هیچ جنگ و درگیری نمیتواند جایگزین برجام شود
روز نو :با صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران آینده مذاکرات هستهای و برجام وارد فاز جدیدی شده است. بدون تردید این اقدام گرههای احیای برجام را بیشتر و کار را برای رسیدن به توافق در مذاکرات سخت خواهد کرد. ایران نیز در پاسخ به اقدام کشورهای غربی در شورای حکام دوربینهای فراپادمانی آژانس را خاموش کرده است. اقدامی که با واکنش منفی طرف مقابل مواجه شده است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع و آینده برجام با دکتر پیروز مجتهدزاده تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. دکتر مجتهدزاده معتقد است:« در یک مقطع زمانی و با یک رویکرد عقلایی که نرمش قهرمانانه نام گرفت تصمیم به تعامل و مذاکره گرفتیم که یک اتفاق مثبت در سیاست خارجی ایران به شمار میرفت. این مذاکرات نیز نتیجه داد و ما نتیجه رویکرد عقلایی خود را بهصورت مثبت درک کردیم. ما در پروسه گفتوگو و مذاکره نتایج قابل قبولی دریافت کردیم و دستاوردهای مهمی به دست آوردیم. این رویکرد نشان میداد که این درک ایجاد شده است که باید مشکلات بینالمللی را با گفتوگو حل کنیم. مصداق بارز این وضعیت این شعر است که«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است؛ با دوستان مروت با دشمنان مدارا.» ما با درک این موضوع توانستیم به اهداف خود در عرصه بینالمللی دست پیدا کنیم.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
شوراي حکام با صدور قطعنامه عليه ايران آينده برجام را در هالهاي از ابهام قرار داده است. آيا کشورهاي اروپايي و آمريکا با صدور قطعنامه در شوراي حکام تلاش ميکنند ايران از مطالبات حداکثري خود در برجام عقبنشيني کند يا اينکه با صدور اين قطعنامه آينده برجام مخدوش خواهد شد؟
به نظر من هيچ تفاوتي بين اينکه قطعنامه شوراي حکام يک اهرم فشار عليه ايران باشد يا اينکه واقعيتي باشد که آينده برجام را رقم خواهد زد وجود ندارد. اگر فرض بگيريم اتفاقي که رخداده يک اهرم فشار عليه ايران است هيچ تفاوتي با يک واقعيت سياسي که برجام را مخدوش خواهد کرد ندارد و هر دو يک حالت دارد. در اينجا سؤال اين نيست که چرا کشورهاي اروپايي و آمريکا چنين کردند، بلکه سؤال اين است که چرا ما چنين کرديم؟ چرا در مسير برجام و يا مذاکرات هستهاي به نتيجه مطلوب دست پيدا نکرديم. در مقاطعي ما هرگونه مذاکره با کشورهاي غربي را بر سر پرونده هستهاي مذموم ميشمرديم و معتقد بوديم نبايد مذاکره کرد. با اين وجود در يک مقطع زماني و با يک رويکرد عقلايي که نرمش قهرمانانه نام گرفت تصميم به تعامل و مذاکره گرفتيم که يک اتفاق مثبت در سياست خارجي ايران به شمار ميرفت. اين مذاکرات نيز نتيجه داد و ما نتيجه رويکرد عقلايي خود را بهصورت مثبت درک کرديم. ما در پروسه گفتوگو و مذاکره نتايج قابل قبولي دريافت کرديم و دستاوردهاي مهمي به دست آورديم. مصداق بارز اين وضعيت اين شعر است که «آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است؛ با دوستان مروت با دشمنان مدارا.» ما با درک اين موضوع توانستيم به اهداف خود در عرصه بينالمللي دست پيدا کنيم. اين وضعيت تا زماني که ترامپ در آمريکا به قدرت رسيد وجود داشت. بااينوجود با حضور ترامپ بهعنوان يک فرد ناشي و غيرمتخصص در عرصه سياسي آمريکا از برجام خارج شد و دوباره چالشها بين ايران و آمريکا در عرصه بينالمللي آغاز شد. ترامپ نشان داد که در سياست خارجي تنها به دنبال اميال و خواستههاي اسرائيل است. کار بهجايي رسيد که رئيسجمهوري خواهان کنگره آمريکا درجايي عنوان کرد هيچ رئيسجمهوري در تاريخ ايالاتمتحده آمريکا بهاندازه ترامپ به اسرائيل خدمت نکرد. امروز ما بايد اين موضوع را بررسي کنيم و براي خود حلاجي کنيم که چرا ترامپ چنين اقدامي انجام داد. بدون ترديد هدف ترامپ از اين کار اين بود که توافق و تفاهم بزرگي که بين ايران و کشورهاي غربي و حتي همه کشورهاي جهان ايجادشده بود را به سود اسرائيل به هم بزند.
اين نتيجهگيري چه مسيري براي حـــرکت ايران ايجاد ميکند؟
در چنين شرايطـــي ما بايد در مسيري حرکت کنيم که اين سياست خيانت کارانه را خنثي کنيم. ما بايد به شکلي رفتار کنيم که سياستهاي ترامپ عليه ايران را خنثي کنيم. هنگاميکه ما بيرون از اين بازي شطرنج نشستهايم و نگاه ميکنيم که مهرهها چگونه حرکت داده ميشود بايد به خود بينديشيم که ما چه رويکردي در پيش گرفتيم که به موازنه و توازن در عرصه بينالمللي دست پيدا کرديم و در مقابل چه رويکردي در پيش گرفتيم که امروز در اين نقطه قرارگرفتهايم. بدون ترديد رويکردي که ما با به توازن رساند تلاش براي تعامل و مذاکره بود. اتفاقي که براي ما دستاوردهاي مهم سياسي و بينالمللي بههمراه داشت. امروز ما در شرايطي قرار داريم که بايد رويکرد نرمش قهرمانانه را ادامه بدهيم و همچنان بايد در همين مسير حرکت کنيم. مسيري که درگذشته پيمودهايم و به نتيجه رسيدهايم. در شرايط کنوني يکطرف ما قرار داريم و در طرف ديگر کشورهاي اروپايي، آمريکا، آژانس و شوراي حکام قرار دارند. به همين دليل ما بايد چشمانداز آينده را براي خود مشخص کنيم که آيا به دنبال توازن هستيم و يا به دنبال وضعيتي هستيم که ترامپ درگذشته آن را به همريخت. تجربه تاريخي و شرايط داخلي کشور به ما ميگويد ما بايد به دنبال ايجاد توازن در قالب احياي برجام و رسيدن به يک نقطه مشترک باشيم.
