون رفت از این فضا به دنبال یک تحول خواهی جدید باشند و من فکر می کنم که ایجاد این همانی بین خواسته های اصلاح طلبانه و خواسته های تحول خواهانه یکی از مشخصات و نمادهای صحنه انتخابات 7 اسفند 94 خواهد بود که از نظر من این علامت علامت بسیار مثبت و امیدوار کننده ای است.

الان شاید بتوانیم بگوییم که اصلی ترین و بزرگترین واهمه اصلاح طلبان بحث شورای نگهبان است و این ذهنیت باشد که عامه مردم بگویند که چه چهره شاخصی برای انتخاب رای دارند؟!  در بحث با شورای نگهبان و چهره ها و مصادیقی که از طرف طیف اصلاح طلبی معرفی شود آیا مشکلی است؟

متاسفانه این باور که همچنان تیغ رد صلاحیت به صورت تبعیض آمیز متوجه نامزدهای اصلاح طلب هست به عنوان یک باور عمومی در سطح جامعه وجود دارد قابل انکار نیست و با کمال تاسف متولیان اصلی بخش نظارتی شورای نگهبان که به طور طبیعی در جهت رفع اتهام از این نهاد بی طرف بایستی در جهت زدودن این باور از افکار عمومی تلاش بکنند با موضع گیری های نسنجیده این باور را تقویت می کنند این تهدید فقط در انتخابات اسفند 94 نیست که متوجه اصلاح طلبان است.

در ادوار گذشته مجلس به جز انتخابات دور سوم و ششم که تا حدودی این صافی نظارتی به صورت عادلانه متوجه هر دو جریان بوده در بقیه ادوار مجلس و انتخابات همین روال بوده آخرین مرحله انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بود که به نظر من بی سابقه ترین شوک سیاسی با رد صلاحیت شخصیت ارزشمندی مثل آیت الله هاشمی رفسنجانی متوجه آرایش انتخاباتی کشور شد و اگر خاطرتان باشد شش هفت روزی وجدان عمومی سیاسی کشور تحت تاثیر این شوک در یک کما و یک بی عملی و شاید بتوان گفت در یک بیهوشی موقت سیاسی به سر برد ولی خوشبختانه به دلیل تحرک جوانان، فعالیت رسانه های مجازی و واقع بینی و تدبیری که رهبران سیاسی اصلاح طلب از خودشون نشان دادند و به خصوص با اقدام ملی و عارفانه دکتر عارف دیدید که بلافاصله بعد از شش هفت روز جامعه از آن شوک قبلی بیرون آمد.

آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان نفر دوم انقلاب در طی سال های گذشته با این رد صلاحیت برخورد احساساتی نکرد ایشان، آقای خاتمی، دکتر عارف و دیگران با هدف کمک به پیروز شدن پروژه و آرزوی تحول خواهی مردم در یک صف قرار گرفتند و از این طریق تیغ رد صلاحیت را نمی خواهم بگویم بی اثر کردند بلکه کم اثر کردند و پیروزی نهایی به نفع ما رقم خورد.

گمان نمی کنید  با این اوصاف باز هم این واهمه در سطح جامعه و حتی ای جریان سیاسی وجود داشته باشد؟

در اتاق های فکر جریان اصلاح طلبی با همین نگاه واقع بینانه باید بر این باور باشیم که همچنان این تهدید متوجه نامزدهای ما خواهد بود ولی وجود این تهدید نباید باعث شود که ظرفیت های اصلاح طلبی که به خصوص در بین جوانان، زنان، قشر تحصیل کرده قابلیت مشارکت در این خیزش و در این خواسته عمومی تحول خواهانه از طریق صندوق های رای مجلس یازدهم دارند مایوس بشوند و کم انگیزه بشوند وجود موانع برای رسیدن به یک هدف در صورتی که اون هدف مقدس و متعالی باشد ما را نباید به واگرایی و ضعف و سستی بکشاند بلکه باید بر دقت و سماجت ما بیفزاید با شناختی که دارم فکر می کنم جامعه اصلاح طلب خودش را برای هم اوردی جدی با همه تهدیدها و موانع موجود به خصوص این مانعی که شما اشاره کردید آماده می کند.

یک ذهنیتی که طی چند ماه اخیر در اذهان عمومی و سیاسی جامعه قوی بود هدف ریاست مجلس برای دکتر عارف بود! و در این مدت باورها به این سمت پیش رفت که حرکت اخلاقی این کاندیدای اصلاح طلب در انتخابات سال 92 و نزدیکان وی ممکن است خودشیفتگی برای آنها به وجود آورد که در نهایت نتیجه ای مثل انتخابات ریاست جمهوری برای اصولگرایان پیش آمد ممکن است متوجه عارف هم شود؟ زمینه بروز چنین استدلال هایی را نشات گرفته از چه می دانید؟ 

رفتار عارف برای جریان رقیب اصلاحات قابل پیش بینی نبود و تصور جریان اصلاحات این بود که دوگانه روحانی - عارف همانند چندگانگی سال 84 اسباب افتراق این جبهه را فراهم می کند و در سایه این افتراق امکان به پیروزی رسیدن کاندیدای مورد نظر ما را فراهم می کند دکتر عارف با این حرکت اخلاقی و ملی و در عین حال غافلگیرانه این آرزوی جریان رقیب ما را نقش بر آب کرد و بلافاصله در جهت عکس العمل به این رفتار در حوزه جریان رقیب دنبال تجهیز پیام هایی از این دست افتادند که هنوز هم ادامه دارد اما این که گفته شود دکتر عارف تلاش می کند برای ریاست مجلس طبیعتا هر شخصیت و جریان سیاسی که وارد فعالیت سیاسی می شود با هدف خدمت به انقلاب و مردم مقصد و مقصودش کسب قدرت است.

