در تمام تحولات کشور حتی در زمان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نشانی از تحرکات دانشجویی مشاهده میشود، تحرکاتی که در وهله نخست براساس آرمانهای حقیقت طلبی و اصلاح نواقص صورت میگرفت و ترس و واهمه خط قرمزی در این مسیر بود، چنانکه سال ۱۳۳۲ دانشجویانی بودند که از خود گذشتند تا از آرمانهایشان نگذرند.
به گزارش روز نو؛ هر سال در ۱۶ آذر این اعتقادات و وفاداریها ارج نهاده میشود و دکتر حسن روحانی که بخشی از پیروزی خود در سال ۹۲ را وامدار تلاش دانشجویان میداند در حمایت از جنبش دانشجویی گامهای خوبی برداشته است.در ۱۶ آذر ۹۵ غلامرضا ظریفیان معاون سابق وزارت علوم و فعال سیاسی اصلاح طلب در راستای بررسی فعالیتهای جنبش دانشجویی در اعصار مختلف، آفتها و منفعتهای این جنبش با «آرمان امروز» به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
جنابعالی بررسیهای زیادی درباره جنبش دانشجویی دارید و در مسئولیتهایی هم که داشتید با دانشجویان حاضر در این جنبش از نزدیک آشنا شدهاید. چرایی تشکیل و لزوم تداوم آن را توضیح دهید.
جنبش دانشجویی دارای قدمتی ۷۵ ساله است، به این معنی که اگر دانشگاه تهران را مبدا شکلگیری جنبش دانشجویی بدانیم، به این قدمت مورد اشاره خواهیم رسید. هر چند قبل از دانشگاه تهران، مدرسه عالی فلاحت و مدرسه سیاسی نیز وجود داشت اما به هر حال اگر مبدا دانشگاه مدرن را سال ۱۳۱۳ در نظر بگیریم، شاهد هستیم یک سال بعد از شکلگیری دانشگاه تهران یعنی در سال ۱۳۱۴ جریان اعتراضی دانشجویی بهخاطر در کنار هم گرفتن چند مولفه آغاز میشود اما از سال ۱۳۲۰ حرکت واقعی تحت عنوان جنبش دانشجویی شکل گرفت و در ۱۳۳۲ و در ۱۶ آذر همان سال و سپس از کودتای ۲۸ مرداد این جنبش بهصورت رسمی آغاز به کار میکند و حضور و تاثیرگذاری خودش را نشان میدهد.
تاریخ گفتمانی جنبش دانشجویی در ایران چه دوران تاریخی را پشت سر گذاشته است؟
جنبش دانشجویی در ایران تا این لحظه چند گفتمان را پشت سر گذاشته است. هر چند گفتمانهای مختلفی از جنبش دانشجویی موجود است، اما گفتمانهای مسلط این جنبش عبارت هستند از: ۱- گفتمان چپ: جریان چپ در ابتدا در ایران یک جریان مبارز و ضد امپریالیسم بود. درنتیجه جنبش دانشجویی با توجه به زمینههای امپریالیستی در ایران در قالب گفتمان چپ تعریف شد. در گفتمان چپ و گفتمان جنبش دانشجویی با گرایشهای ضد امپریالیستی افرادی ازجمله مرحوم بازرگان و مهندس سحابی و آیتا... طالقانی نقش مهمی را ایفا کردند. این افراد در تشکیل انجمنهای اسلامی در دانشگاهها نقش بسزایی داشتند. همچنین در حوادث مهمی که در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ در ایران رخ داد و منجر به پدید آمدن نهضت ملی شد، فعالیتهای جنبش دانشجویی، به قدرت گفتمانی قدرتمندی تبدیل شد و مرحله دوم جنبش دانشجویی را رقم زد. در واقع گفتمان دوم جریان دانشجویی، گفتمان نهضت ملی بود و جنبش دانشجویی نقش عمدهای در پدید آمدن و تقویت این گفتمان داشت. در سال ۱۳۲۹ تا سال ۱۳۳۰ آمار دانشجویان ایران به ۵ تا ۶ هزار نفر هم نمیرسد اما در تظاهراتی که توسط دانشجویانی به منظور حمایت از ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق صورت میگیرد، حدود ۴ هزار نفر حضور داشتند، در نتیجه میتوان ادعا کرد که بیش از ۸۰ درصد دانشجویان از گفتمان نهضت ملی حمایت میکردند. نکته قابل تامل این است که حتی پس از سرکوب نهضت ملی نفت، جریان دانشجویی همچنان با افت و خیزهایی به فعالیتهای خود ادامه داد و به علت اینکه این جنبش در تحولات سیاسی و اجتماعی حضور داشت، به دفاع از توزیع عادلانه ثروت تحت عنوان گفتمان عدالت توجه داشت. نگاه جنبش دانشجویی در این سالها مبارزه با سلطه امپریالیسم در مخالفت با سیاستهای استعماری انگلستان و سیاستهای استعماری آمریکا بود که این نگاه موجب شد بیشترین هزینه به جنبش دانشجویی تحمیل شود. با حضور نیکسون در ایران و دانشگاه تهران نهایتا دانشگاه اعتراض کرد و درنهایت سه نفر از دانشجویان به شهادت رسیدند. این جنبش دانشجویی که معطوف به سیاست بود، بعد از سال ۱۳۳۲ مسیر خود را ادامه داد و شاهدیم که گفتمان سومی بهعنوان گفتمان اسلامی در جریان تاریخی جنبش دانشجویی شکل میگیرد. با جدا شدن جبهه ملی و پررنگ شدن فعالیتهای انجمن اسلامی، شاهد غلبه گفتمان اسلامی با نگاه روشنفکری دینی با ۲ وجه عدالتخواهی و ضد سلطه بیگانه و دفاع از استقلال کشور در جنبش دانشجویی هستیم که با همین رویکرد مسیر خود را ادامه داد. از سالهای ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۵۷ که رژیم پهلوی به سرکوب حرکتهای سیاسی مشغول بود، فعالیتهای سیاسی دانشجویی و تا حدودی رادیکال را در برخورد با رژیم شاه مشاهده کردیم و حدود ۵۰ درصد افرادی که در آن سالها دستگیر یا به اعدام محکوم شدند از دانشجویان جنبش دانشجویی بودند.
