سکوت اصولگرایان درباره حضور دوتابعیتی‌ها در تیم مذاکره‌کننده | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۵
دیروز مکروه، امروز مباح
مذاکرات هسته‌ای دنباله‌دار، یکی از محورهایِ مشترکِ سیاست خارجیِ دولت‌هایِ اخیر ایران را به خود اختصاص داده است.

سکوت اصولگرایان درباره حضور دوتابعیتی‌ها در تیم مذاکره‌کننده

 این در حالی است که با وجود به نتیجه نرسیدن این مذاکرات، تمامی دولت‌ها به‌نوعی منتقد یکدیگر در این زمینه بوده و مخالفت خود را با رویکرد دیگری اعلام کرده‌اند. دراین‌بین، فارغ از مباحث کلان و مواردی کلی که در رسانه‌های خبری به آن بیشتر پرداخته می‌شود، حاشیه‌هایی نیز وجود داشته‌اند؛ حاشیه‌هایی که گاه بر متن، غالب شده و به بهانه‌ای قابل‌توجه برای نکوهشِ‌ رویکرد اصلی دولت‌ها در این زمینه تبدیل‌شده‌اند. در این زمینه، مبحثِ نفوذ دستگاه‌های اطلاعاتی کشورهای غربی از طریق حضور نمایندگان ایرانیِ دو تابعیتی در جمع مذاکره‌کنندگان و تیمِ هسته‌ای ایران، یکی از نمونه‌های بارز است که با شروع دوباره مذاکرات هسته‌ای در دولت جدید، بار دیگر بستری برای تقابل دولت‌ پیشین و کنونی شده است. این روزها در شرایطی، خبرهایی جدید از حضورِ دو تابعیتی‌ها در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ایِ رئیسی - عبداللهیان منتشرشده است که این به قدرت رسیدگانِ فعلی در دولت جدید، پیشتر، انگشت اتهام خود را به‌سوی مذاکره‌کنندگانِ‌ دوتابعیتیِ‌ تیم ظریف - روحانی نشانه رفته و حتی به این بهانه، ظریف را در مجلس مورد سؤال قرار داده بودند. شاید یازدهمِ شهریورماه ۱۳۹۷ که محمدجواد ظریف برای پاسخ به سؤال نمایندگان اصولگرا در خصوص چراییِ حضور افراد دو تابعیتی در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای به مجلس رفت، کسی گمان نمی‌کرد که پس از استقرار دولتی از همان جنسِ‌ نمایندگانِ‌ سؤال‌کننده، بار دیگر در بر همان پاشنه چرخیده و حضور شخصی با تابعیت آمریکا، این بار در جمع هیات مذاکره‌کننده دولت سید ابراهیم رئیسی، دیده شود؛ اما حضور سید محمد مرندی به‌عنوان فردی که متولد ویرجینیای آمریکا بوده و عملاً شهروندِ ایالات‌متحده آمریکا محسوب می‌شود در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ایِ دولت رئیسی با واکنش منفیِ روزنامه‌های اصولگرا و خطابه‌های هشدارآمیز‌ مجلسِ همسو با دولت، روبه‌رو نشد. منتقدان، فارغ از سابقه علمی و سیاسیِ مرندی، میزان تأثیرگذاری او در مذاکرات و همچنین التزامِ‌ او به پاسداری از حقوق ایران، به طرح این سؤال ساده پرداخته‌اند که چرا در زمینه حضور افراد دو تابعیتی در مذاکرات مهم بین‌المللی، رویکردهایی دوگانه و تبعیض‌آمیز اتخاذشده است؟ چرا استفاده از این نیروها در زمان دولت روحانی، برابر با بی‌تدبیری و ناآگاهی شمرده می‌شد، اما در زمان دولت رئیسی، همین مورد مشابه، با بهره‌گیری از یکدست شدنِ فضای سیاسی و قرار گرفتنِ تمام قدرت سیاسی در دستِ یک طیف خاص، با هیچ‌گونه انتقادی از سوی مجلس و رسانه‌های منتقدِ پیشین روبه‌رو نمی‌شود. سید محمد مرندی با نام اصلیِ ساسان، یک شهروند ایرانی-آمریکایی است که از او به نام یک تحلیلگر سیاسی یاد می‌شود. او فرزند علیرضا مرندی است که سوابق سیاسی زیادی ازجمله نمایندگی مجلس و وزارت بهداشت را در کارنامه کاری خود دارد. محمد مرندی، متولد ریچموند در ویرجینیای آمریکاست و تا 13سالگی در این کشور زندگی کرده است. او دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران و دکترای ادبیات انگلیسی از دانشگاه بیرمنگام بریتانیاست.
