حسین هدایتی چگونه میلیاردر شد؟ | روزنو

سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۰۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۴
ورزشي ها به ۲ دسته تقسيم مي شوند؛ دسته اول آنها  که با حسين هدايتي حشر و نشر دارند و دسته دوم هم گروهي که معتقدند او با پول خود در پي مطرح شدن است.
به گزارش ایفنام به نقل از خراسان نیوز نام هدايتي با کمک هاي مالي او به پرسپوليس در اواسط دهه ٨٠ و بعدها حضور تيم فوتبال استيل آذين در سطح اول فوتبال کشور   سر زبان ها افتاد. البته حضور هدايتي در ورزش فقط يک حضور فوتبالي نبود.
او در اين سال ها به خيلي از فدراسيون هاي ديگر هم کمک مالي کرد. کمک ها و پاداش هايي که به گفته خودش فقط در سال گذشته رقمش به ١٠ ميليارد تومان رسيد. اما انگار پرسپوليس قسمت او نيست.
در اين سال ها خيلي تلاش کرد با بخش کوچکي از ثروت خود اين باشگاه را در اختيار گيرد که هر بار با يک مانع بزرگ روبه رو شد. مانع آخر براي هدايتي، محمود گودرزي است؛ وزير ورزش و جوانان. کسي که در آخرين روز توافق با اين سرمايه دار فوتبالي، صلاحيت او را زير سوال برد تا پرسپوليس ٩٣ با يک تيم مديريتي و البته اسپانسري ديگر به حياتش ادامه دهد. اسپانسري که هدايتي معتقد است تا پايان راه همراه پرسپوليس نخواهد بود.
با حسين هدايتي که در اين سال ها بيش از هر سرمايه دار ديگري در ورزش ما ردپا گذاشته است، درباره خودش، ثروتش، انگيزه هايش براي حمايت از ورزش و البته دلخوري هاي اخيرش صحبت کرديم.
 
پرسپوليس قرار بود با حسين هدايتي خودش را براي فصل جديد آماده کند، اما سرانجام راه شما و اين باشگاه از هم جدا شد. شايد چراي آن از زبان خودتان شنيدني تر باشد.
بله. من ۵ جلسه چند ساعته با امير خادم داشتم. به دنبال اين جلسات قراردادي ۳ صفحه اي هم تنظيم و براي من فکس شد که در آن آمده بود در ازاي ٢٧ ميليارد تومان به مدت يک سال پرسپوليس را در اختيار گيريم. ما حتي روي اعضاي هيئت مديره هم به توافقاتي رسيده بوديم، اما به يکباره گفتند نمي توانم رئيس هيئت مديره شوم. فقط مي توانم به عنوان يکي از اعضاي هيئت مديره حضور داشته باشم.
حسین هدایتی
 
البته دليلش از سوي خادم بدهي شما به شهرداري عنوان شد.
من ٣٠ سال است   هم به شهرداري بدهکارم و هم طلبکار، چرا که فعاليت هاي عمراني زيادي دارم. ضمن اين که کل بدهي من در بخش پيمانکاري به شهرداري ٩ ميليارد تومان است، نه ٤١ ميلياردي که عنوان شده بود، اما دوستان در وزارت ورزش به همين بهانه گفتند ممنوع الکار هستم تا با گروهي ديگر به توافق برسند.
 
يعني بحث ممنوع الکار بودن شما صحت نداشت؟
به هيچ عنوان. من خودم از مراجع نظارتي پيگيري کردم و متوجه شدم استعلامي هم که درباره من گرفته شده، نتيجه اش مثبت بود و مشکلي براي رياست هيئت مديره نداشتم. آنها نام ۴ نفر را براي استعلام به نهادهاي ذي ربط داده بودند که ۳ نفر از آنها از جمله من تاييد شده بوديم.
 
