هاشمی به روایت هاشمی | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۴
مردی که از قضاوت تا غافل نشد
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ روحانی عملگ‌رایی که در مقاطع مهمی از تاریخ نیم قرن اخیر ایران حضور داشت، در سال‌های آخر عمرش اگرچه از طریق مجراهای رسمی نظامی که خودش از پایه‌گذاران آن بود، امکان سیاست‌ورزی نداشت، اما آن‌قدر ظرفیت داشت که بسیاری از مخالفان روش‌های سیاسی‌اش را دور بزند، و به منویات ذهنی خود جامه عمل بپوشاند.

هاشمی به روایت هاشمی

 شاید مهم‌ترین مورد آن زمانی بود که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 در میان بهت همگان از سوی همقطاران سابقش - که در شورای نگهبان نشسته بودند- ردصلاحیت شد. او که هشت سال ریاست جمهوری احمدی‌نژاد و حاکمیت تندروها بر سیاست داخلی و مهم‌تر از آن دیپلماسی خارجی را دیده بود، تلاش داشت مانع ادامه آن روند در کشور شود. از همین منظر علی‌رغم چهارسال دشواری که پس از حوادث انتخابات سال 88 سپری کرد و هرکسی را از میدان به‌در می‌کرد، نامزد انتخابات شد. با این همه مخالفانی که 4 سال را به کام او زهر کرده بودند، چندان ملاحظه و مانعی بر سر راه شان وجود نداشت که «یار دیرین امام ورهبری» با آن همه سابقه در انقلاب و جنگ و پس از آن را با «ردصلاحیت» از میدان به در کنند. این وضعیت آخرین حمله‌ای بود که مخالفانش توانستند به او تدارک ببینند. او اما جهان‌دیده‌تر از آن بود که به این راحتی از میدان بدر برود. با قرار گرفتن پشت سر حسن روحانی؛ یکی از شبیه‌ترین چهره‌های سیاسی به خودش و سازمان‌دهی افکارعمومی او را پیروز انتخابات کند و کلید مدیریت اجرایی کشور را 8 سال از دسترس مخالفان تندرویش دور نگه دارد؛ اتفاقی که در غیبت او در سال 1400 دیگر ممکن نشد.هاشمی رفسنجانی با هر کارنامه ای که دارد، اما در مواردی دولتمردی است با دوراندیشی بسیار عمیق که می‌داند عملکرد هر سیاستمداری تنها در بیلان کار سالانه و یا تقدر وتحسین‌های فرمایشی و دولتی نیست. به خوبی می‌دانست که قاضی قاطعی به نام تاریخ با حوصله بسیار ایستاده است تا عملکرد هر سیاستمداری را قضاوت کند. از همین منظر در میان انبوه مشاغل و دغدغه‌هایی که چهاردهه حضورش در راس جمهوری اسلامی مانع آن نشد که لحظاتی از وقتش را صرف گزارش دادن به تاریخ نکند. از این منظر یادداشت‌های روزانه او بدون تردید یکی از مهم‌ترین اسناد نیم قرن اخیر برای قضاوت درباره او، جمهوری اسلامی وسیاستمداران خواهد بود.
او هم به نقش تاریخ اعتماد داشت و هم به عملکرد خودش؛ فارغ از درستی و یا نادرستی این اعتماد، مواردی از کارنامه خود را آنقدر برجسته می بیند که نیازی به شکسته‌نفسی نمی‌بیند واصولا شکسته نفسی در این موارد را تعارفی بیش نمی‌داند، که می‌تواند تاریخ را به اشتباه بیندازد. از همین منظر است که مواردی از عملکرد خود را برجسته می‌کند تا قضاوت درباره عملکردش ناقص نباشد.
به تازگی بخشی تازه از یادداشت او درباره سه مقطع مهم سیاست‌ورزی‌اش از سوی فرزندش محسن هاشمی منتشر شد که به خوبی گویای این وضعیت است. بخشی که قرار بود در روند طبیعی انتشار یادداشت هایش صورت پذیرد، اما به صلاحدید فرزندش به تازگی منتشر شد.
در این بخش که در روزنوشت ۱۳ فروردین سال ۱۳۹۴، حدود ۲۰ ماه قبل از درگذشت و پس از امضای بیانیه توافق هسته‌ای در لوزان و عبور کشور از خطر جنگ و تحریم در دفترخاطرات روزانه خود نوشته‌ و با این مقدامه به سه مورد اشاره می‌کند:« ان‌شاءالله در موقعی که این خاطرات بعد از مرگ من منتشر می‌شود، به شیوه‌ای که این سال‌ها، خاطرات بیست سال قبل را آماده و منتشر می‌کنیم، در اینجا لازم است برای درج در تاریخ نقش خود را هم بنویسم چون بنا نیست فعلاَ بگویم. از لحظه شروع انقلاب تاکنون در پیچ‌های مهم انقلاب نقش‌هایی داشته‌ام. سه مورد آنها به نظرم مهم‌تر است.»