این روزها، یکی از اشخاصی که شدیداً حضور او را به‌عنوان یک فرد دو تابعیتی در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای به چالش کشیده است، حسین دهباشی است. حسین دهباشی، سازنده‌ مستند تبلیغاتی حسن روحانی در سال ۹۲ بود که پس از عضویت در هیات مدیره‌ کیش در آن دولت کنار گذاشته شد و در سال ۹۶ نیز از ریاست جمهوریِ مصطفی میرسلیم حمایت کرد. دهباشی در این زمینه و طی یک یادداشت توییتری، نوشت: «یادتان هست که تا همین صد روزِ قبل، چه جنجالی از سوی برخی درباره‌ حضور دوتابعیتی‌ها در دولت وجود داشت؟ آن زمان، اگر می‌گفتی توانمندی و تخصص و اعتقاد افراد به ایران مهم است و نه محل تولدشان، جلوی آفتاب، کباب‌ می‌شدی که خیر، دو تابعیتی بودن و خصوصاً ایرانی-آمریکایی بودن باعث تضاد منافع شخص و ناامنی در کشور می‌شود؟ اما در حال حاضر، جناب ‏آقای محمد مرندی که بی‌تردید فردی مطلع و معتقد است و در دفاع مقدس نیز در شمار رزمندگانِ شجاع و غواص بودند به‌عنوان شهروند آمریکا، عضو مؤثر گروه مذاکرات هسته‌ای که طرف تخاصمِ اصلی آن آمریکا است، هستند. پس چرا معترضان سابق اعتراضی نمی‌کنند؟ یعنی آیا شهروندی دول متخاصم صرفاً برای مقامات قبیله قبلی مکروه بود و حالا مُباح شده است؟»
دهباشی در ادامه و برای تأکید بر اینکه مرندی، بی‌تردید شهروند آمریکا محسوب می‌شود، ادامه داده است: «چون ممکن است عبارات مقیم و شهروند، سهواً به‌جای هم گرفته می‌شود، تأکید می‌گردد که آقای محمد مرندی دارنده‌ مجوز اقامت (گرین‌کارت) نیست. او در مرحله‌ای بسیار بالاتری شهروند ایالات‌متحده و دارنده‌ شناسنامه و گذرنامه آمریکایی است و هرچند هم که در دل مخالفِ سرسخت استکبار جهانی باشد، مثل هر آمریکایی دیگر، اخلاقا و قانونا متعهد به وفاداری به منافع ملی آمریکاست.» دراین‌بین، اظهاراتِ دهباشی با واکنش تندی از سوی مرندی روبه‌رو شده است و با پاسخی کوتاه به دهباشی، او را از صفحه بازدیدکنندگان خود حذف کرده است. مرندی پاسخ داده است: «متولد آمریکا هستم. گذرنامه و شماره تأمین اجتماعی آنجا را ندارم. در زمان ظریف، هیچ‌کس از هیچ قبیله‌ای به حضور بنده در کنار تیم انتقاد نکرد. ان‌شاءالله مثل زمان جنگ حاضر باشم که جانم و آبرویم را قربانی کنم، ولی وظیفه دارم در برابر تخریب‌ دوستان سکوت نکنم.» دهباشی اما این پاسخ مرندی را نوعی ابرازِ تجاهل دانسته و پاسخ داده است: «فقط از ایشان بپرسیم آیا بالاخره شهروند آمریکا هستند یا نه؟ و آیا تابعیت دوم و غیرایرانی‌شان را پس داده‌اند؟ و اصلاً بدون گذرنامه چگونه و مکرر به واشنگتن می‌روند؟» او ادامه داده است: «آقای محمد مرندی حزب‌اللهی دوآتشه و مطلعی است و اصلاً بحثِ ایشان نیست. امثال ما که به مشاغل او و دیگر دوتابعیتی‌ها اعتراضی نداشتیم. به رشد فوق‌العاده رجالی چون مرحوم آیت‌الله شاهرودی که از ریاست مجلس اعلای شیعیان عراق به ریاست قوه قضاییه و حتی احتمال رهبری جمهوری اسلامی هم رسید نیز معترض نشدیم. چون از منظر عقل، صرفِ متولد شدن در جایی، آدمی را دل‌بسته یا به قول دوستانِ افراطی‌مان، مزدور و نفوذی آن کشور نمی‌کند. در دیگر جاهای دنیا و حتی در اوج جنگ سرد هم مثلاً شاهد بودیم که آدمی چون برژینسکی به بالاترین و حساس‌ترین مشاغل در دولت آمریکا رسید. فقط سؤال اینجاست: آن‌ها که به هر دلیل برای حضور دوتابعیتی‌ها در دولت قبل بیرق‌های سرخ و سیاهِ اعتراض و عزا افراشته بودند الان چرا به‌یک‌باره لال شده‌اند؟» دهباشی همچنین پس از مسدود شدنِ‌ امکان ورود به صفحه شخصیِ مرندی، اظهار کرد: «آقایِ محمد مرندی محبت کرده و در پاسخ به مطلبِ قبلی، نگارنده را مسدود کرده‌اند. فلذا، این‌جانب