پس با اين حساب اختلافات شما و شخص وزير، ريشه دار تر
از اين حرف هاست.
بحث اختلاف نيست. من فکر مي کنم علت اين برخوردها را بايد در نوع نگاه وزير ورزش به بخش خصوصي جستجو کرد. پيش از انتخاب گودرزي به او گفتم فضاي دانشگاهي با کار اجرايي متفاوت است، اما ظاهرا او توجهي به اين موضوع ندارد. او نگاهش به خصوصي سازي منفي است و آن را تهديد محسوب مي کند.
چرا به اين باور رسيده ايد؟
در سالي که وزارتخانه ورزش پولي در بساط نداشت و با تغيير دولت مواجه شده بود، من از حساب شخصي خودم چيزي حدود ۱۰ ميليارد تومان براي کمک به فدراسيون هاي ورزشي هزينه کردم، بدون آن که جايي به آن اشاره کرده باشم يا رسيدي بابت اين مبالغ گرفته باشم، اما از وزارتخانه حتي يک تماس خشک و خالي هم با من گرفته نشد که تشکر کنند. آنها به جاي تشکر مرا به رانت خواري هم متهم کردند.
او در يکي از جلساتش عينا عنوان کرد برخي ها در ورزش هزينه مي کنند تا از رانت و ويژه خواري آن استفاده کنند. آن هم در شرايطي که بيشتر اين کمک ها به درخواست خود فدراسيون ها و به دليل مشکلات شديد مالي که با آن دست به گريبان بودند، انجام شد.
آيا اسم اين کارها رانت است. کدام رانت؟ کدام ويژه خواري؟ مگر من عکس يادگاري با کسي انداخته ام؟ مگر جايي اين کمک ها را رسانه اي کرده ام؟ باور کنيد کل پاداش من از مجموعه اين کمک ها يک پيراهن تيم ملي فوتبال بود که پس از صعود اين تيم به جام جهاني به من هديه شد.
حسین هدایتی
 
البته برخي هم مي گويند حسين هدايتي بيشتر به دنبال مطرح کردن خودش است.
شما يادتان هست وزنه برداري در جريان اختلاف نظر ۵ ملي پوش المپيکي شان با سرمربي با چه چالش بزرگي مواجه شد. آن چالش را چه کسي حل کرد؟ ما آنها را به همراه رئيس فدراسيون در يک مراسم آشتي کنان دور يک ميز جمع کرديم تا مشکل براي هميشه حل شود.
همان زمان يکي از شروط ملي پوشان براي بازگشت اين بود که پاداش هاي معوقه شان هم پرداخت شود، اما فدراسيون در آن مقطع قادر به پرداختش نبود. من حتي پاداش هاي وزنه برداران المپيکي را هم از جيب خودم دادم تا مشکل هرچه زودتر حل بشود.  اگر اين کار را نمي کردم چه اتفاقي مي افتاد؟ آيا منفعتي براي من داشت؟ من اگر دنبال مطرح کردن خودم بودم نمي توانستم تک تک اين موارد را رسانه اي کنم.
 
حداقل در اين يک ماه گذشته خبري مبني بر اين که حسين هدايتي با پاداش هاي نقدي خود از ملي پوشان فوتبال ايران در جام جهاني يا از واليباليست ها در ليگ جهاني حمايت خواهد کرد، شنيده نشد. انگار ديگر از آن پاداش ها خبري نيست؟
حق با شماست. وقتي وزارت ورزش نگاه خوبي به بخش خصوصي ندارد چطور انتظار داريد   من همچون سابق براي هر برد يا هر نتيجه خوب پاداش در نظر بگيرم. اتفاقا من خيلي دوست داشتم با تعيين جايزه نقدي براي فوتباليست ها و واليباليست ها، به آنها قبل از شروع جام جهاني فوتبال و ليگ جهاني روحيه دهم.
حتي فدراسيون فوتبال از من براي حضور در مراسم بدرقه تيم ملي   دعوت کرد، اما احساس کردم برخي ها از حمايت هايي که من از ورزشکاران مي کنم ناراحت مي شوند. به هر حال اگر براي ملي پوشان پاداش نقدي چشمگيري درنظر گرفته مي شد، در عملکرد آنها بي تاثير نبود، اما چاره اي نداشتم جز اين که همچون يک هوادار بنشينم و از بازي هاي خوب بروبچه هاي تيم هاي ملي فوتبال و واليبال لذت ببرم.
 
