فرصت سوزی دیپلماسی با سیاست همه یا هیچ | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۵
کد خبر: ۵۲۷۸۵۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۰ - ۲۱ خرداد ۱۴۰۱
در شرایط کنونی حتی کشورهای چین و روسیه هم با داشتن بمب هسته‌ای ایران مخالف هستند ولی اگر پرونده ایران به شورای امنیت برود در آن شرایط ایران غنی‌سازی 90 درصد را در پیش خواهد گرفت.

فرصت سوزی دیپلماسی با سیاست همه یا هیچ


تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران با 30 رأی موافق،2 رأی مخالف و 3 رأی ممتنع در هفته گذشته به تصویب رسید. قطعنامه زمانی تصویب شد که توافق احیای برجام هنوز بر روی میز ایران و غرب است. در یک شرایط مشابه در دولت روحانی زمانی که آمریکا پیشنهاد صدور قطعنامه علیه ایران را در جلسه مجازی شورای امنیت سازمان ملل ارائه داد با مخالف اکثریت همراه شد. این پیشنهاد در شورای امنیت تنها 2 رأی موافق آمریکا و جمهوری دومینیکن را داشت که رد شد. دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی در ایامی که محمدجواد ظریف سکان‌دار وزارت امور خارجه بود باعث شده بود اجماع جهانی علیه ایران برداشته شود و سیاست‌های آمریکا در دنیا منزوی گردد. در ارتباط با این گفتگویی با حشمت‌الله فلاحت پیشه رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی انجام داده که در ادامه می‌خوانید:

 

به نظر شما آیا اجماع جهانی علیه ایران مجدد شکل می‌گیرد یا خیر؟

به صورت کلی ابتدا باید شرایط کنونی را تحلیل کنیم. اوضاع فعلی با دوران ترامپ متفاوت است. زمان ترامپ یک رژیم منع اشاعه سلاح‌های هسته‌ای به نام "برجام" توانست اثرگذاری خود را در اروپا و غرب بگذارد به همین دلیل موجب منزوی شدن دیپلماسی دولت آمریکا شد. البته ازلحاظ اقتصادی آمریکا در دوران ترامپ سخت‌ترین تحریم‌های تاریخ علیه ایران را وضع کرد به همین دلیل انزوای ترامپ صرفاً یک انزوای دیپلماتیک بود.

در آن زمان علی‌رغم اینکه اروپا در سیاست خارجی همراه ایران بود اما نتوانست آب باریکه‌ای به نام "اینستکس" را برای ایران فعال کند تا ایران از طریق آن بتواند غذا و دارو وارد کند.

دموکرات‌ها که روی کار آمدند سعی کردند برجام را با روش ترامپی یعنی فشار حداکثری احیا کنند. در حقیقت این اشتباه فاحش بایدن بود. اگر بایدن سیاست فشار حداکثری را در دستور قرار نداده بود اکنون برجام احیا شده بود. ضربه اول به پرونده احیای برجام توسط بایدن اعمال شد.

بعد از این مرحله دولت آمریکا فضای فروش نفت را برای ایران فراهم کرد تا بستر شکل‌گیری توافق برجام صورت گیرد. فرصت سوزی در این مرحله توسط دیپلمات‌های ایرانی انجام شد. متأسفانه تیم دیپلماسی وزارت خارجه تلاش کرد مواضع بیانیه‌ای خودش را تبدیل به متن برجام کند که این مسئله در دیپلماسی غیرقابل انجام است. در این شرایط سایر کشورهای حاضر در مذاکرات برجام منافع برجامی برای خودشان تعریف کردند. این مسئله باعث شد برجام قربانی منافع کشورهای غیر اصلی مذاکره شود. برجام فقط دو طرف اصلی دارد یعنی ایران و آمریکا اما طرف‌های غیر اصلی که به‌عنوان میانجی آمدند منافع خودشان را به احیای برجام ترجیح دادند.
به همین دلیل بارها گفته‌ام برجام در صورتی احیا خواهد شد که ایران و آمریکا به‌طور مستقیم باهم مذاکره کنند. در شرایط فعلی یک اتفاق خطرناک در حال رخ دادن است و آن‌هم حاکمیت یک تفکر بنیادگرای صهیونیسم بر عملکرد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است.

جریانی در 4 دهه اخیر در سرزمین‌های اشغالی شکل‌گرفته که به‌تدریج به قدرت و نفوذ آن افزوده می‌شود. این جریان "حریدی" نام دارد. حریدی یک جریان افراطی مذهبی است که ایدئولوژی سیاسی آن داشتن دشمن همیشگی برای اسرائیل است."نتانیاهو" و "نفتالی بنت" برخواسته از دل این جریان سیاسی مذهبی هستند. سفر گروسی به اسرائیل نشان داد که رابطه ایران و آژانس بین‌المللی به تاریکترین مرحله خود رسیده است.
هنگامی که ایران علاوه بر نظارت‌های پادمانی در قالب ان پی تی نظارت‌های فراپادمانی را پذیرفته آژانس انرژی اتمی و قدرت‌های جهانی حاضر نیستند فعالیت‌های مسالمت آمیز هسته‌ای ایران را بپذیرند.