سه مقطع مورد اشاره هاشمی رفسنجانی به شهر زیر است:
پذیرش قطعنامه وپایان جنگ
پایان دادن به جنگی که ازر حالت دفاع صرف خارج شده بود وروندی ایدئولوژیک گرفته بود وعلیرغم صدمات فراوانش به پیکره اقتصاد کشور، هنوز هواران سینه چاکی در میان مردم ومسدولان داشت، به راحتی نبود. هاشمی در باره این مقطع و نقش خودش نوشت:« در روزهای آخر جنگ ۹ ساله با عراق روشن بود که ادامه جنگ مصلحت نیست. ولی با وجود شعارهای جنگ جنگ تا پیروزی و تایید امام، نقش مهمی ایفا کردم به عنوان فرمانده جنگ و جانشین فرمانده کل قوا، واقعیت‌های جبهه را که با هیاهوی سپاه و… روشن نبود به مسئولان و سپس به امام گفتم و سپس در جلسه سران قوا، در خدمت امام، عدم امکان پیروزی نظامی را ثابت کردیم.امام مشکل‌شان این بود که با آن همه تصریحات که تا آخرین نفر و آخرین قطره خون و تا رفع فتنه می‌جنگیم، چگونه ناگهان اعلان پذیرش قطعنامه نماییم؟ و اضافه کردند، خودشان از مسئولیت رهبری کنار می‌روند و ما اداره کنیم. من در جواب گفتم: این که کار را مشکل‌تر می‌کند و بهتر است، من به عنوان جانشین فرمانده کل قوا و فرمانده جنگ قطعنامه را امضا کنم و شما برای حفظ حیثیت من را محاکمه کنید و با قربانی شدن من کشور و مردم و انقلاب نجات پیدا می‌کنند. امام با نظر عطوفانه‌ای به من، آن را نپذیرفتند و پذیرفتند خودشان بپذیرند، ولی از ما خواستند که دیگران را توجیه کنیم.»
ردصلاحیت وسامان‌دهی افکار عمومی
هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد وحضور تندروها در مناصب مهمی از کشور، اجازه بروز اعتدال‌گرایی را به‌راحتی نمی‌داد، از این منظر ادامه روند احمدی‌نژاد در دستور کار برخی محافل بود و انتخابات سال 92 را ویژه کرده بود. هاشمی علیرغم امتناع‌های متعدد سرانجام تن به برخی دعوت‌ها داد و نامزد ریاست جمهوری شد. سالخوردگان شورای نگهبان اما او را به لحاظ سن وسال کهولت سن مناسب این صندلی نداستند و مهر «ردصلاحیت» را در صفحه وارد کردند. او اما به این راحتی از میدان به در نرفت. در این باره نوشت:«در انتخابات اخیر ریاست جمهوری که کشور به بن‌بست رسیده بود و اصولگرایان به پیروزی خود در ادامه راه احمدی‌نژاد مطمئن بودند. مردم و مراجع تنها راه را در نامزدی من می‌دانستند. من موافق نبودم. در شب روز آخر نام نویسی، احساس کردم که دچار استبداد نظر شده‌ام. تصمیم گرفتم که اسم بنویسم و عصر شنبه در وزارت کشور ثبت‌نام کردم و از همانجا موج شادی مردم برخاست و ظرف چند ساعت تمامی کشور را لرزاند، گرچه شورای نگهبان با اصرار مصلحی وزیر اطلاعات من را به بهانه سن زیاد رد صلاحیت کرد و من این موج عظیم مردمی را پشت سر دکتر روحانی قرار دادم که پیروز شد و دولت از دست تندروها نجات یافت، اعتدال و امید حاکم شد؛ ولی تندروها میدان را خالی نکردند و مانع حل مشکل تحریم‌ها می‌شدند.»
برجام و مذاکرات نفسگیر
مذاکرات نفسگیر محمدجواد ظریف و تیم دیپلماسی کشور در دولت اول روحانی دغدغه تمام ایرانیان شده بود. مخالفان برجام و هرگونه توافقی با غرب در نظام پایگاه های قدرتمندی داشتند و به‌راحتی تسلیم آن نمی‌شدند. رئیس جمهور و وزیر خارجه‌اش روزهای دشواری را می‌گذراندند؛ خیانت و محاکمه کلیدواژه های مورد لستفاده مخالفان‌شان بود. نیاز به یک انرژی و پشتگرمی بزرگ در ساختار نظام لازم بود، تا آنان را دلگرم‌تر کند. هاشمی می‌گوید آن را فراهم کرد تا به نتیجه‌ی دلخواه مردم برسد. او در این باره نوشت: «عصر شنبه که بنا بود فردای آن نتیجه مذاکرات یک هفته‌ای لوزان اعلان شود، هم روحانی و هم ظریف سرگردان بودند. ساعت ۳:۴۵ بعد از ظهر به دفتر روحانی رفتم و در مدت کوتاهی او را قانع کردم، اقدام کند و توطئه تندروها را گفتم که ایشان هم منکر نبود. ایشان هم فوراً ظریف را قانع کرد، صفحه برگشت و یاس‌ها رفت و امید و تصمیم آمد.»

برچسب ها: هاشمی
عکس روز
خبر های روز