ناگفته نماند وزير ورزش معتقد است نبايد شأن ورزشکار را با صحبت درباره پاداش پايين آورد.
اين چه حرفي است. شما به عنوان خبرنگار آيا حقوق و پاداش نداريد؟ هر کس در حوزه فعاليت خودش از اين مزايا برخوردار است. اما وزارت ورزش به اين دليل که بودجه اي براي پاداش دادن به ورزشکاران ندارد مي گويد اين در شأن ورزشکار ملي نيست که درباره پاداش حرف بزند. آنها به اين فکر نمي کنند که آيا يک ورزشکار مي تواند با چنين استدلال هايي خودش را قانع کند؟ کشتي گيراني که بعد از ٤٢ سال ايران را قهرمان جهان کرده اند، چرا نبايد پاداش قابل توجهي دريافت کنند. چه اشکالي دارد اگر به يک وزنه بردار که حقوق ساليانه اش از ٢٥ ميليون تومان تجاوز نمي کند، بابت قهرماني اش در جهان يک خودروي توليد داخل پاداش داد.
اتفاقا يکي از همين مردان طلايي ما در المپيک لندن پس از آن که از ما يک خودرو هديه گرفت عنوان کرد من تا قبل از اين با موتورسيکلت در شهرم تردد مي کردم. آيا اين پايين آوردن شأن ورزشکار است؟ نه. ما شأن يک ورزشکار ملي را با اين کار حفظ کرديم، بدون آن که بخواهيم از بيت المال براي آن ورزشکار هزينه اضافي بپردازيم.
گاه پاداش بسياري از اين قهرمانان را در همان فرودگاه و به محض بازگشت به کشور پرداخت مي کرديم و معتقدم همين نگاه در کسب موفقيت هاي بعدي موثر بوده است. بسياري از همين قهرمانان بابت اين نگاه و توجه ويژه از ما تشکر کردند. همين تشکر را متوليان ورزش هم مي توانستند داشته باشند.
حسین هدایتی
 
در هر حال به نظر مي رسد خودتان هم ديگر انگيزه اي براي سرمايه گذاري در ورزش نداريد، چون بعد از منتفي شدن پرسپوليس، پيشنهاد خريد راه آهن را هم رد کرديد.
بي انگيزه نيستم، اما آيا با توجه به نوع نگاه مسئولان ارشد ورزش به بخش خصوصي فکر مي کنيد مي توان در اين فضا کار کرد. حضور آقايان به جاي قوت و دلگرمي مايه ضعف و دلسردي بخش خصوصي شده است و اين چند نفري هم که هم اکنون فعاليت مي کنند با اين رفتارها فراري خواهند شد. تا زماني که اين نوع نگاه وجود دارد جاي فعاليت ما نيست.
 
پرسپوليس حالا با تيم مديريتي جديد مشغول کار است و هواداران اميدوارند اسپانسر جديد باشگاه بتواند نيازهاي کادر فني را رفع کند. فکر مي کنيد پرسپوليس با اين گروه به موفقيت برسد؟
من نمي خواهم نيمه خالي ليوان را ببينم، اما همين مجموعه (اسپانسر جديد باشگاه) ۲ سال پيش ۲ ملک از من خريداري کردند و باوجود آن که موعد تسويه مرداد ٩٢ بود، هنوز هم کامل تسويه نشده است. آنها در بحبوحه امضاي قرارداد با پرسپوليسي ها از من خواستند چيزي درباره اين بدهي ها نگويم تا شبهه اي براي مسئولان وزارت ورزش ايجاد نشود. در مجموع من آقاي رحيمي را قبول دارم و فکر مي کنم مي تواند براي پرسپوليس موثر باشد، اما با اين گروهي که به عنوان اسپانسر جلو آمده اند خيلي نمي توان به آينده اين تيم اميدوار بود. البته آرزوي قلبي من اين است که آنها بتوانند به پرسپوليس کمک کنند.
 
البته اگر اسپانسر جديد پرسپوليس نتواند به تعهداتش عمل کند بار ديگر نام حسين هدايتي سر زبان ها مي افتد. در آن صورت آيا باز هم براي اين تيم برنامه اي خواهيد داشت؟
نه! تا زماني که اين نگاه در وزارت ورزش حاکم است جاي فعاليت براي ما نيست. جالب است رانت خوارها و ويژه خوارها که مشهود هستند صاحب پست و مقام مي شوند، اما براي من که در تمام اين سال ها حتي يک مورد فعاليت رانتي نداشتم چنين محدوديت هايي قائل مي شوند. به جرات مي گويم اگر کسي در اين ٣٥ سال  يا مشخصا در ۸ سال دولت احمدي نژاد رانت خواري از من سراغ داشت تا الان ۱۰ بار پاي من به زندان باز شده بود. الان هم مي گويم اگر کسي مورد خلافي از من مي داند به مراجع نظارتي گزارش کند. چرا هيچ گزارشي موجود نيست؟ البته دوستان گاهي تهمت هايي را مطرح مي کنند. مثلا يکي از سايت ها همين چند وقت پيش نوشت بدهي ۵ هزار ميلياردي هدايتي به بانک پارسيان. همان زمان به محض اين که برخي از همکاران شما درباره اين بدهي از من سوال کردند اول از آنها خواستم بگويند اين بدهي به ريال است يا به تومان!
 
