سایه جبههگیریهای سیاسی بر مباحث کارشناسی است
جامعه در شرایط خاص سیاسی قرار دارد
: گروههای مالی اقدام مالی به ایران تا نیمههای اسفند مهلت داده بودند تا نظرشان را درباره لوایح چهارگانه اعلام کنند. این در حالی است که رد یا تایید این لوایح به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذار شده است که همچنان به هیچ نتیجهای در این راستا نرسیدهاند. روز پنجشنبه خبری مبنی بر تمدید فرصت ایران درباره این لوایح در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد که در نشست تازه این کارگروه در پاریس، FATF تا ماه ژوئن 2019(خرداد - تیر98) به ایران فرصت داده است تا قوانین مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریسم را تصویب کند. در همین راستا با یوسف مولایی، تحلیلگر مسائل حقوق بینالملل گفتوگویی انجام داده که متن آن را میخوانید.
تمدید 4ماهه تعلیق عضویت ایران در FATF تا چه اندازه برای ما فرصت به حساب میآید؟
به گزارش روز نو : تعلیقی که اعلام کردند معنایش در راستای این است که نام ایران در لیست سیاه قرار نگرفته است. کشورها یا بنگاههای اقتصادی که طرف معامله با ما هستند همین تعلیق هم به نوعی برای آنها احتیاط ایجاد میکند؛ یعنی آنها با تمام توانشان و بدون ملاحظه با ایران وارد معامله نمیشوند. اینگونه بگویم که تعلیق خودش هم یک اثری منفی دارد، اما این موضوع بیشتر به این معناست که گروه اقدامات FATF قصد دارد تعاملش را با ایران تا آنجا که امکان دارد ادامه دهد. با توجه به این خبر مشخص شده است که اخباری از ایران به دست آنها رسید است که در ایران اقداماتی در این راستا در حال انجام است اما موانعی هم وجود دارد. همچنین نباید از یاد برد که حتما دولت هم رایزنی بسیاری در این راستا انجام داده و آنها پذیرفتند که بخشی از حاکمیت در ایران در تلاش است تا شرایط را درباره FATF عادی کند. در چنین فرصتی ایران حداکثر تلاش را داشته باشد تا موضوع به نتیجه برسد یعنی ما خودمان را با استانداردهای مورد انتظار FATF سازگار کنیم.
چرا برخی با توجه به دانستن عواقب رد FATF همچنان بر طبل مخالفت میکوبند؟
بحث FATF و درحقیقت نحوه تعامل با جامعه جهانی و رعایت استانداردها هنوز بحث کارشناسی به مفهوم علمی در ایران صورت نمیگیرد، چرا که جامعه ایران یک جامعه دوقطبی است و اینها از دیدگاه سیاسی هر موضوعی را پیگیری میکنند و در قالب آن، دیدگاه سیاسی خود را قرار میدهند. به فرض دولت در حال تعامل با جامعه جهانی باشد و استانداردها را تا آنجایی که ممکن است در مسیر حفظ منافع ملی رعایت کند، در نتیجه گشایشهایی به وجود بیاید که کشور بیش از حق معمول از تحریمهای جهانی متضرر نشود. جریان دیگری ارزیابیاش از لحاظ سیاسی آنگونه است که این تعامل با جامعه جهانی به نفع ما نیست و ما در شرایطی که تحریم هستیم با این اقدامات بیشتر تحریم داخلی انجام میگیرد. به نظر من در بحثهای کارشناسی در مقابل دیدگاههای سیاسی و جبههگیریهای سیاسی خیلی پررنگ نیست، جبههگیریهای سیاسی تنها بر بحثهای کارشناسی سایه میاندازد. بنابراین باید فرصت دهند تا جامعه یک بحث کارشناسی را انجام دهد و آن هم توسط کسانی که متخصص و اهل فن هستند نه آنکه در حقیقت هر کسی برای خود در مسالهای که به بحث کارشناسی آن ورود ندارد، صاحبنظر شود. عمده مشکلات در کشور آن است که جامعه در شرایط خاص و فضای پرالتهاب سیاسی قرار داد که دو جریان سیاسی به نوعی به جهت آنکه در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند و هر موضوعی بدون اینکه منافع ملی در یک بحث کارشناسی مورد بررسی قرار گیرد در رابطه با دیدگاههای رقیب و اینکه در چه موقعیت سیاسی است و چه بهرهبرداری میتواند انجام دهد از هر اقدامی به آن صورت این جبههگیریها و مواضع تنظیم میشود. تصور میکنم که جامعه باید مقداری از این فضا بیرون بیاید چرا که این فضا مسموم و خطرناک است و اجازه نمیدهد تا بحثهای درست کارشناسی براساس منافع ملی صورت گیرد.