اگر امروز شرایطی به وجود بیاد که عارف با ظرفیت علمی و با اعتبار و تجارب ارزنده و با شخصیت جهانی و روحیه اخلاق گرایانه ای که دارد و در صحنه عمل هم نشان داده که امادگی کامل بریا از خود گذشتن به نفع ملت دارد اگر این فضا به گونه ای رقم بخورد که عارف در حوزه انتخابیه تهران ثبت نام کند مورد اقبال عمومی قرار بگیرد و بالاترین رای را در تهران کسب کند چه ایرادی دارد که در جایگاه ریاست مجلس قرار بگیرد.بنابراین می خواهم وجهه افراطیش را عرض کنم.

عارف را می شناسم دنبال این بحث نیست واقعا اگر منافع ملی اقتضا کند که عارف دوباره کناره گیری کند حتما دوباره کناره گیری می کند ولی کناره گیری گذشتن از خویش برای رسیدن به یک هدف برتر است این یک فضیلت اخلاقی است.

اما انتخابات مجلس با ریاست جمهوری فرق می کند در ریاست جمهوری یک کرسی بیشتر نیست ولی در انتخابات مجلس 290 کرسی است در حوزه انتخابیه تهران که دکتر عارف اگر قرار بر نامزدی داشته باشند 30 تا کرسی داریم خب وی هم یکی از ان تعداد کثیر در لیست 30 نفره است.29 تای دیگر برای دیگران است.

لذا در جهت بی اثر کردن ترفند جریان رقیب که عارف مرد کناره گیری است بنده به عنوان فرد نزدیک عرض می کنم عارف مرد عمل در راستای منافع ملی است و کسی است که رفتار سیاسیش را با شاخص اخلاق و سیاست ورزی معطوف به اعتلای کشور و انقلاب و رسیدن به اون شرایطی که در آن شرایط تحول ایجاد شود تنظیم می کند چه رای بالایی بیاورد در معرض ریاست مجلس قرار بگیرد از سایر کسانی که در معرض این جایگاه هستند نمی خواهم بگویم خیلی برتری دارد ولی چیزی کمتر ندارد اگرم قرار نگرفت به عنوان یک چهره سیاسی علمی و دانشگاهی خیلی غبطه نخواهد خورد به عبارتی آمادگی دارد که ظرفیت خودش را که متوجه و از آن ملت است هدیه کند برای اعتلای کشور می خوام بگم عیبی نیست.

شما در صحبت هایتان اگر گفتید! اگر قرار باشد دکتر بیاد!  دکتر عارف هم در چند سخنران به این اگر اشاره داشتند که لازم به کناره گیری باشد این کار را انجام می دهم. آیا بحث خاصی یا جدیدی شده که ایشان شخصا مثلا برای سرلیستی ورود نکنند؟

توصیه خود من به عنوان مشاور این است که حتما بیایند ولی بالاخره تا روز ثبت نام خیلی مانده ما در حوزه سیاست با واقعیات مواجه هستیم. نه با مسلمات . دلیل و شاهدی مبنی براینکه عارف نمی آید سراغ ندارم و  تقریبا برای من نزدیک به یقین است که وی به عنوان یک چهره ملی اصلاح طلب نباید و نمی تواند در جریان انتخابات آتی مجلس بی عمل و بی نقش باشد.

فکر می کنید با وجود شخصیت قدرتمند و مورد قبولی همچون علی لاریجانی در جایگاه فعلی ریاست مجلس و حتی وجود شنیده هایی مبنی بر اینکه وی و دکتر روحانی با یکدیگر بر سر ریاست لاریجانی در مجلس دهم توافق کردند آیا محمدرضا عارف توان و قابلیت رقابت با وی را در مجلس  برای ریاست دارد؟

زد و بندهای سیاسی قبل از اعلام نتیجه انتخابات تلاش های مبتنی بر آزمون و خطایی است که جریانات و شخصیت های سیاسی برای رسیدن به هدف عمل می کنند.هیچ کس نمی تواند در شرایط فعلی به درستی پیش بینی کند و اینکه 290 نفر نماینده مجلس بعد از آنکه انتخاب شدند و اعتبارنامه شان صادر شد و بعد از تشکیل اولین جلسه مجلس و شکل گیری ترکیب و گرایشات گوناگون و فراکسیون های سیاسی در مجلس تازه می توان با یک نگاه فنی و کارشناسی شرایط آینده مجلس را آنالیز کرد  و اینکه با توجه به این گرایشات و وزن هر کدام از این گرایشات جایگاه ریاست متناسب با کدام یک از کاندیداهای بالقوه یا بالفعل در معرض قرار گرفتن خواهد بود.

به نظر من آنچه که تا قبل از 7 خرداد 95 بگویی بیشتر تحلیل و گمانه زنی است  چرا که اکنون باید همت همه ما اصلاح طلبان معطوف به زمینه سازی اجماع حداکثری گفتمان موثر و مجاب کننده و مقبول برای جلب و جذب نظر و رفتار رای دهندگان تبدیل خواسته مبارزه با فساد گسترده که امروز در جامعه ما وجود دارد به عنوان یک خواسته ملی و یک شعار انتخاباتی و در انتها رسیدن به یک لیست واحد و فعالیت های شبانه روزی برای کسب پیروزی است الان زمان ورود به بحث این که چه کسی رئیس مجلس باشد نیست.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
عکس روز
خبر های روز