آیا رئیسی اقتصاددانان را به خط کرده است؟
روزنو :«آقای رئیسی در کمپین انتخاباتی خود عنوان کردند برای حل مشکلات اقتصادی همه اقتصاددانان را به خط میکنند تا مشکلات مردم را حل کنند. امروز این سوال مطرح است که آیا در واقع آقای رئیسی اقتصاددانان را به خط کرده است؟آیا آقای رئیسی با اقتصادانان کشور مشورت کرده و با مشورت و خردجمعی تصمیم گرفته است؟» جملات ذکر شده دیدگاههای دکتر بهمن آرمان در گفتوگو با در زمینه اصلاحات اقتصادی دولت و چشم انداز پیشرو است. دکتر آرمان در این گفتوگو به مهمترین چالشها و فرصتهای پیش روی اقتصادی دولت اشاره میکند که ماحصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
يکي از شعارهاي اصلي آقاي رئيسي در مبارزات انتخاباتي مقابله با گراني بود. اين در حالي است که در طول يک سال گذشته نه تنها گرانيها کنترل نشد، بلکه افزايش نيز داشته و تورم به بالاترين ميزان خود پس از انقلاب رسيده است. چرا دولت در مسيري حرکت کرد که برخلاف وعدههايي بود که به مردم داده بود؟
هنگامي که آقاي رئيسي به رياستجمهوري رسيدند وضعيت اقتصاد ايران براساس سوءمديريتها و ضعف مديريتها در شرايط خوبي قرار نداشت. به همين دليل آقاي رئيسي تلاش کرد اين وضعيت را تغيير بدهد. با اين وجود ايشان از افراد توانمندتري در تيم اقتصادي خود استفاده نکردند. در نتيجه گرانيها نه تنها کنترل نشد و بلکه بيشتر نيز شد. از سوي ديگر دولت رئيسي رويکرد نزديکي به کشورهاي شرق و از جمله روسيه و چين را در دستور کار قرار داد. رويکردي که در شرايط کنوني شکل جالبي به خود نگرفته و ما شاهد هستيم هنگامي که وزير خارجه روسيه به ايران سفر ميکند آقاي امير عبداللهيان عنوان ميکند که برجام بايد به شکلي حاصل شود که منافع روسيه نيز در آن تأمين شود. واقعيت اين است که برخي از مديران از توانايي کافي براي حل مشکلات برخوردار نيستند.وضعيت به شکلي است که ما در وزارتخانههايي مانند صمت، اقتصاد و نيرو شاهد ضعفهايي مديريتي هستيم. مديران اين سه وزارتخانه برخي موضوعاتي را مطرح ميکنند که غيرعلمي است.
آيا دولت توانايي انجام کارهاي بزرگ را دارد؟
براي انجام کارهاي بزرگ نياز به افراد بزرگ وجود دارد که بتوانند تصميمات بزرگ بگيرند. من در اينجا يک خاطره از نحوه مديريت دولت در زمان آقاي هاشمي نقل ميکنم. در دولت آقاي هاشمي براي راهاندازي شرکت فولاد مبارکه نياز به100 هزار ميليارد ريال داشتيم. آقاي هاشمي براي اين کار وزير مربوطه يعني آقاي محلوجي و مجري طرح را فراخواندند. ايشان گفتند سقف بودجه عمراني براي تأمين اين پول پر شده و در شرايط کنوني امکان پرداخت اين پول وجود ندارد. با اين وجود تصميم نظام اين است که فولاد مبارکه حتمأ راهاندازي شود و اين اتفاق بايد رخ بدهد. به همين دليل خودتان براي اين مسأله يک راه حل پيدا کنيد تا دولت نيز حمايت کند. بعدها من اين موضوع را از آقاي محلوجي سوال کردم که شما چگونه در نهايت مشکل را حل کرديد. وي به من گفت در يکي از جلسات دولت، موضوع را مطرح کردم و از وزرا و مديران مربوطه خواستم اين پول را در اختيار ما قرار بدهند که در نهايت نيز اين اتفاق رخ داد و آقاي هاشمي نيز حمايت کردند. به نظر من پس از دولت آقاي هاشمي کمتر رئيسجمهوري وجود داشته که بتواند از نظر تصميم گيري مانند ايشان باشد.
