به گزارش روز نو، «آریا» با این مقدمه، گفتوگوی خود با الیاس حضرتی مدیر مسئول روزنامه اعتماد درباره موضوعات مختلفی همچون وضیعت عمومی فرهنگ و نهادها و ارگانهای متولی این کار، وضعیت رسانهها، منتقدان دولت، ارزیابی از دولت روحانی، تفاوتها و شباهتهای دولت تدبیر و امید با دولت های قبل و ... را منتشر کرده است که گزیده آن در پی میآید:
* معتقدم هیچگاه نتوانستیم حرکت فرهنگی را منسجم و درست پی بگیریم. از ابتدای انقلاب این مشکل وجود داشت. واقعا بزرگترین ظلمی که مسئولان و مدیران مملکت به انقلاب کردند بیدقتی، کمتلاشی و نداشتن پشتکار برای موضوعات فرهنگی بود. البته دشمنان ما نیز ضربات اساسی زدند و خلاء های بزرگی هم ایجاد شد.
* حوزههای علمیه، دانشگاهها و نهادهای فرهنگی ما تعدادشان روز به روز زیادتر شد اما نهادها و موسسات ظاهرساز شدند و نتوانستند محتوایی ارائه کنند. با نگاهی به بودجه سالیانه، میبینیم تعداد نهادها و ارگانها و موسسات غیرانتفاعی در شهرهای مختلف زیاد شدهاند و به همان نسبت نیز بودجههای کلانی برای کارهای تحقیقاتی، تولید فکر و اندیشه و ایده دریافت میکنند اما در زمینه تولیدات فکر و اندیشه تقریبا چیزی وجود ندارد.
* اخیرا شنیدهام یکی از نویسندگان میخواهد 140 کتاب بنویسد. در حالیکه یک نویسنده باید سالها تلاش کند و یکی دو دهه زمان بگذارد تا یک کتاب با محتوا تولید کند.
* ضایعه دیگری که بعد از انقلاب به وجود آمد این بود که علما و افرادی که توانایی ارائه کار فکری داشتند درگیر کارهای اجرایی شدند.
* آقای جوادی آملی جزو نادر کسانی است که مباحث جدید و مفید و در عین حال عمیقی را طرح میکند اما ادبیاتش خیلی برای نسل جوان جذاب نیست.
* وقتی آیین ها و رسوم میتواند به پیوستگی یک ملت کمک کند ما چرا نباید تعریف درستی از آن داشته باشیم؟ در یک بلاتکلیفی و در یک حالت آوارگی، یک سال چهارشنبه سوری را مفصل برگزار میکنیم و شهردار در اجرای آن کمک میکند و در سالی دیگر در برخی از پارکها سنگر میگیرند تا اگر فردی از روی آتش پرید دستگیرش کنند. 35 سال است که راجع به برخی از مسائل در یک بلاتکلیفی عمیق به سر میبریم.
* وقتی دولتهای مختلف انقلاب را که از زمان نخستوزیری میرحسین موسوی تا ریاست جمهوری آقای روحانی است از نظر بگذرانیم میبینیم وقتی دولتمردان تنها به دنبال منافع، سود و مباحث مالی خود رفتند طوری که تنها اطرافیان خود را در مجموعه مدیریتی و غیرمدیریتی پذیرفتند و هیچکس هم از مناسبات و روابط آنها اطلاعی نداشت فقط تصور بیاطلاعی مردم را با خود داشتند، مردم نشان دادند که متوجه موضوع هستند. عملکرد دولتها و تاثیری که میگذارند برای مردم اهمیت دارد، نه فقط حرفها و سخنانی که عملی ندارد.
* در مسائل فرهنگی آقای روحانی هیچ شباهتی به آقای احمدینژاد ندارد. خدا نکند چنین شباهتی وجود داشته باشد. همانطور که در اقتصاد، باید مقاومسازی داشته باشیم باید در بخش فرهنگ نیز یک حالت خودکفایی درونی، خوداتکایی، خودباوری درونی و خودنگهداری درونی - در اسلام ما از آن به تقوا یاد میکنیم - وجود داشته باشد و این ویژگی و شباهت عملکرد آقایان روحانی و خاتمی است. البته این به آن معنا نیست که باید از برون غافل باشیم، دولتها وظایف بسترسازی دارند. آقای روحانی در استفاده از نیروهای اصولگرا شاید نمره بهتری نسبت به آقای خاتمی دارد.
* در بحث رسانهای ما هنوز استراتژی مشخصی در جمهوری اسلامی نداریم. تکلیف ما با رسانه و موضوع رسانه مشخص نشده است. همانطور که تکلیف ما در مورد احزاب در حوزه سیاسی مشخص نیست. هنوز نمیدانیم که باید از آن نگهداری کنیم، حذفش کنیم یا تقویتشان کنیم؟ به خاطر همین هم در انقلابی که آوازه و اهداف بلندش به گوش دنیا رسیده است، با داشتن رهبر و ملتی بینظیر، هنوز به بحث رسانه و حتی به بحث افکار عمومی چندان نپرداختهایم.