در شکلگیری انقلاب اسلامی به لحاظ تاریخی و اجتماعی، جنبش دانشجویی چه نقشی داشت؟
در شکلگیری انقلاب اسلامی ما شاهد پیوند جنبش دانشجویی با جریان حسینیه ارشاد و مرحوم مطهری و شریعتی بودیم. در این زمان جنبش دانشجویی، پیامرسان نخبگان خاص و تودههای مردم بود و این بخش از جنبش دانشجویی در شکلگیری انقلاب نقش مهمی را ایفا کرد. در آن سالها حتی ما شاهد تحصنهای بزرگی علیه رژیم پهلوی بودیم که بسیاری از متفکران و روحانیون در دانشگاه تهران به منظور تحصن به دور هم جمع شدند و چنین تحصنهایی نشان میدهد جریان دانشگاهی و جنبش دانشجویی یک جریان محوری است.
جنبش دانشجویی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به اینکه نقش مهمی در آن پیروزی داشت، چه اهدافی را دنبال میکرد؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جنبش دانشجویی با همان نگاه عدالتخواهانه و ضد امپریالیسم وارد عرصه فعالیتهای سیاسی جدی شد و همگان شاهد بودند دانشجویان با پیروی از خط امام موضوع تسخیر سفارت آمریکا را رقم زدند. دانشجویان در طول زمان نقش مهمی در دفاع از استقلال کشور داشتند و در فرماندهی و بازسازی نیازهای جنگ و دفاع از مرزهای کشور حضور پررنگی داشتند. در میان شهدای جنگ، رتبه شهدای دانشجویی در مقام دوم قرار دارد و این رتبه نشان میدهد که دانشجویان در دفاع از استقلال کشور با نگاه اعتقادی خاص خود پیش قراول بودند. بعد از اتمام جنگ و رحلت حضرت امام (ره) جنبش دانشجویی با همان نگاه عدالتخواهانه و نگران از بازگشت سلطه بیگانه، منتقد دولت وقت بود و جریان تحکیم وحدت به عنوان یک جریان سیاسی فعال نقدهای جدی به آن دولت داشت که زمینههای سلطه بیگانگان فراهم شود.
بعد از رحلت حضرت امام(ره) در گفتمان انتقادی جریان تحکیم وحدت نسبت به دولت وقت تغییر و تحولی به وجود آمد؟
بله، ازسال ۱۳۷۵ در کنار ۲ گفتمان مبارزه با امپریالیسم و عدالتخواهی رفته رفته گفتمان سومی هم در جنبش دانشجویی ایران پدید آمد. این گفتمان در بستر تحولات اجتماعی و سیاسی به دو گفتمان قبلی اضافه شد که گفتمان آزادیخواهی و دموکراسی خواهی نام گرفت. نقد آن سالهای بخشی از جنبش دانشجویی بر این اساس بود که قانون اساسی جمهوری اسلامی بر اصل آزادی تاکید کرده است اما به علت اینکه در آن سالها گرفتار چالشهایی مانند جنگ و بعدها بازسازی بودیم فرصت نداشتیم که به جنبه مردمسارلانه قانون اساسی اهتمام بیشتری بورزیم، بنابراین جنبش دانشجویی به بحث دموکراسیخواهی و لزوم گسترش آزادیخواهی ورود پیدا کرد که در دوران اصلاحات این مساله مورد پیگیری قرار میگیرد. دوران اصلاحات در ایران در راستای گسترش نهادهای مدنی و اصرار بر شکلگیری احزاب و تشکلهای مردمنهاد و توجه به خواستههای دانشجویی بود اما اتفاقاتی که در برخورد با دانشگاه در ۱۸ تیر صورت گرفت شاهد نوعی شوک به بدنه جنبش دانشجویی بودیم که آغازی برای انشعاباتی در جنبش دانشجویی بود، البته بحثهای جدید معرفتی هم در این انشعابات در جنبش دانشجویی مطرح بود.
