در هر جامعهای، افرادی ناخواسته نمیتوانند با هنجارهای اجتماعی سازگاری پیدا کنند و عملکرد آنها به خودشان و اجتماع ضرر وارد میکند. این افراد که بیشترین مجرمان اجتماعات هستند، شخصیتی بیمار دارند و نمیتوانند تطابق اجتماعی کنند. آنان در مقابل خود احساس درد می نمایند و افکار و رفتارشان برای خود و دیگران تشویش خاطر ایجاد میکنند.
در این مقاله چند نمونه از اختلالات شخصیت را مرور میکنیم تا رابطه آنها را با جرم نشان دهیم.
1-هیپوکندری
افراد مبتلا به این اختلال بیش از حد نگران سلامت خودشان میباشند و شکایات آنها درباره بیماریهای بدنی به صورت الگوهای غیرمنطقی است. این افراد به جزییات حالات و مشکلات بدنی خود توجه دارند و بیش از اندازه از خود حفاظت میکنند و همیشه نسبت به جسم خود نگرانی دارند و اگر در مورد نبود یک مرض قانع شوند، مرض دیگری را جانشین آن میکنند. قبول مسوولیت کیفری برای مبتلایان به این اختلال مورد تردید نیست.
2- افسردگی
الف- افسردگی ساده: فرد تا حدی غمگین و به مسائل زندگی بیعلاقه و بیتفاوت است.
ب- افسردگی حاد: فرد احساس میکند در زندگی به بن بست رسیده و به شدت درمانده است.
ج- افسردگی بهتزده: بیمار میتواند حوادثی را به یاد بیاورد که ظاهرا دسترسی ناپذیرند.
3- هیستری
نوعی آزردگی روانی است که با پیدا شدن اختلال در اعضای بدن و در حالی که ضایعه عضوی مربوط به آن وجود ندارد، ظاهر میگردد.
افزایش ارتکاب جرم توسط افراد گزارش نشده است و با بقیه مردم بهنجار در میزان ارتکاب جرم فرقی ندارند.
از دیگر بیماریها و اختلالات شخصیتی موارد ذیل را میتوان نام برد:
پسیکوپات (اختلال شخصیت ضداجتاعی)؛ پورانویا (داشتن باور و برداشتهای غلط در مورد دیگران و اسکیزوفرنی (جنون جوانی) که میزان بروز آن بین سنین 25 تا 35 سالگی است.
(منبع:ایسنا)