با توجه به شرايط موجود چه سرنوشتي براي برجام متصور هستيم؟ آيا قطعنامهاي که از سوي شوراي حکام صادر و اقدامات متقابل ايران شرايط را براي احياي برجام سختتر نکرده است؟
امروز کشورها با اين پرسش مواجه هستند که اگر به هر دليلي برجام منحل شود و احيا نشود چه چيزي قرار است جاي برجام را بگيرد و کساني که مخالف احياي برجام هستند چه آلترناتيوي براي برجام قائل هستند. کساني که از تنش و درگيري حمايت ميکنند بايد اين نکته را در نظر داشته باشند هيچ جنگ و درگيري نميتواند جايگزين برجام شود. کساني که به دنبال اين هستند که از برجام صرفنظر کنند بايد براي آن جايگزين تعيين کنند. اگر برجام احيا نشد بايد به سمت توافق، تفاهم و يا گفتوگوي ديگري حرکت کرد. ما با دو وضعيت مواجه هستيم. يا بايد دست از فعاليتهاي هستهاي خود برداريم و ديگر آن را ادامه ندهيم که خواسته کشورهايي مانند اسرائيل است يا اينکه براي آن آلترناتيوي در نظر داشته باشيم. در عرصه بينالمللي بايد با رويکرد عقلايي و واقعي جلو رفت و نه شعاري و تخيلي. پس ازاين همه سال کشمکش در عرصه بينالمللي و بهخصوص در زمينه پرونده هستهاي زمان آن فرارسيده که ما ديگر اشتباهات گذشته را تکرار نکنيم و بهجاي اينکه براي خود در عرصه بينالمللي هزينه ايجاد کنيم به سمت کاهش تنش حرکت کنيم تا به دستاوردهاي بهتري دست پيدا کنيم. در حالي که ما درگذشته يکبار نرمش نشان داديم و نتيجه مثبت آن را دريافت کرديم. اين دستاوردها به دليل اقدامات ترامپ که بر اساس خواستههاي اسرائيل بود به هم خورد. ما بايد در مسير همان نرمش قهرمانانه و مذاکره قرار بگيريم. بدون ترديد تنها از اين راه است که ميتوانيم به خواستههاي خود دست پيدا کنيم. مذاکره نيز به معناي گفتوگو و دادوستد است. به همين دليل مواردي که لازم است به دست بياوريم را به دست بياوريم و مواردي که لازم است بهطرف مقابل بدهيم را بدهيم تا مذاکره به نتيجه برسد.
با توجه به شرايط موجود و گمانهزنيهايي که درباره آينده برجام وجود دارد، به نظر شما ايران و کشورهاي غربي براي رسيدن به توافق بايد در چه مسيري حرکت کنند؟
روابط بينالملل داراي قواعد و اصولي است که بهصورت ايدئولوژيک طراحي نشده، بلکه تابع مقررات و قوانين بينالمللي است. به همين دليل نيز بهتر است که ما نيز بهجاي اينکه تلاش کنيم از مسير ايدئولوژي به اهداف خود دست پيدا کنيم تلاش کنيم از کانالهاي رسمي اهداف خود را دنبال کنيم. اگر قرار است توافقي صورت بگيرد طرفين بايد به اين درک برسند که قبل از تفاهم نهايي در ابتدا در حاشيههايي که پيرامون مذاکرات در جريان بود به توافق دست پيدا کنند. من اميدوارم هر دو طرف دست از لج بازي بردارند. ما بايد استعداد بازنگري در رويکردهاي را در خودمان به وجود بياوريم. ما بايد از اين استعداد برخوردار باشيم که هرلحظه در رويکردهاي خود در عرصه بينالمللي تجديدنظر کنيم و در صورت لزوم آنها را تغيير بدهيم. اگر دولت ميخواهد نام نيکي از خود برجاي بگذارد بايد تنگناها را بشکافد و بنبستها را از بين ببرد. بايد به اين واقعيت پي ببريم که بهجز ارتباط سازنده و مثبت با جهان راهي براي حل مشکلات اقتصادي در عرصه بينالمللي وجود ندارد. هنگاميکه صحبت از تعامل با جهان ميکنم نيز منظور من اين نيست که با اسرائيل رابطه برقرار کنيم؛ خير. بهجز اسرائيل کشورهاي زيادي در جهان وجود دارند که ميتوان با آنها رابطه داشت و از مزاياي چنين رابطهاي به سود کشور استفاده کرد. ارتباط با کشورهايي مانند استراليا و کانادا چه اشکالي دارد؟ بايد رابطه با جهان را گسترش بدهيم تا کشورهاي جهان نيز وارد بده و بستان اقتصادي با ايران شوند. در چنين شرايطي وضعيت اقتصادي مردم بهتر ميشود و دولت ميتواند مدعي باشد به مردم و کشور خدمت کرده است.