آقاي رئيسي عنوان ميکنند که اقتصاد کشور نياز به اصلاحات دارد. به همين دليل نيز اقداماتي به نام اصلاحات اقتصادي انجام دادند. اقدامات دولت با واکنش منفي بازار مواجه شد و قيمتها به شکل افسارگسيختهاي افزايش پيدا کرد. ديدگاه شما درباره تصميمات جديد دولت در زمينه اقتصادي چيست؟
اقداماتي که دولت در زمينه اصلاحات اقتصادي انجام دادهاند در واقع نوعي جراحي اقتصادي سطحي بود. اين در حالي است که اقتصاد ايران نياز به اصلاحات اقتصادي جدي و ساختاري دارد. ارز4200 توماني به يک مرکز و منبع فساد تبديل شده بود. به همين دليل اقدام دولت در زمينه حذف ارز ترجيحي اقدام صحيحي بود. مردم ايران عادت کردهاند که دولت با فروش نفت مايحتاج آنها را تأمين کند که اين عادت پيامدهاي خوبي براي اقتصاد کشور نداشته است. دولت با حذف ارز ترجيحي و برابر کردن نرخ واقعي ارزش ريال با ارز خارجي اصلاحاتي را انجام داده است. به صورت طبيعي هر عمل جراحي در ابتدا با درد و خونريزي مواجه است اما پس از مدتي آثار مثبت خود را نشان خواهد داد. هنگامي که دولتهاي فرانسه و ايتاليا نيز دست به اصلاحات اقتصادي زدند مردم اين کشورها همين واکنشي را نشان دادند که مردم ايران در شرايط کنوني نشان ميدهند. در شرايط کنوني مردم ايران از فرصتي استفاده ميکنند که اعتراض خود را نسبت به قدرت خريد پايين خود اعلام کنند و نسبت به رويکرد دولت در گران کردن کالاهاي اساسي انتقاد ميکنند. اين در حالي است که در کشورهاي توسعه يافته در ابتدا مردم را نسبت به اقدامات و پيامدهاي اصلاحات اقتصادي توجيه ميکنند تا مردم در جريان مسائل قرار داشته باشند. در شرايط کنوني قيمت بنزين در کشورهاي اروپايي افزايش پيدا کرده و به دو يورو رسيده است. از سوي ديگر در آمريکا قيمت هر ليتر بنزين به پول ايران در حدود هفتاد هزار تومان است. در چنين شرايطي مشاهده ميکنيم که مردم هيچ گونه اعتراضي نسبت به اين وضعيت ندارند. دليل اين موضوع اين است که دولت قبل از تصميمات اقتصادي از طريق رسانههايي که واقعيتها را به مردم منتقل ميکند جوانب مختلف قضيه به مردم گفته ميشود و مردم در جريان تصميم گيريهاي دولت قرار ميگيرند. هنگامي که روسيه به اوکراين حمله کرد قيمت دانههاي روغني و گندم که در اوکراين توليد ميشد و به کشورهاي اروپايي صادر ميشد افزايش پيدا کرد و به دليل جنگ، کشورهاي اروپايي در اين زمينه با چالش مواجه شدند. اين در حالي است که پس از مدتي افکار عمومي کشورهاي اروپايي توسط دولت نسبت به اين وضعيت توجيه شدند.
اصلاحات اقتصادي سطحي چه پيامدهايي در آينده براي اقتصاد کشور داشت؟
آقاي رئيسي در کمپين انتخاباتي خود عنوان کردند براي حل مشکلات اقتصادي همه اقتصاددانان را به خط ميکنند تا مشکلات مردم را حل کنند. امروز اين سوال مطرح است که آيا در واقع آقاي رئيسي اقتصاددانان را به خط کرده است؟آيا رئيسي با اقتصادانان کشور مشورت کرده و با مشورت و خرد جمعي تصميم گرفته است و يا خير؟ آيا سيستمهاي گزينش افراد اين اجازه داده که تصميماتي بگيرد که به سود اقتصاد کشور باشد؟ بايد در نظر داشت که اقداماتي مانند اصلاحات اقتصادي نيازمند افرادي است که از توانايي تصميم گيري در شرايط سخت برخوردار باشند.