در طرف مقابل جای تعجب دارد که رژیم صهیونیستی با داشتن بمب هسته‌ای همواره در سازمان ملل به نقض حقوق بشر معرفی می‌شود و دارای یک ایدئولوژی خطرناک مبنی برداشتن دشمن همیشگی است اما به ایران اجازه نمی‌دهند که فعالیت‌های مسالمت آمیز هسته‌ای داشته باشد.

به همین دلیل موضع طرفداران دیپلماسی در ایران تضعیف‌شده است. اگر رابطه خطرناک آژانس و قدرت‌های غربی با رژیم صهیونیستی تقویت شود در ایران طرفداران بمب هسته‌ای تقویت خواهد شد. کسانی معتقدند دنیا درگیر جنگ خواهد شد و اگر ایران آخرین فناوری نظامی را نداشته باشد درنهایت گرفتار ایدئولوژی "آخر زمانی صهیونیستی" خواهد شد.

بنده معتقد هستم تیم دیپلماسی ایران در وین ضعیف عمل کرد و فرصت‌ها را از دست داد زیرا ایران می‌توانست قبل از ماجرای اوکراین کار را تمام کند اما سیاست همه یا هیچ را دنبال کرد که این سیاست در دیپلماسی اشتباه است بااین‌وجود باور دارم که در شرایط کنونی عملکرد آژانس، شورای حکام، آمریکا و سه کشور اروپایی قابل توجیه نیست و اقدام متقابل ایران در پایان دادن به نظارت‌های فراپادمانی یک اقدام بر حق بود.

برجام زمانی می‌تواند احیا بشود که به یک موضوع مذاکراتی بین ایران و آمریکا تبدیل شود. برجام یک موضوع فنی نیستی بلکه سیاسی است. تحولات نشان داده که آژانس هم سیاسی عمل می‌کند. اگر ایران و آمریکا به سازوکاری برای رفع اختلاف به موضوع هسته‌ای برسد برجام احیا خواهد شد. در غیر این صورت هیچ واسطه‌ای نمی‌تواند برجام را احیا کند.

در صورتی که پرونده ایران به شورای امنیت برود شرایط چگونه رقم خواهد خورد؟

زمانی که ایران به دنبال بمب هسته‌ای نیست هیچ‌گاه نباید پرونده ایران به یک شرایط بحرانی برسد. این مهم‌ترین معیاری است که بر اساس آن می‌توانیم ضعف دیپلماسی ایران را بررسی کنیم. کشورهایی مانند هند پاکستان چین و رژیم صهیونیستی که دارای بمب اتم هستند هیچ‌گاه دچار آسیب‌هایی مانند تحریم نشدند و این نشان‌دهنده ضعف دیپلماسی در کشور است.

در شرایط کنونی حتی کشورهای چین و روسیه هم با داشتن بمب هسته‌ای ایران مخالف هستند ولی اگر پرونده ایران به شورای امنیت برود در آن شرایط ایران غنی‌سازی 90 درصد را در پیش خواهد گرفت.

ایران برخلاف سال 2006 میلادی دارای قابلیت‌هایی است که به‌راحتی نمی‌توان پرونده آن را بازیچه قدرت‌ها کرد. اگر قطعنامه علیه ایران الزام آور باشد گام بعدی جمهوری اسلامی حتماً غنی‌سازی 90 درصد خواهد بود. اما نه به این دلیل که بخواهد بمب بسازد تنها به این دلیل که بخواهد قابلیت خود را نشان دهد. جنگ قابلیت‌ها دنیا را به سمت یک جنگ هسته‌ای سرد پیش خواهد برد. عنصر این مسئله اسرائیل است.

زمانی که صهیونیست‌ها در حاشیه قرار گرفتند بیشترین پیشرفت را در مذاکرات هسته‌ای داشتیم. در آن زمان دو طرف بر روی سند مقدماتی به توافق رسیدند. امروز اما این عنصر خطرناک مجدد به پرونده ایران ورود کرده است. صهیونیست‌ها در شرایط کنونی ملموس‌ترین تهدیدات نظامی علیه ایران را شکل داده‌اند اگر این تهدیدات ادامه پیدا کند و آمریکا این دست‌باز را برای آن‌ها فراهم کند ایران غنی‌سازی 90 درصد را در پیش خواهد گرفت و طرفداران بمب هسته‌ای نیز در ایران تقویت خواهند شد.

عکس روز
خبر های روز