مردی روی شیروانی داغ/طنز | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۰
کد خبر: ۶۶۴۱۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۹ - ۳۱ فروردين ۱۳۹۳
درینگ‌درینگ. «الو. چی؟ با عجله خودم را برسانم؟ چرا؟ یک مورد اقدام به خودکشی؟»
 گوشی را دادم آن دستم. «عجله لازم نیست... نگران نباشید... چرا؟ عزیز من، هرچی طرح «در دست اقدام» بوده انجام نشده. حالا شما هم خیالت راحت. «اقدام به خودکشی» یعنی طرف قصد خودکشی ندارد.

به گزارش روزنو،  مثل اینکه مسوول مربوطه برای آلودگی هوا بنویسد «اقدام فوری شود» یعنی بی‌خیال. مردم دارند نفس می‌کشند.
 یا درباره ترافیک تهران بنویسد «حتما اقدام شود» یعنی مجوز طرح‌ترافیک را روزانه و بدون محدودیت بفروشید که تهش یک چیزی برای شهرداری بماند. یا وزیر ارشاد بنویسد «اقدام فوری شود» یعنی بی‌خیال. صبر کنید مشمول مرور زمان شود. یا نویسنده از دست برود. یا چهارسال ما تمام شود و از دست ما خارج شود.
 اصلا یک ‌پوشه روی میز همه مسوولان هست به اسم «در دست اقدام» یعنی طرح‌های ول‌معطل. متوجه شدی؟
پس ثابت کردیم خودکشی در دست اقدام هم هیچ‌وقت به بهره‌برداری نمی‌رسد.»
گوشی را قطع کردم.
 درینگ‌درینگ. «الو؟ قضیه جدی است؟ خیلی‌خب. رفتم. بای.» گوشی را قطع کردم و گازش را گرفتم و رفتم ببینم جریان چیست.
وقتی رسیدم دیدم آتش‌نشانی آمده و چندنفر دارند سعی می‌کنند نردبان را باز کنند که نردبان هی ناز می‌کند و باز نمی‌شود.
 سخنگوی سازمان آتش‌نشانی خطاب به مردی که بالای بام اقدام به خودکشی کرده بود، داد می‌زد: «ببین پدرجان... اگر بیفتی تقصیر خودت است‌ها... نگویی نگفتم...
آن‌هم «به دلیل ناتوانی در استقرار مستحکم خود لب پنجره یا لب پشت‌بام...» خلاصه تا ما این نردبان را باز کنیم... سفت بچسب لبه را...»
مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی هم داد زد: «ببین عزیزم... در هر صورت باید 15ثانیه بیشتر مقاومت کنی... چون توی حادثه جمهوری هم اگر آن دو زن کارگر، 15ثانیه بیشتر لب پنجره مقاومت می‌کردند همه‌چیز حل بود... نگویی نگفتم‌ها...»
رفتم بلندگو را گرفتم و گفتم: آقا واقعا قصد خودکشی داری؟ چون وقت ناهار است. راستش را بگو. اگر نمی‌خواهی بپری پایین من بروم. اگر می‌خواهی بپری بپر.
آقایی که روی شیروانی داغ بود داد زد: بله... من قصد خودکشی دارم...
توی بلندگو گفتم: آخه چرا؟
آقاهه گفت: چرا؟ چون بدهکارم... چون زیر بار قرض له شدم... چون خسته شدم... کم آوردم... بیکارم... شغل ندارم... یارانه‌ام را هم توی رودروایسی انصراف دادم... بگذارید خودم را راحت کنم...
گفتم: عزیز من. خودت را راحت می‌کنی خانواده‌ات را ناراحت.
گفت: مسوولان چی؟ ناراحت نمی‌شوند؟
گفتم: چرا. اصلا افسردگی می‌گیرند.
گفت: حالا چیکار کنم؟
گفتم: بدهی‌ات چقدر است؟
گفت: سه‌میلیون‌تومان.
گفتم: همین دیگر. آخر سه‌میلیون هم شد پول؟ که منتش روی سر آدم بماند؟ عزیز من... شما باید دست‌کم 3000‌میلیاردتومان پول هپلی‌هپو می‌کردی... بعد می‌رفتی بغل سلین‌دیون، همسایه‌شان می‌شدی... الان به‌خاطر سه‌میلیون‌تومان خودت را هپلی کردی رفتی روی بام. بیا پایین پدرجان... بیا پایین...
داد زد: بیایم پایین چیکار کنم؟ می‌گویم بدهی دارم سه‌‌میلیون‌تومان... حتی وام هم نمی‌توانم بگیرم...
توی بلندگو گفتم: همین دیگر... مسیر را اشتباه می‌روی... نباید بروی بانک وام بگیری که. باید بروی اختلاس کنی، تپل و سرحال بیایی بیرون، بدهی‌ات را هم بدهی... بعد هم توی کار خیر و امور فرهنگی شراکت کنی و تیتر یک شوی.
داد زد: راست می‌گویی؟
گفتم: بله. نگران نباش. همین دیروز فرمانده نیروی انتظامی گفت: «181 پرونده بزرگ فساد اقتصادی کشف کرده‌اند که ارزشش1200میلیاردتومان است. همچنین موفق به کشف 160 پرونده پرداخت تسهیلات غیرقانونی به ارزش 1800میلیاردتومان شده‌اند» که جمعش باز می‌شود 3000میلیاردتومان. اصلا این عدد جادویی است.
مرد روی بام داد زد: یعنی چی؟ من به‌خاطر سه‌میلیون می‌خواهم خودم را پرت کنم پایین، مردم با 3000میلیاردتومان می‌پرند می‌روند هوا...
گفتم: یعنی نگران نباش... جلو ضرر را هروقت بخواهی بگیری می‌توانی فساد اقتصادی یا اختلاس کنی...
مرد روی بام داد زد: حالا چیکار کنم؟
توی بلندگو گفتم: ببین من بروم ناهار. شما هم برو از پله‌ها بیا پایین، صاف برو یک دوست انحرافی پیدا کن و در مسیر درست زندگی قرار بگیر.
بلندگو را دادم به مسوولان آتش‌نشانی که سرشان به نردبان گرم بود و گفتم: «خسته نباشید، آمد پایین.»

منبع: شرق

برچسب ها: شیروانی داغ ، طنز
عکس روز
خبر های روز