یکهتازی سید مهدی رحمتی در بزرگی کردن برای پیکانیها همچنان ادامه دارد. حالا گویی او به تکه جدا شدهای از استقلال تبدیل شده که در انتقام از این جدایی میخواهد همه بازیکنان مشابه خود را در تیمی جمع کند که حرفش در آن خریدار دارد و برای تحقق این خواسته چه تیمی بهتر از پیکان میتواند باشد؟ پیکانی که رحمتی را نیامده کاپیتان تیم خود کرده و برای جذب بازیکنانی مثل ساموئل و آندو او را واسطه مذاکره باشگاه قرار دادند. دیگر بگذریم از اختیاراتی که بهعنوان کاپیتان در اختیار دارد و پیشنهادهایی که برای جذب بازیکنان رانده شده از استقلال در اختیار کادرفنی باشگاه قرار میدهد.
یکهتازی سید مهدی رحمتی در بزرگی کردن برای پیکانیها همچنان ادامه دارد. حالا گویی او به تکه جدا شدهای از استقلال تبدیل شده که در انتقام از این جدایی میخواهد همه بازیکنان مشابه خود را در تیمی جمع کند که حرفش در آن خریدار دارد و برای تحقق این خواسته چه تیمی بهتر از پیکان میتواند باشد؟ پیکانی که رحمتی را نیامده کاپیتان تیم خود کرده و برای جذب بازیکنانی مثل ساموئل و آندو او را واسطه مذاکره باشگاه قرار دادند. دیگر بگذریم از اختیاراتی که بهعنوان کاپیتان در اختیار دارد و پیشنهادهایی که برای جذب بازیکنان رانده شده از استقلال در اختیار کادرفنی باشگاه قرار میدهد. نکته جالب اینکه هیچکدام از اینها مسائلی نیستند که از سوی منصور ابراهیمزاده تکذیب شوند یا تلاشی برای پنهان کردنشان صورت بگیرد. سرمربی تیم با افتخاری مثالزدنی درباره اختیاراتی که به کاپیتان تیمش میدهد صحبت میکند و معتقد است وقتی میتواند از رحمتی برای ارتباط با بازیکنان مدنظر باشگاه استفاده کند، چرا اینکار را انجام ندهد؟ همین حمایتها و میداندادنها هم کار را به جایی رسانده که خبرهایی درباره تهدید رحمتی به جدایی از تیم شنیده شود. احتمالاً او حالا این حق را به خود میدهد که کادرفنی را تهدید کند که در صورت ادامه ناکامیهای تیم از پیکان جدا خواهد شد! بعد هم دو بازیکن سابق استقلال را برای تقویت تیم کاندیدا کند و جذب آنها را در دستور کار پیکان قرار دهد. اینکه رحمتی واسطه جذب کدام بازیکنان شده اما در نوع خود داستان پیچیده دیگری است. احمد جمشیدیان و سیاوش اکبرپور بازیکنانی هستند که دوران جدایی از استقلال را پشت سر میگذارند و مثل رحمتی در جناح مخالف قلعهنویی جبهه گرفتهاند. از آنجا که آنها از هر حیث مشابه رحمتی هستند، در راه پیوستن به پیکان قرار میگیرند تا پیکان را به تیم مخالفان قلعهنویی تبدیل کنند. سرپرست تیم فوتبال پیکان در شرایطی که احتمال جذب این دو بازیکن را تأیید میکند، درباره جذب آنها توضیح میدهد: « تاکنون هیچ صحبتی با این بازیکنان انجام ندادهایم اما شاید این نفراتی که اسم آنها را بردید جزو گزینههای ما باشند تا در نیمفصل به تیم اضافه شوند. به هر حال بازیکنانی که بیرون ماندهاند برای تقویت تیم میتوانند موثر باشند و ما هم به دنبال این مساله هستیم تا در نیمفصل بازیکنانی را جذب کنیم.» درست است که هنوز ابراهیمزاده درباره جذب این دو بازیکن صحبتی انجام نداده اما وقتی سرپرست تیم از احتمال جذب این دو بازیکن خبر میدهد قطعاً با هماهنگی و مشورت سرمربی این کار را انجام داده است و این تصمیمی بوده که به طور جدی از سوی ابراهیمزاده رد نشده است. به هرشکلی بوده اما باشگاه پیکان ظاهراً تصمیم دارد برای تقویت تیم از این دو بازیکن استفاده کند. در این بین اما چندین سوال مطرح میشود و آن اینکه چرا کادرفنی باشگاه پیکان با تن دادن به خواسته برخی افراد میخواهد با دست خود، تیم را وارد فاز جدیدی از حاشیهها کند؟ آیا واقعاً ابراهیمزاده به این موضوع فکر نمیکند که حضور این دو بازیکن در تیم بهعنوان مخالفان قلعهنویی در کنار رحمتی، چه جنجالی را میتواند برای تیمش به وجود آورد؟ ابراهیمزاده که در همین چند هفته نشان داده نمیتواند هماهنگی لازم را بین تعداد زیادی از بازیکنان بزرگ برقرارکند، چطور میخواهد با جذب چند بازیکن از همین جنس تیمش را از حواشی احتمالی مصون بدارد؟ نکته دیگر اینجاست که ابراهیمزاده، اختیارات رحمتی را تا کجا میخواهد گسترش دهد؟ چرا باید فردی با تجربه این سرمربی به انتخاب دو بازیکنی تن دهد که تقریباً دوران اوج فوتبالیشان را پشت سر گذاشتهاند. علاوه بر اینکه احمد جمشیدیان هم در میان بازیکنانی بوده که کارت معافیت سربازیاش با شک و شبهه رو به روست. آنچه مسلم است اما اینکه اختیارات سید مهدی رحمتی کمکم از حد و حدود یک بازیکن و حتی کاپیتان فراتر میرود و هیچیک از مسوولان باشگاه مشکلی با این اتفاق ندارند. گویی هیچ وقت در این فوتبال نبودهاند و تبعات بزرگ شدن بیش از اندازه بازیکنان را ندیدهاند! کار بازیکن به واقع واسطهگری برای جذب بازیکن دیگر نیست و کادرفنی پیکان بازپسگیری اختیارات بیهوده رحمتی را از همین جا آغاز کند.