دولت آقاي روحاني كه بر اساس پاسخ به نياز ژئوپولتيكي كشور، رويكرد اعتدالگرايانه را در سياست خارجي ايران هدف اصلي خود قرار داده است بايد بتواند روابط با كشورهايي در شرق و غرب عالم، كه توسعه روابط با آنان ميتواند تامين منافع كشور را دربرداشته باشد، را سرلوحه كار خود قرار دهد. امروزه و در مناطق مختلف جهان، كشورهاي دور و نزديك، گسترش همكاريهاي مختلف در چارچوب سازمانهاي منطقهيي و طرحهاي گوناگون منطقهيي را (فراتر از مفهوم جغرافيايي آن) مورد توجه ويژه قرار دادهاند. شركت آقاي روحاني در اجلاس تعامل و اقدامات اعتمادسازي آسيا (سيكا) كه بيش از دو دهه از تشكيل آن ميگذرد، ميتواند نشاني از رويكرد اعتدالگرا را دربر داشته باشد. به اين معنا كه روابط با دو كشور چين و روسيه را تقويت و تحكيم ببخشد.
در عين حال كه حل و فصل مشكلات و مسائل مربوط به برنامه هستهيي جمهوري اسلامي ايران با ديگر قدرتهاي جهاني و نيز دو كشوربزرگ اين مجموعه يعني چين و روسيه دنبال ميشود، به مقتضاي ويژگيهاي ژئوپولتيكي ايران و بر اساس شعار انقلاب اسلامي كه نه شرقي، نه غربي بوده است، دولت اعتدالگرا بايد بتواند قدرتهاي شرقي و غربي را در جهت تضمين و تامين منافع مردم ايران در مسير توسعه روابط گوناگون مورد ملاحظه قرار دهد.
بدون ترديد چين و روسيه از شركاي بسيار مهم ايران به شمار ميآيند اما توسعه روابط با اين دو كشور زماني نتيجهبخش و تامينكننده منافع مردم كشور ما است كه همزمان با آن، اقدامات عملي، مناسب و نتيجهبخشي نيز در جهت بهبود و اعتمادسازي با كشورهاي غربي شكل بگيرد. نشست سيكا با هدف همكاريهاي منطقهيي و اعتمادسازي براي جمهوري اسلامي ايران زماني دستاوردهاي قابل قبولي را ارائه خواهد كرد كه كشور ايران بتواند نقش سازنده خود را در اين منطقه پراهميت از جهان به خوبي ايفا كند. با توجه به ظرفيتها و تواناييهاي جمهوري اسلامي ايران، حضور در نشستهاي بينالمللي و گسترش روابط چه در سطح دوجانبه يا به صورت چندجانبه از طريق شركت در همايشها و گردهماييهاي منطقهيي بدون ترديد به ايفاي نقش موثر ايران در اين منطقه مهم ازجهان ياري خواهد رساند.
اما اين تصور كه گروهبنديهاي منطقهيي بتواند جايگزين تعامل سازنده ايران با جهان به ويژه كشورهاي غربي شود با واقعيتهاي سياست جهان كنوني تطابق و سازگاري ندارد و بهنظر ميرسد موفقيت اين سياست در گرو نگاه متوازن و متعادل به ضرورتهاي برآمده از موقعيت خاص ايران است كه تنظيم روابط هم با كشورهاي پيشرفته غربي در امريكا و اروپا و اعتمادسازي با آنان از يكسو و توسعه روابط دوجانبه و چندجانبه با قدرتهاي شرقي به ويژه چين و روسيه از سوي ديگر را الزامي ميسازد. در پايان اين نكته قابل توجه است كه درك واقعگرايانه از ساختار كنوني قدرت در جهان ميتواند مسيرهاي فراروي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را بيش از گذشته در جهت دستيابي مردم ايران به جايگاه شايسته و مناسب خود و نيز تامين نيازهاي آنان بگشايد.
منبع: اعتماد