در بخشی از این گزارش آمده:

* شاید ۱۰ سال پیش که در مارکت جهانی، شبکه اجتماعی تازه‌ای به نام اینستاگرام رونمایی شد، کمتر کسی تصور می‌کرد که این شبکه در فاصله زمانی کوتاه، گوی سبقت را از همتای خود فیس‌بوک وسایر اپلیکیشن‌های مجازی برباید و امروز به یکی از پرکاربرترین و البته مهم‌ترین قطب های سرمایه‌‌سازی در جهان بدل شود.

* حال چند سالی می‌شود که نسل تازه‌ای از افراد در کالبد عناوینی چون سلبریتی، بلاگر، اینفلوئنسر، واینر، اینستاگرامر و ... جا خوش کرده و با پیروی از سرخط جهانی در حوزه‌های مختلفی مانند جهان‌گردی، غذا، مد، طنز، ورزش و …به بیان دیدگاه‌ها و عقاید خود به طور مستقیم می‌پردازند  و به خاطر داشتن تعداد دنبال‌کنندگان بالا، منبع معتبری برای تبلیغات کالاها و محصولات برندهای تجاری محسوب می‌شوند.

* در میان اینفلوئنسرها یا بلاگرهای ایرانی، صدف بیوتی ماهی ۱۲ میلیارد تومان، اِمِل ایجاد ماهی ۱۰ میلیارد تومان، الناز گلرخ ماهی ۷ میلیارد تومان، سرنا امینی ماهی ۶ میلیارد تومان، حسن ریوندی ماهی ۴ میلیارد تومان، علی صبوری ماهی ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، محمد امین کریم پور ماهی ۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان، میلاد قاسمی خواه ماهی ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، مستر تستر ماهی ۲ میلیارد تومان و شقایق محمودی ماهی ۱ میلیارد تومان به صورت تقریبی درآمد دارند. تعرفه تبلیغات این چهره‌ها برای هر استوری بین ۵ تا ۱۵۰ میلیون تومان است! حال آنکه بسیاری از چهره های اینستاگرامی پس از اخبار منتشر شده پیرامون فیلترینگ اینستاگرام بسیاری از دنبال‌کنندگان خود را به یوتیوب دعوت کرده و منبع درآمدی جداگانه در آنجا نیز ایجاد کرده‌اند.

* حال این عناوین گاه توخالی که درست مقابل دیدگان یک نسل، از دنیای شیشه‌ای خود به دنبال کنندگانشان که گاه برای آن‌ها بیشتر به صفرهای یک اسکناس شباهت دارند، لبخند می‌‌زنند، جملات اتو کشیده تحویل می‌دهند، برای همراهی از آنان تشکر می‌کنند ،به واسطه هر چند تگ، منشن، لایک یا کامنت برایشان هدیه در نظر می‌گیرند(هدیه‌ای که اسپانسر تقدیم می‌کند)، گاه به ضرورت یک موقعیت رنگِ پروفایلشان را سبز، بنفش یا نارنجی می‌کنند، امروز حامی فلان کمپین و فردا منتقد به مدیریت در کشور می‌شوند، گاه همگام با مردم  به فیلترینگ می‌تازند و گاه به دولتی که در زمان انتخابات برایش سینه چاک کرده بودند، به خاطر قیمت ارز، نقض برجام، گرانی و ... به تندی انتقاد می‌کنند. غافل از اینکه این دنیای شیشه‌ای هرچه باشد شیشه است و امکان دارد ناگهان بشکند و خرده‌هایش تیغ بر شاهرگ شهرت باد آوردشان شود!