دولت پسااصلاحات که خود دارای نگرشهای ضدامپریالیستی بود با چه نگاهی به جنبش دانشجویی مینگریست؟
در دوران پسااصلاحات شاهد نوعی برخورد منفی با جنبش دانشجویی و نگاه امنیتی به جریان دانشجویی بودیم، با این بهانه که عملکرد برخی از جریانات اندک رادیکالیسم جنبش دانشجویی، توسط آن دولت به کلیت جنبش دانشجویی نسبت داده میشد و این نگاه موجب شد بسیاری از فعالیتهای دانشجویی در عرصههای مختلف چه بهصورت صنفی و چه در بخش فرهنگی جنبش دانشجویی مورد طرد دولت وقت قرار گیرد. در دولت قبل شاهد اصل بر عدم فعالیت دانشجویی و تهدید دانستن فعالیتهای دانشجویی بودیم اما جنبش دانشجویی از آنجا که نسبت به جامعه خود و کمک به ارتقای رشد فرهنگی و سیاسی کشور علاقهمند است و به مبانی معنوی و اعتقادی جامعه در سبقه روشنفکری دینی اعتقاد دارد بهرغم هزینههای که پرداخت، به کنار نرفت و در شکلگیری دولت تدبیر و امید نقش فراوانی داشت. بر اساس تلاش ریاستمحترم جمهور در خروج دانشگاه از فضای امنیتی، با توجه به اولویت دولت به کاهش تورم و پرونده هستهای آنگونه که باید تحولی در جنبش دانشجویی در این دولت صورت نگرفته است و به همین دلیل حمایت همراه با انتقاد از دولت روحانی در جنبش دانشجویی وجود دارد. جنبش دانشجویی چون دوران پرفراز و نشیبی را تجربه کرده، اگر با این جنبش مدارا شود و به برخی از تقاضاهای منطقی آن هم پاسخ داده شود، میتواند نقش خود را ایفا کند. جنبش دانشجویی از پایدارترین جنبشهای ایران است که قدمتی ۷۴ ساله دارد و نوعی تداوم و اصلاح جدی در این جنبش را شاهد هستیم.
جنبشهای دانشجویی به نوعی با مردم همواره در ارتباط هستند. در وضعیت فعلی این جنبش در چه سطحی از ارتباط با مردم قرار دارد؟
هرچند جنبش دانشجویی با فراز و نشیبهای زیادی در طول سالهای اخیر روبهرو بود و در دولت قبل محدودیتهایی برای این جنبش تدارک دیده شد اما این جنبش هیچگاه پیوند خود را با مردم قطع نکرد و در حال حاضر ظرفیتهای خوبی برای فعالیت این جنبش در بین مردم وجود دارد. جنبش دانشجویی هیچگاه تعهد دیرینه خود را نسبت به مردم در حمایت از حقوق جامعه در قانون اساسی فراموش نکرده است. در حال حاضر جنبش دانشجویی در یک فضای گذار قرار دارد. انقلابی که در فضای مجازی به وجود آمده، به نوعی فعالیت جنبش دانشجویی را از گذشته متفاوت کرده اما تجربه نشان داده هر زمان مدیریت جامعه به فضای فرصت دانستن فعالیتهای دانشجویی توجه داشته، این جریان دانشجویی پرنشاط بوده است و در شکل انتقادی خود قرار گرفته که میتواند ظرفیت خوبی را برای اصلاح برخی از رویهها ارائه دهد. این جریان در آینده بهجای نق روشنفکری میتواند از نقد منصفانه برخوردار شود و این روند ظرفیت مهمی است که دولت فعلی باید به سمت پذیرش آن حرکت کند.
اگر خواستهای جنبش دانشجویی مورد توجه قرار نگیرد، این ظرفیت به کدام سو حرکت میکند؟
اگر ظرفیت جنبش دانشجویی که نقد منصفانه است از سوی دولت دیده نشود و جنبش دانشجویی بهسوی ضعف حرکت کند، دولت به خاطر از دست دادن این ظرفیت بهشدت ضرر خواهد کرد زیرا جریانی که در بزنگاه لازم از دولت حمایت میکند اما درعینحال بهعنوان یک منتقد منصف به نقد دولت میپردازد را از دست میدهد. جنبش دانشجویی هر مقدار در فضای دانشگاهی بهدور از هیجانات سیاسی فعال باشد، آسیبهای اجتماعی که با جامعه جوان ایران با آن روبهرو است از جمله بحرانهای اخلاقی، استفاده از مسکنهای خطرناک مانند مواد مخدر و بزههایی که در جامعه وجود دارد کاهش پیدا میکند. جنبشدانشجویی مسئولیت گذشته خود که دفاع از استقلال آزادی و معنویت به دور از خرافه بوده را نباید فراموش کند، البته جامعه و دولت نیز باید ظرفیت جنبش دانشجویی را بهعنوان یک فرصت بدانند و از ظرفیتهای آن استفاده کنند.