راه خروج از فضایی که ذکر کردید، چیست؟
برای مثال برخی از نمایندگان محترم مجلس فضایی را در مخالفت با FATF ایجاد کردهاند که تعداد بسیار محدودی هستند و تصور میشود که آنها باید کمیتهای منتخب حاکمیت با کمک اساتید دانشگاهها، کارشناسان و متخصصین در یک بحث نه غیرعلنی بلکه علنی در معرض داوری قرار دهند و براساس داوری مردم در حقیقت یک تصمیمی اتخاذ شود.
تا چه اندازه حضور یا عدم حضور آقای روحانی در جلسات مجمع برای تصویب یا رد FATF اهمیت دارد؟
قطعا حضور رئیسجمهور در جلسات مجمع که به این لوایح مربوط میشود موثر است اما بحثها فراتر از این موضوعات است به آن معنا که تا پیش از آنکه این موضوع به مجمع برسد موضعگیریها تا حدی انجام شده و مدتهاست که دیدگاهها درباره این موضوع در مطبوعات، رسانهها و بیانیههای رسمی مبادله شده است؛ به جهت آنکه بیشتر موضعگیری سیاسی تا کارشناسی وجود دارد. بنابراین در صورت حضور آقای روحانی هم به عنوان یک شخص حقیقی که دارای قدرت اقناعکنندگی است در جلسات تصور نمیشود که تاثیر بسزایی در این موضوع داشت.
اما آقای روحانی رئیس دولت است.
مگر اعضای مجمع نسبت به مواضع آقای روحانی باخبر نیستند؟
یعنی حمایت آقای روحانی در جلسات تاثیری روی رأی اعضا ندارد؟
بحث عمده یا محوری حضور آقای روحانی نیست. یعنی دلیل مخالفت یا عدم تصویب یا تعلیق و تعویق انداختنش آن نیست که چون آقای روحانی نیست. ممکن است عدم حضور آقای روحانی هم یک معنای سیاسی داشته باشد به نوعی ممکن است این موضوع یک بُعد اعتراضی داشته باشد اما من میگویم که نباید این مساله را اینگونه تقلیل داد که آقای روحانی اگر حضور داشت نتایج به گونهای دیگر باشد. این بحث مدتها است و تنها FATF نیست خیلی از مباحث که در حقیقت به سیاست خارجی گره خورده است و به نحوه تعامل در مسائل بینالمللی و منطقهای همگی به یکدیگر پیوند دارد. FATF یک مجموعهای باشد که مربوط شود به سیاست خارجی ما و مهمتر از اینها نحوه تصمیمگیری درباره مسائل بینالمللی.
پیوستن ایران به FATF تا چه اندازه در روابط بینالمللی ایران با سایر کشورها تاثیرگذار است؟
این موضوع نشاندهنده آن است که ما در مسیر شفافسازی قرار داریم و بیش از آنکه در مسائل بینالمللی تاثیرگذار باشد در مسائل داخلی از جمله مبارزه با فساد، پولشویی و بحثهای مختلف است که اقتصاد ما را به شدت آزار میدهد من وارد این نوع ترتیبات شدم و استانداردها را رعایت کنیم در داخل هم مقداری شفافسازی در مناسبات مالی ایجاد میشود و یک دفعه هر از چند گاهی غافلگیر نشویم از اقلام نجومی که در موضع فساد مالی قرار میگیریم.
آرمان