طولاني شدن مذاکرات هستهاي و برنداشته شدن تحريمها بهرغم وعدههايي که دولت در اين زمينه داد چه تأثيري در چشم انداز آينده اقتصاد کشور خواهد داشت؟
بايد به اين واقعيت اذعان کرد که تنشهاي موجود در روابط خارجي ايران همچنان بهعنوان مانع مهمي در ارتباط اقتصاد ايران با کشورهاي جهان و همچنين بهبود وضعيت اقتصادي مردم وجود دارد. ما از نيمه دولت اصلاحات تا امروز داراي پايينترين ميزان سرمايهگذاري نسبت به توليد ناخالص کشور هستيم. اين اتفاق درباره همسايههاي ما وجود ندارد. ايران بهرغم اينکه قيمت نفت افزايش پيداکرده و قادر به صادرات نفت خود نيز نيستيم و از شرايطي که در بازارهايي جهاني به وجود آمده استفاده چنداني نميکنيم. به دليل سرمايهگذاريهايي که کشورهاي اروپايي و آمريکايي در کشت فرا سرزميني اوکراين و روسيه انجام دادهاند و شوروي سابق که يکي از واردکنندههاي بزرگ گندم و غلات در جهان بود شرايط به شکلي است که اوکراين بهتنهايي صادرکننده نزديک به35 درصد دانههاي روغني جهان است. درنتيجه در شرايط کنوني به دليل جنگي که در اوکراين به وجود آمده حتي در کشورهاي اروپايي نيز روغن نباتي وجود ندارد و مردم اروپا در اين زمينه با مشکلات جدي مواجه هستند. در ظاهر گفته ميشود که ايران در مذاکرات به دنبال برداشته شدن تحريمهاست. بااينوجود به اين نکته اشاره نميشود که ايران کشوري است که صادرکننده مواد خام به جهان است و به دليل تحريمها توانايي اين را ندارد که بهرغم اينکه بزرگترين توليدکننده زعفران جهان است آن را با برند خود به بازار جهاني عرضه کند. ما ناچار هستيم با توجه به تکنولوژيهايي که فعلا فقط در اختيار کشورهاي غربي است بين5 تا7 ميليارد مترمکعب آب از دريا شيرين سازي و به فلات مرکزي ايران منتقل کنيم. تاريخ خاورميانه نيز نشان داده که بر اثر خشکساليهاي مداوم برخي از تمدنها از بين رفتهاند. خشکسالي امروز کشور را شديدا تهديد ميکند. سرنوشت آينده ايران به مذاکرات هستهاي گرهخورده است. ايران کشوري است که داراي يک موقعيت استثنايي در زمينه ترانزيت است. برخي از کارشناسان برجسته بينالمللي عنوان ميکنند که چنانچه موقعيت ترانزيتي ايران در حال احيا شدن باشد و از بندر چابهار به آسياي ميانه و از طريق بندر امام به مرز بازرگان متصل شود که دروازه ورود به اتحاديه اروپاست در عمل کانال سوئز از حيزانتفاع ميافتد. از سوي ديگر کشورهاي عربي نيز شايد ازنظر اقتصادي از اين تغيير استقبال کنند اما کشوري مانند مصر دوست ندارد موقعيت ترانزيتي که بهواسطه کانال سوئز دارد را به ايران منتقل کند. چينيها نيز به دنبال منابع غني افغانستان هستند که در شرايط کنوني در اختيار طالبان قرار گرفته است. در اين زمينه، چينيها حتي حاضر هستند با طالبان وارد مذاکره شوند تا جاده ابريشم را بهجاي اينکه از مسير سنتي خود يعني ايران عبور بدهند به سمت افغانستان و پاکستان بکشانند تا منافعشان تأمين شود.