حالا به ريال بود يا به تومان؟
به ريال بود. يعني ٥٠٠ ميليارد تومان. جالب است بدانيد در همان جدولي که از سوي آن سايت منتشر شده بود، جمع بدهي هاي من ١٣٠ ميليارد تومان بود نه ٥٠٠ ميليارد تومان. درحالي که بدهي هاي بانکي من حتي ١٣٠ ميليارد تومان هم نيست. اساسا من که ١٤ ـ ١٣ کارخانه دارم اگر به نظام بانکي بدهکار باشم کاملا طبيعي است، اما هستند کساني که چند برابر اين مبلغ بدهي دارند، بدون آن که کارخانه  يا توليد انبوهي  داشته باشند.
مي خواهم بگويم از اين اتهامات زياد مطرح مي شود که اتفاقا من هم به سادگي از کنار آنها نمي گذرم. به عنوان مثال من از همان سايتي که درباره بدهي هاي بانکي من غلو کرده بود شکايت کردم و حالا پس از صدور کيفر خواست از سوي دادگاه، آنها به دنبال جلب رضايت من هستند.
حالا ميزان دقيق بدهي هاي بانکي شما چقدر است؟
اگر بپرسيد ميزان همه وام هايي که در ده سال گذشته گرفته اي چقدر است بهتر است. اتفاقا همين آقاي امير خادم در يکي از جلساتي که داشتيم به من گفت مي گويند شما يکي از بزرگ ترين بدهکاران بانکي کشور هستيد که من در جواب گفتم شما مي توانيد با يک نامه به بانک مرکزي ميزان بدهي هاي من را به ساده ترين شکل ممکن استعلام کنيد. کل بدهي هاي بانکي من زير صد ميليارد تومان است.
١٠ ميليارد تومان به بانک اقتصاد نوين، ٩ ميليارد تومان به بانک ملي و ٧٤ ميليارد تومان هم به بانک پارسيان. اين همه بدهي هاي مجموعه کارخانه هاي ما با جرايم آن است. اين درحالي است که فقط کارخانه کاشان من بالاي ٥٠٠ ميليارد تومان ارزش دارد.
شايد بهتر باشد اين رقم را در مقابل ارزش کارخانه ها، نيروگاه ها و پالايشگاه هاي من قياس کنيد. بعد اين مهم است که بدانيد اين بدهي هاي بانکي و اين وام ها از چه طريقي بوده است؛ آيا با رانت خواري و نامه نگاري و سفته گذاشتن بوده يا وام گيرنده وثيقه هاي معتبر گذاشته است. وام گيرنده اي که وثيقه ملکي مي دهد اين نشان دهنده قدرت و پشتوانه آن است. چندي پيش اسامي ٥٧٥ نفر از بدهکاران بانکي اعلام شد که اسم من در ميان آنها نبود؛ چرا؟ به سبب همين وثيقه هاي بانکي معتبر. به عنوان مثال دفتر کار من در اقدسيه براي وامي به مبلغ چهار ميليارد و ٦٠٠ ميليون تومان در رهن بانک پارسيان است. حال آن که ارزش واقعي آن ملک در حال حاضر ٤٠ ميليارد تومان است، اما هستند کساني که ارزش وثيقه اي که براي دريافت وام گذاشته اند هنوز بعد از چند سال به قيمت مبلغ وام نرسيده است. ناگفته نماند من از سال ٨٦ تا به حال حتي يک ريال وام نگرفته ام. ضمن اين که يک دلار بدهي ارزي هم ندارم. اين بدهي ها همه اش براي قبل از سال ٨٦ است، زماني که براي خريد ماشين آلات صنعتي مجبور به استفاده از  تسهيلات بانکي بوديم.
 
اما به هر حال بايد بپذيريد ميزان دارايي هاي شما و پول هاي بي حساب و کتابي که در همين مدت در ورزش هزينه کرده ايد براي هر کسي مي تواند شائبه برانگيز باشد.
٢٥ سال است که درباره من حرف مي زنند. ۸ سال زمان آقاي هاشمي رفسنجاني، ۸ سال زمان آقاي خاتمي، ۸ سال زمان آقاي احمدي نژاد و يک سال هم اکنون که از رئيس جمهوري آقاي روحاني مي گذرد. از اين سال ها ۱۰ سالش را من در ورزش بودم، اما اين حرف و حديث ها از همان ٢٥ سال پيش براي من آشناست.
حسین هدایتی
 
