![قیمت محصولات سایپا امروز سهشنبه ۲۳ بهمن/ قیمت عجیب شاهین در بازار آزاد](/files/fa/news/1403/11/23/476300_355.jpg)
کلید ساختمان پاستور در دست مرددین خاکستری
چند هفته پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نظرسنجیهای رسمی و غیررسمی از احتمال مشارکت 45 تا 50 درصدی مردم در انتخاباتت خبر میدادند و بسیاری معتقد بودند که مردم در این دور از انتخابات تابوی مشارکت حداقلی در انتخاباتهای ریاست جمهوری 1400 با 48 درصد و مجلس 1402 با 42 درصد را خواهند شکست. اما وقتی هشتم تیرماه موعد برگزار انتخابات ریاست جمهوری از راه رسید و انتخابات برگزار شد و مشخص گردید که صرفا 40 درصد از واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردهاند و 60 درصد از حضور در انتخابات رویگردان شدند این مساله بسیار بیشتر از گذشته به چشم آمد که نه تنها نظرسنجیها با خطای محاسباتی همراه بوده بلکه نکته مهمتر اینکه هنوز 60 درصد از مردم با انتخابات و صندوق رای قهر هستند و از نظرشان با مشارکت در انتخابات دیگر تغییری حاصل نمیشود. حال آنچه که بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان سیاسی و اجتماعی در خصوص آن اظهارنظر کردهاند آسیبشناسی این مساله است که چرا و بر چه اساسی مردم دیگر پای صندوقهای رای حاضر نمیشوند. اما اگر به دید دقیق و موشکافانهتری به این مساله بپردازیم خواهیم دید که قهر مردم با صندوق رای از اسفندماه 98 و پس از اتفاقات آبانماه و پس از آن ماجرای هواپیمای اوکراینی بودکه باعث شد در انتخابات مجلس یازدهم مشارکت حداقلی 42 درصدی را رقم بزنند و اینگونه با عدم رای دادن اعتراض خود را نشان دهند. انتخابات ریاست جمهوری 1400 نیز به همین منوال پیش رفت و از آنجا که نارضایتیهای مردم بهویژه قشر خاکستری و آرای خاموش برطرف نشد باز هم شاهد مشارکت حداقلی 48 درصدی باشیم. مقطع بعدی نیز انتخابات مجلس 1402 بود که بازهم مردم رویه سابق را پی گرفتند البته این بار نه فقط بهخاطر برخی نارضایتیها بلکه تحولات ششماهه دوم سال 1401 نیز مزید بر علت بود که بخش زیادی از جامعه در انتخابات مشارکت نکند. با این حال در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری اخیر که دور اول آن در هشتم تیرماه برگزار شد هم با وجود انواع دعوتها، تبلیغات و پیامهایی که داده شد، اما هنوز هم بسیاری وقعی به انتخابات نمینهند و از این طریق اعتراض و نارضایتی خود را به گوش حاکمیت میرسانند. البته که آن 60 درصد که در دور اول انتخابات بهدلابل مختلف شرکت نکردند حق داشتند چون از وضعیت فعلی، شرایط اقتصادی و اجتماعی و آینده مبهم ناراضی و ناراحتند و قابل احترامند. با این حرکت نیز پیام خود را به حاکمیت و مسئولان رساندند که هنوز باید میزان رای ملت باشد و این حضور مردم است که یک انتخابات را باشکوه، پررونق و حداکثری میکند یا با عدم حضور مردم به هر دلیلی موجبات کم رونقی و مشارکت حداقلی را در انتخابات فراهم میآورد. لذا باید تحت هر شرایطی به مشکلات و مطالبات مردم و جامعه توجه و برطرف شود تا مردم نیز بدانند که رای و حضورشان در هر انتخابات موثر است و کارگزاران نظام به فکر مردم هستند.
رای دادن یک حق است؛ حق تعیین سرنوشت، حق تغییر در امور کشور، حق تغییر کارگزاران به نفع بهبود وضع کشور لذا این حق را نباید بهراحتی کنار گذاشت و از آن بیتفاوت گذشت. به هر جهت 60 درصدی از مردم که در انتخابات شرکت نکردند از برخی مسائل ناراحت و ناراضی هستند که تصمیم به عدم مشارکت گرفتهاند؛ اما واقعیت امر بر آن است که گاهی اوقات با مشارکت مطلوب و انتخاب فردی که آینده خودمان و فرزندانمان را در کشور امیدوار به بهبود رقم بزند، میتواند گامی بزرگ برای حل مشکلات و بعضا نارضایتیها باشد. کافی است مردم حافظه تاریخی خود را ورق بزنند و به یکدهه قبل و انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بازگردند. جاییکه همه ناراحت از آنچه در انتخابات سال 88 گذشته بود قصد حضور در انتخابات را نداشتند؛ اما برای تغییر روندها و رویکردها و آمدن هوایی تازه در کشور در انتخابات حاضر شدند و در پی آن دیددند که چه مسائل و مشکلاتی حل شد. امروز نیز رویه به همان شکل است و مردم باید باور داشته باشند که با رای خود میتوانند تغییرات بزرگی رقم بزنند و تاریخساز شوند. قدر مسلم خود مردم بهخوبی میدانند که اگر به نحو مطلوبی مشارکت بالایی داشته باشند میتوانند امیدوار باشند تا منتخبشان مطالبات و خواستههای آن 60 درصد مشارکت نکرده در دور اول را پیگیری کند. اما عدم مشارکت نه تنها چیزی را تغییر نمیدهد بلکه شاید دیگر آن 60 درصد و مطالباتشان نیز به چشم نیایند و از معادلات حذف شوند. در نتیجه امروز زمان حضور و مشارکت است تا جمهور ملت قدرت رای سازنده خود را به رخ دنیا بکشد. در طی این مدت نیز چهرههای مشهور و محبوب بسیاری از مردم بهویژه مرددین برای حضور و مشارکت بالا در انتخابات دعوت کردهاند. مهمترین آنها سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات که اخیرا در جمع مشاوران خود گفته است: « رأی دادن یک حق مسلم شهروندی و رأی دادن و رأی ندادن یک فعل سیاسی است. کسی نمیتواند افراد را بهخاطر رأی دادن یا ندادن ملامت کند ولی نکتهها و پیامهایی که در عمل سیاسی یک ملت نهفته است، باید از سوی حکومت و جریانهای سیاسی شناخته شود و مورد توجه قرار گیرد. این نارضایتی مختص کسانی نیست که شرکت نکردهاند، بلکه بسیاری از کسانیکه شرکت کردهاند نیز ناراضیاند و به امید تغییر رأی دادهاند. اینک به مرحله دوم انتخابات رسیدیم. منطق، احساس مسئولیت و خیرخواهی نسبت به وطن و هموطنان ایجاب میکند که همه بیایند و کار ناتمام را تمام کنند، و با غیبت خود سبب نشوند که رویکردی را که نمیخواهند و آن را به زیان ملک و ملت میدانند با رأی اندک به پیروزی برسد.» نکته مهم اینجاست مرددینی که رای خود را بیهوده میپندارند مدام میگویند رای بدهیم که چه شود؟ بیاییم یا نیاییم توفیری ندارد و...؛ اما باید مطمئن باشند که اگر نیایند و مشارکت نکنند فردای انتخابات فرصتی برای حسرت و پشیمانی نیست. پس با وجود نارضایتی و اعتراضات با امید به آینده برای ایران و تغییر روبه بهبود پای صندوق بیایند و کار نیمهتمام را تمام کنند.