رفتار آقاي حبيبي، دبيركل حزب موتلفه اسلامي، قابل تقدير است. ايشان طبق يك رفتار حرفهيي سياسي عمل كردند و صادقانه پذيرفتند كه اصولگرايان در انتخابات گذشته شكست خوردند. اين اولينبار است كه بعد از چندين سال اين اتفاق روي ميدهد. بعد از اينكه يك عده تلاش كردند بگويند دكتر روحاني اصولگراست و سخناني از اين دست كه هيچكدام صداقت و شفافيت نداشت، رفتار يك رجل سياسي قابل توجه است.
اميدواريم دوستان موتلفهيي به تقليد از مرحوم عسگراولادي با انصاف و رفتار حرفهيي سياسي همواره بتوانند به عنوان يك متعادلگر عرصه سياست حركت كنند.حزب موتلفه به عنوان حزب رقيب و البته قابل احترام براي اصلاحطلبان محسوب ميشود.اما از اينكه اين حزب تلاش دارد تا اصولگرايان را متحد كند، تلاش مثبتي است.
بسياري از مشكلات ما اين است كه بخشهايي از جامعه اصولگرايي ما رفتار سياسي منضبط ندارند و حاضر نيستند مسووليت رفتار سياسي خود را به عهده بگيرند. مثل آنچه در سال 84 در مورد ائتلاف كانديداهاي اصولگرا در انتخابات رياست جمهوري شاهد بودهايم كه بهراستي جزو معضلات حزب بود. معتقدم برخي از مشكلات اصولگرايان در جامعه سياسي اين بود كه جبهه اصولگرا در داخل خود يك رفتار منسجم حزبي و سياسي نداشته است.
حزب اصولگرا گروههايي را دارد كه دبيركل و شوراي مركزي و دفتر سياسي مشخصي ندارند ولي گاهي به عنوان يك حزب تاثيرگذار و آن هم فقط زمان انتخابات ظاهر ميشوند. بهگونهيي كه يك ماه قبل از انتخابات زاده شده و بعد از برگزاري آن از عرصه كنار رفتند.
البته ما اصلاحطلبان نيز خيلي مسرور خواهيم شد كه يك حزب ريشهداري مانند موتلفه در عرصه سياست كشور حضور فعالي داشته باشد و البته تا مقداري نيز جاي تاسف دارد كه گروههاي پرنفوذ و پرقدرت اصولگرا همراهي و هماهنگي زيادي با موتلفه ندارند. البته خيلي خوشبين نيستم كه دعوت آقاي حبيبي منشا اثر واقع شود ولي اين تلاش قابل تقديري است و شايد اصلاحطلبان نيز در برخي حوزههاي انتخابيه با اصولگرايان ميانهرو كانديداي مشترك داشته باشند. اين را دور از ذهن نميدانيم كه در بخشهايي ممكن است اصولگرايان سنتي و معتدل بخواهند با اصلاحطلبان ائتلاف داشته باشند. معتقدم تلاش و كوشش آقاي حبيبي و برخي از اعضاي معتدل حزب موتلفه شايان توجه است و ممكن است صفبنديها با گذشته متفاوت باشد.شايد خوشايند بود كه موتلفه يك پايگاه بهتر و قويتري در جامعه داشته باشد.
اين حزب در يك مقطعي جوانگرايي كرد و خود آقاي نبي حبيبي نيز در واقع نشانه يك گام جوانگرايي در موتلفه هستند ولي اكنون يك نوع كهنگي در فضاي ظاهري اين گروه به چشم ميآيد كه باعث ميشود بعضي از جوانان از اين حزب دور باشند.اگر موتلفه ميتوانست با جوانگرايي بيشتر و تقويت بخشهاي جوانان و با انتخاب ابزارهاي امروزي و مناسب و فعال كردن بخش زنان با مخاطبان جامعه اصولگرايان ارتباط برقرار كند پايگاه اجتماعي بيشتري داشت. تصور ميكنم نياز امروز موتلفه به يك نوگرايي است. جوانهاي اصولگرايي هستند كه سر پرشوري دارند و حزب موتلفه بايد از اين نيروي جوان جامعه استفاده بيشتري كند.