چون نمی‌داند جوابِ ایشان درباره‌ دو تابعیتی بودنشان در مذاکره‌ای که طرفِ دیگرِ آن، کشورِ متبوعِ ایشان است، چیست، چاره‌ای ندارد جُز کفایتِ مکاتبات. خدا کند بیش از این صبور شوند و عاقبت‌به‌خیر باشند و دوستانِ انقلابی نیز بنا برنامه‌ سی‌و یکم نهج‌البلاغه و وصیت و فرمایشِ حضرتِ امام علی (ع) خطاب به امام حسن (ع)، آنچه را بر خود می‌پسندند براى دیگران نيز بپسندند و آنچه براى خود نمی‌پسندند براى آن‌ها نيز نپسندند.» مبحث حضور دوتابعیتی‌ها در جمعِ‌ مسئولان و تصمیم‌گیرندگان ایرانی، البته مسئله جدیدی نیست و شاید بتوان گفت که یکی از بهترین‌ سیبل‌های موجود برای هدف قرار دادن دولت‌ها از سوی جبهه دیگر به شمار می‌رود؛ مسئله‌ای مهم که با وجود فرازوفرودهای بسیار بر سرِ وضع قوانین و محدودیت‌هایی برای آن، هنوز مورد چالش است. این در حالی است که در مجلس دهم، کمیته‌ای تحت عنوان کمیته تحقیق و تفحص از افراد دارای تابعیت مضاعف، گرین کارت و اقامت، تشکیل شد و لیست ۱۰۰نفره‌ای از مقامات و مسئولان کشور تهیه و در آن تأکید شد که این فهرستِ افرادی است که خود یا خانواده‌شان بر اساس مدارک موجود قریب‌به‌یقین دارای تابعیت، اقامت یا گرین کارت سایر کشورها هستند. در آن زمان، نام عبدالرسول دری‌اصفهانی و محمد نهاوندیان، در صدر این لیست قرار داشت که با حاشیه‌های بسیاری نیز همراه بود. عبدالرسول دری‌اصفهانی علاوه بر مسئول کمیته مالی- بانکیِ هیات مذاکره‌کننده هسته‌ایِ وقت، مشاور رئیس بانک مرکزی هم بود. در این فهرست ۱۰۰ نفره مسئولان دو تابعیتی، نام محمدعلی شعبانی نیز به چشم می‌خورد؛ فردی که در گزارش کمیته تحقیق و تفحص، مشاور وزیر امور خارجه معرفی و تابعیت دوم آن نیز سوئد عنوان‌شده بود. به گزارش خبرگزاری مهر، ازآنجاکه شعبانی در سال ۱۳۸۶ به‌عنوان کارآموز در شورای ملی ایرانیان آمریکا یا نایاک فعالیت کرده و همان سال نیز سفری به اسرائیل داشته است، بررسی سوابق او با حساسیت زیادی از سوی مجلس همراه بود. آن زمان، محمدجواد ظریف در پاسخ به مجلس در خصوص چرایی حضور عبدالرضا دری‌اصفهانی و محمدعلی شعبانی، در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای، گفت: «در وطن‌پرستی و توجه به منافع ملی این افراد تردید نداریم. از سویی، آقای شعبانی نیز هیچ‌گاه در مذاکرات حضور نداشتند و از او تنها به‌عنوان کمک در روابط عمومی استفاده می‌شد که کمک بسیار خوبی هم کردند.» ظریف همچنین افرادی نظیر شعبانی را سرمایه‌های ملی عنوان کرد و گفت: «اگر شما نگاه کنید دولت عربستان سعودی میلیون‌ها دلار برای روابط عمومی خرج می‌کند و از شرکت‌های مختلف صهیونیستی استفاده می‌کند، ما از هیچ‌کدام از این‌ها استفاده نمی‌کنیم، فقط از ایرانیان استفاده می‌کنیم. معتقدم ایرانی‌ها بزرگ‌ترین سرمایه ما در خارج از کشور هستند و باید از آن‌ها استفاده کنیم، امیدوارم همه دوستان ما در مجلس شورای اسلامی و در قوای مختلف کمک کنند تا از این سرمایه ملی استفاده شود.» به عقیده ناظران سیاسی شاید یکی از دلایل اعتماد محمدجواد ظریف به شعبانی این بود که او با استفاده از ارتباطات گسترده شعبانی با آمریکایی‌ها و سازمان نایاک، ملاقات‌هایی با گری سیک، علی واعظ، روزبه پارسی و برخی دیگر از سیاسیون آمریکا انجام داد. در این بُعد زمانی نیز، منتقدان سیاسی بدون توجه به شخص، تنها نوع نگاه تبعیض‌آمیز رسانه‌های پرهیاهو و همچنین مجلس و دولت را نشانه رفته‌اند و بر این باورند که سیاست و نگاه ثابتی در سیستم نظارتی کشور برای تصمیم در خصوص حضور یا عدم حضور دو تابعیتی‌ها در بدنه اصلی تصمیم‌گیرندگان کشور وجود ندارد.

عکس روز
خبر های روز