«مگر تئاتر هم اقتصاد دارد؟!» جملهای که بیشتر اهالی این هنر به من گفتند همین بود. بعضی فقط خندیدند و گفتند وقتت را تلف نکن؛ البته بگذریم از آنهایی که با ادب و نزاکت رایج این روزها، قولهای سفت و سخت برای شفافسازی و مصاحبه دادند و ناگهان ناپدید شدند. چه کنیم که فضای «امید» است و جز این اگر رفتار میکردیم این پرونده به انجام نميرسيد.
تا بوده همين بوده... . هنرمندان تئاتر براي گذران روزگار و غم نان، عشقشان يعني تئاتر را رها كردهاند و به سينما و تلوزيون پيوستهاند. كم نبودهاند اين نامهاي بزرگ، مهران مديري، فرهاد اصلاني، محسن تنابنده، احمد مهرانفر، رضا عطاران و... . اين تنها دغدغه تئاتريها نيست؛ دستمزدهاي پايين، مميزيهاي شديد، بسته شدن درِ سالنها به روي آنها و... تنها گوشهاي از مشكلات و موانع اقتصادي پيش روي «توسعه» تئاتر ايران است. از همينرو «صنعت و توسعه» برآن شد تا در ميزگردي با حضور محمد قدس تهیه کننده تئاتر، حسن باستانی نويسنده، پژوهشگر و کارگردان تئاتر و علي ديني تركماني به عنوان اقتصاددان، حال و روز اقتصادي تئاتر كشور را بررسي كند. قرار بود در این میزگرد دکتر قطبالدین صادقی که مقاله و مطالعاتی در این زمینه دارد شرکت کند که گويي فراموش کردند بیایند!
قدس، تهیه کنندگي یازده اثر در جشنواره تئاتر فجر امسال را برعهده داشته است. او درآمد شرکت شخصی خود را در تئاتر خرج میکند و عقیده دارد: امکانات ما هنوز به «صفر» هم نرسیده است؛ دولت نه تنها سالنی برای ما نمیسازد بلکه سالنهای بسیاری دارد که ما از آن بیخبریم و برای اجرای تئاتر، به هیچ گروهی داده نمیشود. حسن باستانی پژوهشگر و کارگردان تئاتر هم با مثالی دیگر همین موضوع را تصدیق میکند. درد دلها میکند و براي نخستين بار پرده از وجود رانت در تئاتر كشور بر ميدارد.
در مقابل علی دینی ترکمانی اقتصاددان و آشنا به علم روانشناسی، مسائل ایدولوژیک و مدیریت را بزرگترین مانع میداند.
در این پرونده سعی شد تا علاوه بر موضوعات ریشهای به بحثهای حاشیه تئاتراز جمله قیمت بلیط و سهم سالنها هم پرداخته شود تا مخاطبان اصلی تئاتر هم جواب سوالاتشان را بگیرند.