* ما متناسب با اندام و قد و قواره جمهوری اسلامی، رسانه نداریم. قد و قواره جمهوری اسلامی حداقل داشتن 10 روزنامه بالای 10 میلیون تیراژ، داشتن رسانههای فراملی و فرامنطقهای است تا بتواند در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد. در حالیکه روزنامههای ما در شرایط فعلی تیراژشان به یک میلیون هم نمیرسد.
* کشوری مثل عربستان که به تحجر معروف است و زنان در آن کشور اجازه رانندگی ندارند تا چه برسد به اینکه نماینده مجلس شوند، در بخش رسانه، روزنامه الشرق الاوسط را در انگلستان منتشر میکند که یک روزنامه بینالمللی اثرگذار است. روزنامههای داخلی عربستان نیز خیلی پرتیراژند. شبکه NBC، العربیه و ... هم خیلی فعال و پرمخاطب هستند. معلوم میشود کشوری که خیلی متحجر است به بحث رسانه بسیار اهمیت میدهد. در پاکستان روزنامه «جُنگ» 8 میلیون تیراژ دارد. در دنیا رسانه جزو مسائل جا افتاده است ولی در ایران در میدان اجرا زمینهها فراهم نیست.
* در رسانههای کشور، قالب رسانهها رعایت امانتداری را میکنند اما این اواخر رسانههایی ایجاد شدهاند که کارشان رسما تهمت زدن است. قبلا یک روزنامه بود و همه هم میدانستند که صبح باید صفحه 2 آن روزنامه را ورق بزنند تا ببینند به چه کسانی تهمت زده و چه کسانی را جاسوس و فاسد خطاب کرده است. بقیه روزنامهها به این سمت و سو نمیرفتند. اما اخیرا خبرگزاریها و سایتهای بیرمقی ایجاد شده که تنها کارشان دروغ گفتن و تهمت زدن است. از اوایل آغاز به کار دولت یازدهم چندین مورد خبر را خودم پیگیری کردم که وجود نداشت اما آن دروغ را به یک وزیر، وکیل و مدیر نسبت دادند که از صفر تا صدش دروغ بود. این فاجعه است و کسانی که اثرگذارند باید تذکر بدهند.
* شناخت من از آقای جنتی پیشتر و قبل از اینکه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شود بسیار کلی بود اما با عهدهدار شدن این مسئولیت و در این یک سال گذشته جزو وزرایی بود که فوقالعاده عالی درخشید. من به آقای روحانی، اهالی فرهنگ و هنر و همچنین رسانه، انتخاب آقای جنتی را به عنوان وزیر فرهنگ تبریک میگویم. دیدگاه و تحمل او در مسائل مختلف فرهنگ و هنر نگاهی متفاوت و والاست. زوایای ظریف نگاهش به هنر، کتاب و مطبوعات فوقالعاده است و از این جهت خیلی خرسندم.
* نکتهای که حتما آقای جنتی باید جزو دستورکارهای ویژهاش قرار دهد این است که اولا مراکزی دلسوز، علاقمند و موثر وجود دارند که آقای جنتی باید بخشی از انرژی و توان خود را روی آنها بگذارد تا مشکلات، مسائل و تنگناهای اهالی فرهنگ و هنر را حل کند. وی اگر به این مسائل توجهی نکند و راه خودش را برود قطعا برخوردهایی به وجود میآید و جلوی کارش را هم میگیرند و از سیاستهایش جلوگیری میشود. آقای جنتی باید 50 درصد از وقت خود را برای توجیه کردن، دادن تصویر درست، بیان واقعیتها و ارائه گزارشهای واقعی با مستندات به گروههایی که دلسوز هستند بگذارد. بخشی از کارهایش را هم باید از طریق افکار عمومی و رسانهها با عموم مردم در میان بگذارد.
افرادی که مخالف آقای جنتی هستند دو دستهاند؛ عدهای فوقالعاده دلسوز و علاقهمند به اسلام و فرهنگ ملتند اما اطلاعاتی که به آنها میرسد اطلاعاتی کانالیزهشده است. بولتنهای خاصی تهیه و به آنها ارائه میشود. آقای جنتی باید وقت اختصاصی بگذارد برای این گروه و جریان تا عملکرد او برای آنها روشن شود اما یک گروهی هم هستند که اصولا مغرضند چه در بحث سیاست خارجی، چه در بحث فرهنگ و ... برای آنها باید وقت به صورت عمومی بگذارد. باید سمپاشی مغرضانه این افراد را با بیان راهکارها و عملکرد شفاف این وزارتخانه بیاثر کند. به هر حال معتقدم کار آقای جنتی خیلی دشوار است.