برخوردهايي كه اين روزها با دولت روحاني رخ ميدهد، در نوع خود كمسابقه است. دولتي كه توانسته در پي راي قاطع مردم و پشتيبانيهاي رهبري، يكي از موفقيتهاي برجسته سياست خارجي در سالهاي اخير را به دست آورد، به شكل نامنصفانهيي آماج حمله و هجمه درست در نقطه قوت خود است. همزماني اين تخريبها با گفتوگوهايي كه ماههاست در جريان است تا براي ملت ايران به يك نتيجه روشن و قابل لمس برسد، نشان ميدهد كه دستهايي به كار افتاده تا شيريني پيروزيهاي ديپلماتيك را بر كام دولت و ملت تلخ كند.
حال آنكه تجربههاي گذشته نشان داده، هرگاه اجماع ملي پشت سر يك جريان حافظ منافع ملي قرار گرفته، بيشترين و بهترين نتيجهها به دست آمده است. تجربه گرانسنگ سالهاي جنگ تحميلي بهترين مدعا در اين باره است.
همبستگي ملي و مردمي و اجماع همه گروههاي سياسي درباره ضرورت حفظ كشور و جنگ براي وجب به وجب از خاك ميهنمان، سبب آن رشادتها، پيروزيها و حفظ كشور شد. در آن زمان، با وجود برخي انتقادها و پارهيي از رفتارها و اقدامهاي قابل نقد، حضرت امام هرگز اجازه نميدادند جبهههاي جنگ تضعيف شوند و پشتيباني همهجانبه ايشان از رزمندگان اجازه تحرك سياسي و تبليغاتي عليه دولت وقت و ارتش و سپاه را بهشدت هر چه تمامتري گرفت و هر چند كه در مثل مناقشه نيست اما صحنه پيكار نظامي با دشمن، در اين سالها به صحنه پيكار سياسي تبديل شده و به جاي كاربرد سلاحهاي سبك و سنگين، ابزارهايي سياسي، اقتصادي مانند تحريمها در دستور كار قرار گرفتهاند. در چنين جنگ نابرابري، سياستخارجي دولت حسن روحاني و ديپلماتهاي باتجربه آن توانستهاند با پشتيباني و تاكيد رهبري كه سياستهاي كلان نظام را تبيين ميكنند، محاصره همهجانبه دشمن را بشكنند و قدرت تفكر و انديشه و مذاكره و نيت صلحطلبانه ايرانيان را براي همگان ثابت كنند، به شكلي كه بسياري از تحليلگران روابط بينالملل نيز اين درايت ايران براي حل مسائل فيمابين و گام برداشتن در مسير مثبت را ستوده و خواستار پايان يافتن سوءنيتها و گفتمان خصمانه عليه جمهوري اسلامي و مردم ايران شدهاند.
با وجود اين موفقيت كه به نظر ميرسد به زودي با تداوم اين راه به توافق جامع و نهايي منتهي خواهد شد، برخي تريبونها و جريانهاي داخلي كه گويا از قبل رويكردهاي قبلي منتفع شدهاند، در مخالفت با مسير مورد تاييد دولت و نظام از هيچ تلاشي فروگذار نيستند، حتي لحظهيي درنگ نميكنند تا مذاكرهكنندگان با دست پر و پشتيباني همهجانبه داخلي بتوانند به اعاده حقوق ملت دست يابند، اين جريانها، به جاي تقويت آنها راه را به اشتباه پيموده و در حساسترين زمانها دست به انتقاد همهجانبه از سياستخارجي كشور ميزنند و اين انتقادها، تنها ممكن است كه به تقويت جريان 1+5 در پاي ميز مذاكره بينجامد كه مدعي شوند مذاكرهكنندگان ايراني «اجماع ملي» را پشت سر خود نميبينند.
نقد و انتقاد البته هم حق همه هست هم جايز و واجب كفايي تا در همه زمينهها راه بهتري براي كشور در پيش گرفته شود اما اگر هدف همين پيشرفت و يافتن راههاي گشايش در وضعيت مملكت است، بايد به منتقدان توافق هستهيي گفت كه اندكي «صبر» برادر، آنچه اين روزها شما ميكنيد، نسبتي با اين انگيزهها و نيتها ندارد.