هر چند عرصه سیاسی ایران به کرات به خاطر تندرویهای افراطیون آسیب دیده است اما نباید فراموش کرد افرادی که در عرصه سیاست دست به عصا راه میروند نیز به نوبه خود به فضای سیاسی کشور آسیب میزنند. این افراد را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ دسته اول کسانی هستند که همواره از انتقادات مخالفان واهمه دارند و همین ترس و واهمه مانع به سرانجام رسیدن بسیاری از اهداف آنان میشود و به این ترتیب بسیاری از ظرفیتها برای فعالیت سیاسی در کشور نادیده گرفته میشود. به عنوان مثال افرادی که در دوران قبل در مدیریت خرد و کلان کشور حضور داشتند امروز بنا دارند با بهانهگیریهای متعدد از دولت، نیروهای معتقد را از قطار نظام پیاده کنند و با این کار فرصت بازگشت دوباره خود را به مدیریت کشور حفظ نمایند. در برابر این زیادهخواهیها متاسفانه شاهدیم برخی نیروهای کندرو یا مدیران دست به عصا هستند که در برابر این زیادهخواهیها کوتاه میآیند و گمان میکنند با این رفتار در مسئولیتهای مختلف ابقا میشوند. آنها با هر تشر و انتقادی که از سوی مخالفان و مدیران سابق صورت میگیرد از اصول و عقاید خود کوتاه میآیند و به رقیبان فضای بیشتری میدهند. گرچه این رفتار به سرانجام نخواهد رسید و اگر کسی در برابر زیادهخواهیهای تمامیتخواهان تسلیم شود قافیه را باخته است؛ چراکه جامعه ایران یک جامعه اصلاحطلب است و حضور افرادی را که با تفکر اصلاحطلبی نزدیکی نداشته باشند را نمیپذیرد. چنانچه افراد دیگری نیز که به اسامی مختلف وارد عرصه مدیریت شدند و رفتاری غیرمعقول از خود نشان دادند به مرور توسط مردم از عرصه سیاسی کشور کنار گذاشته شدند. گروه دیگر کندروها افرادی هستند که ادعا میکنند ما مثل گذشتگان نیستیم که نیروهای سیاسی خود را هرز کنیم. با این حال اینها نیز افرادی هستند که با رفتار و ادعای خود فرصت خوبی در اختیار رقیب قرار میدهند تا ادعاهای واهی خود را ثابت کند و جای پای خود را در عرصه سیاسی محکمتر کند. در واقع کسانی که چنین شعارهایی را مطرح میکنند، کسانی هستند که بر اساس شرایط موجود از موقعیت پیشآمده استفاده میکنند و سعی میکنند با توجه به نظرات و افراد حاضر در قدرت، در شعارها و روشها تجدید نظر کنند. البته شکی نیست که این روشها نیز در درازمدت به نتیجه نخواهد رسید و مردم تفاوت نیروهای اصلی را از نیروهای حاشیهای درک خواهند کرد.
* فعال سیاسی اصلاحطلب