هدايتي، تورم و يک ثروت بي پايان
شايد خيلي ها بگويند حسين هدايتي اين همه پول را از کجا آورده است؟ خودش به زبان ساده توضيح مي دهد. توضيحاتي که هم آدم را قانع مي کند، هم نه: ٣٥ سال است مشغول کاسبي هستم. از زماني که يک نوجوان ۱۵ ساله بودم. همين کارخانه استيل آذين، جرقه اش براي من از ۱۵ سالگي خورد، زماني که سوم راهنمايي بودم. به عبارتي شروع همه اين درآمدها از يک مغازه پرسکاري بود که من در آن واشر مي زدم. بعد رفتيم سراغ ساخت تجهيزات پرده و بعد هم رسيدم به استيل آذين. آن زمان که من ماهي ٥٠ هزار تومان درآمد داشتم بليت هوايي تهران ـ  مشهد رفت و برگشت فقط ٦٠٠ تومان بود. کمتر از ۱۰۰۰ تومان.
هدايتي در ادامه مي گويد: کارخانه استيل آذين را سال ٥٨ راه اندازي کردم و اولين ساختمان سازي ام   سال ٦٥ بود. شايد باور کردن اين صحبت ها براي خيلي ها آسان نباشد، اما زماني که من بابت فعاليت کارخانه استيل آذين ماهي ٥٠ هزار تومان درآمد داشتم زمين در دماوند و فيروزکوه متري ١٠ تومان بود!
الان در مخيله يک جوان ۲۰ ساله نمي گنجد که بتواند ملاک شود، اما آن زمان امکان پذير بود و خدا هم به من کمک کرد. سال ٦٥، يعني ٢٧ سال پيش من يک زمين به مساحت صد هکتار در جاده خاوران خريدم يک ميليون تومان. الان قيمت همين زمين چقدر است؟ ١٧ سال بعد زمين ديگري را به مساحت ٥٣٠ هکتار در لواسان خريدم دو ميليارد تومان. يعني تقريبا متري ٤٠٠ تومان. الان زمين در لواسان متري ١٠ ميليون تومان است .
يا ٤٠٠ هکتار زمين در عسلويه خريدم ٧٠٠ ميليون تومان که ده سال پيش ارزشش به ١٢٠ ميليارد تومان رسيده بود و حالا هزار ميليارد تومان هم برايش کم است يا همين کارخانه کاشان را من سال ٨٤ در جريان خصوصي سازي از وزارت صنايع خريدم ٥٠ ميليارد تومان. امروز ببينيد سهام فولاد اميرکبير در بورس چقدر ارزش دارد؟ همين ويلايي که در لواسان دارم سال ٦٣ متري هزار تومان خريدم. الان زمين در لواسان متري ١٢ ميليون تومان است يا خانه اي که در آن زندگي مي کنم در کمتر از ۱۰ سال ارزش آن از يک ميليارد و ٦٠٠ هزار ميليون به ٤٠ ميليارد تومان رسيده است. اگر تورم در کشور باعث شده املاک مردم گران شود، آيا اين اسمش رانت خواري است؟ آيا من کار خلافي انجام داده ام؟ تنها جرم من خريد ملک بوده است. زميني را که ١٣ سال پيش متري ١٣ هزار تومان خريده ام، الان مي توانم متري ٥ يا ١٠ ميليون تومان بفروشم. در کنار آن در عرصه توليد هم فعاليت دارم؛ اين طور نبوده که فقط به دنبال درآمدهاي اينچنين باشم و خوشبختانه از محل درآمدهايم علاوه بر پرداخت وجوهات قانوني و شرعي، به ورزش هم کمک کرده ام. آيا اين اشکال دارد؟ نه يک ريال بدهي مالياتي دارم و نه بابت پرداخت نکردن حق بيمه پولي بدهکار هستم. اما مهم اين است که يک ريال هم خارج از ايران سرمايه گذاري نکرده ام. اين که مي گويند هدايتي در دبي برج دارد دروغ است. من حتي مي توانستم در خارج از ايران تيم داري کنم. براي خريد يک باشگاه و تيم داري در کشورهاي انگليس، يونان، ترکيه و جمهوري چک حتي پاي ميز مذاکره هم نشستيم. من مي توانستم تيم چارلتون انگليس را بخرم، اما به توصيه مراجع نظارتي اين کار را نکردم. با اين حال برخي هنوز مي گويند هدايتي امتحانش را پس نداده است. نمي دانم آقايان به دنبال چه چيزي هستند. شايد چون از کنار من به منفعت مالي نرسيده اند، اينچنين عليه من موضع گيري مي کنند.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز