شهر در تسخیر سیاست | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۳
کد خبر: ۵۹۱۱۹۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۰۹ آبان ۱۴۰۲
وقتی مدیران شهری جنبه‌های اجتماعی - فرهنگی شهر را فراموش کرده‌اند
زاکانی و تیم جوانش در شهرداری تهران، پشت مشکلات اقتصادی و سیاسی این روزها و در حالی که نوک پیکان انتقاد به سوی دولت و عملکرد کابینه نشانه رفته در خلاء توجه رسانه‌ای مسیر متفاوتی را طی می‌کنند؛ مسیری که هر روز در شهر تهران به شکلی و رویه‌ای منحصربفرد خود را به نمایش عموم می‌گذارد.

شهر در تسخیر سیاست

امید کوشا: تهران چگونه اداره می‌شود؟ آیا سیاست همه آن چیزی است که مدیریت شهری در معرض دید قرار داده یا در متن سیاست‌ورزی اتفاقات دیگری هم در حال وقوع است؟ اینها سوالاتی است که در چند ماه گذشته برای مردم خسته از حاشیه‌ها تبدیل به ترافیک ذهنی شده و نگاه شهروندان را در عین تنوع فکری به یک پاسخ مهم سوق داده ؛ اینکه حاشیه‌های سیاسی پایتخت، پررنگ‌تر ازمتن مدیریت برای جبران ناتوانی‌ها به خدمت گرفته شده.


جولان در خلاء رسانه‌ای


زاکانی و تیم جوانش در شهرداری تهران، پشت مشکلات اقتصادی و سیاسی این روزها و در حالی که نوک پیکان انتقاد به سوی دولت و عملکرد کابینه نشانه رفته در خلاء توجه رسانه‌ای مسیر متفاوتی را طی می‌کنند؛ مسیری که هر روز در شهر تهران به شکلی و رویه‌ای منحصربفرد خود را به نمایش عموم می‌گذارد. توجه یکسویه به تبلیغات سیاسی در شهر با بیلبوردها و تابلوهایی که می‌خواهد فقط انقلابی‌گری را به رخ بکشد در کنار اشتباهات مفرط شهری در مواقع خاص همچون آبگرفتگی معابر و ترافیک کلافه کننده موجب بروز مخالفت‌هایی در میان مردم و البته در تریبون‌های شورای شهر هم شده است.


نامه چمران به زاکانی


موضوع به مسائل فرهنگی و عملکرد سوال برانگیز در تبلیغات محیطی و توجه معطوف به مناسبت‌ها ختم نمی‌شود چرا که بحث درآمدزایی و روش مدیریت فنی شهر نیز در روزهای گذشته با هشدار و درخواست رو به رو بوده است. شنبه گذشته نامه چمران به زاکانی درباره توقف ساخت و ساز در باغ‌های تهران نمونه‌ای بود از مشکلات پردردسر که می‌تواند آینده شهر را با مخاطرات فراوانی رو به رو کند. آنچه که زیر پوست شهر می‌گذرد نشان می‌دهد شهرداری در دوره جدید پشت صدور رفتار انقلابی در حال ساخت و ساز در باغ‌های شهر و گریزگاه‌های تنفسی پایتخت است و درآمدزایی را در دستور کار قرار داده. گرچه پس از مواضع سال گذشته میرسلیم درباره تراکم فروشی در شهر تهران زاکانی و تیم او چند بار این موضوع را تکذیب کرده‌اند اما به نظر می‌رسد مسئله‌ای که چمران به زاکانی گوشزد کرد، نمونه‌ای از فرایند اقتصادی در شهر تهران باشد که آسیب‌های فراوانی به دنبال خواهد داشت.


مدیریت شهری فارغ از گرایش‌های سیاسی


بسیاری از کارشناسان شهری و کسانی که در حوزه تجربه مدیریت دارند نگاه حاکم بر شهرداری را نگاهی سلیقه‌ای و جناحی می‌دانند که شاید در آینده مشکلات پایتخت را به مسائلی غیرقابل حل تبدیل کند. «امیررضا واعظ آشتیانی» که تجربه حضور در مدیریت شهری را در کارنامه دارد در گفت و گو با همدلی می‌گوید: « گرچه رگه‌های نگاه سیاسی در شورای شهر گذشته هم وجود داشته، اما شهرداری و شورای شهر باید اصولا فارغ از سیاست و جناح بندی‌های سیاسی تصمیم گیری کنند و اجرای مصوبات شهری و وظایفی که شهرداری دنبال می‌کند باید به دور از سیاسی‌نگری باشد. البته این نافی گرایش‌های سیاسی شهردار و یا اعضای مدیریت شهری نیست. حتما در هر مسئولیتی گرایش‌های سیاسی وجود دارد، اما موضوعات فنی و تخصصی در حوزه شهری، تصمیم‌گیری‌ها را به سوی مدیریت هدایت می‌کند. سیاسی کردن این نهاد در آینده اثرات خوبی نخواهد داشت. هرچه تلاش‌ها در مسیر خواسته‌های مردم باشد و در خدمات‌دهی به شهروندان از نگاه سیاسی پرهیز شود مطمئنا مسائل فنی‌تر و تخصصی‌تر دنبال خواهد شد.»


سلیقه سیاسی به جای نگاه فنی - تخصصی


سلیقه سیاسی به جای نگاه فنی و تخصصی مدیریت شهری به رغم نقد گذشته در سال‌های قبل درعمل به اجرای روشی که مورد انتقاد بوده بسنده کرده است و مدیران پس از حضور در تصدیگری شعارها و نقد به گذشته را که اغلب از مسیر جناحی و از فیلترهای سیاسی و گروهی به جامعه تزریق می‌شد به فراموشی سپرده‌اند.


آشتیانی در نقد گفته‌ها و عمل در مدیریت شهری طی سال‌های گذشته می‌گوید:« نقد کردن اتفاقات گذشته در شهر نیز نمی‌تواند کمکی به شرایط موجود بکند. کرباسچی در یک زمانی گفت که نیاز به بودجه نداریم و خودگردان خواهیم شد. این خودگردانی از طریق تراکم فروشی موجب بهم ریختگی ساختارها و نظام مهندسی شهر شد. معضلات ترافیکی و مشکلات شهری برگرفته از همان تراکم فروشی‌هاست. امروز هم فرضیه فروش تراکم همچنان وجود دارد. به رغم ادعاها و شعارهایی که مطرح شد امروز در حال تراکم فروشی هستیم. در شورای دوم ما تراکم فروشی را کاهش دادیم، چرا که به این نتیجه رسیده بودیم باید جلو این روش ساختار شکن در شهر را بگیریم.»


بلای جناح‌گرایی


آشتیانی به همدلی می‌گوید: «در دوره‌ای کاهش قابل توجهی داشتیم اما دوباره مدیران تراکم فروشی را از سر گرفتند. در گذشته یکی از نکاتی که مطرح کردیم این بود که باید بخشی از مالیات تهرانی‌ها باید در قالب درآمد پایدار به شهرداری و اداره شهر اختصاص یابد تا بتواند خودگردان باشد، اما محقق نشدن این موارد موجب رفتار سلیقه‌ای برای درآمدزایی شده است. اداره شهردر همه حوزه‌ها باید فارغ از سلیقه‌ باشد و حکمرانی ما در حوزه‌های مختلف باید بر اساس استراتژی مشخص و برنامه‌های توسعه حرکت کند. اگر برنامه‌ها به درستی اجرایی نشود فقط دور باطلی را طی می‌کنیم. برنامه محور بودن مدیریت موجب دور ماندن سلیقه و جناحی‌گری در مدیریت شهر و حتی کشور می‌شود. سلیقه‌ای عمل کردن در اداره شهر می‌تواند آسیب‌های زیادی داشته باشد. یکی از مهم ترین آسیب‌ها محقق نشدن برنامه‌هایی است که اهداف مشخصی را تعیین کردهاست.»


دوگانگی‌های تناقض‌نما


وی تصریح می‌کند: «قوانین برای همه و در تمام حوزه‌های مرتبط با شهر لازم الاجراست. در مورد حجاب هم همین طور است. ما امروز نکات جالبی در اداره شهر می‌بینیم. کسانی که خود را انقلابی معرفی می‌کنند شعری از فروغ فرخزاد را با چهره بی‌حجابش بر بیلبوردهای شهر گذاشته‌اند. این تناقض در عمل و گفتار بسیار قابل تامل است که خود آنها دارند بی‌حجابی را ترویج می‌کنند. انتقاد به دوگانگی استانداردها و پارادوکسی است که ایجاد شده. حالا شعری بوده و مورد پسند هم واقع شده؛ چه لزومی داشته که حتما عکس را بگذارند. اینگونه اتفاقات نشاندهنده رفتارهای دوگانه است و جنبه‌های سیاسی پیدا می‌کند. برخی می‌پرسند چطور مدیران شهری در بیلبوردها چنین عکسی را در معرض دید قرار می‌دهند و در جای دیگر رفتاری غیر از این از خود بروز می‌دهند. البته امیدوارم که این اتفاق و از دست کارها سهوی بوده باشد.»


البته جست و جو در اخبار و واکنش‌ها به عکس و تابلوی فروغ در شهر نشان می‌دهد که این موضوع مورد انتقاد دیگران هم قرار گرفته اما شهرداری می‌گوید برای فروغ فرخزاد در این عکس کلاه گذاشته و این عکس بی حجاب نبوده است. با این حال انتخاب عکسی که اصل آن را تداعی می‌کرد موجب شد هم انتخاب این عکس و هم ادعای شهرداری درباره پوشاندن موی شاعر با کلاه بحث برانگیز باشد.


تشویق دو قطبی‌گری


به نظر می رسد شهرداری بعد از آمدن زاکانی و تغییراتی که در رده‌های مختلف مدیریتی ایجاد کرد، در کنار مسائلی که به شکل سیاسی در حمایت زیرپوستی از دولت مد نظر قرار داده، نگاهی ایدئولوژیک به شهر را به معرض نمایش گذاشته که حتی چیزی فراتر از دوران شهرداری احمدی‌نژاد است. برخی کارشناسان حتی بر این عقیده‌اند احمدی‌نژاد در دورانی که تصدی شهر را بر عهده داشته در کنار نگاه سیاسی و ایدئولوژیک از مهندسی مشخصی در موضوعات فنی و عمرانی شهر بهره جست، اما در این دوره نگاه فنی قربانی حاشیه‌ها شده و مدیران به این نتیجه رسیده‌اند که برای خوشایند یک طیف، همه جوانب مترتب بر اداره شهر را از زاویه برگزاری مناسبت‌ها و اعلام حضور سیاسی ببینند. واعظ آشتیانی درباره این تداخل نگاه و عملکرد می‌گوید: «ای کاش می‌شد اسم این عملکرد را ایدئولوژی گذاشت. در این صورت شاید برآیند بهتری داشت. اما تصورم این است که این رفتارها چندگانگی در برداشت است و بیشتر بیانگر مدیریتی است که در جهت ایجاد دو قطبی و چند قطبی در جامعه حرکت می‌کند. درحوزه شهری و موضوعات فرهنگی اینگونه رفتار کردن می‌تواند بسترساز باشد؟ آیا آموزش و اطلاع‌رسانی در خدمت مدیریت شهری با نحوه مواجهه سازمان‌هایی مثل سازمان زیباسازی در شهر تهران که در حال حاضر پیگیری می‌شود، تامین خواهد شد؟ فکر می‌کنم در بسیاری از موارد عملکرد محیطی در شهر نمایانگر نوعی بی تجربگی و یا تصمیم‌گیری بر اساس منویاتی است که مجری دقیقا از آن آگاهی درست و یا کافی ندارد. هنوز نمی‌دانیم که در شهر چه اولویت‌هایی وجود دارد. آیا فرهنگسازی به شکل نصب بیلبردها و تابلوهای شهری که واکنش‌هایی را هم در بردارد، همه آن چیزی است که از شهر و مدیریت می‌دانیم و یا اینکه هدف یک گروه و یک جناح خاص وسیله را توجیه می‌کند؟».


کار فرهنگی به آموزش دیدگی نیاز دارد


آشتیانی تاکید می‌کند: «برای کارهای تبلیغی و فرهنگی نیازمند آموزش هستیم. وقتی آموزش در حوزه شعر و ادبیات در سطح فرهنگسراها و مراکز فرهنگی مرتبط با شهرداری نداشته باشیم، تبلیغ صرفا برای تبلیغ حتی خواسته‌های یک گروه سیاسی را هم تامین نمی‌کند. پس اینجاست که باید بگوییم اگر عملکردی در شهر مخصوصا در حوزه‌های ارتباطی و بصری نتواند پیام را منتقل کند و آنقدر سطحی باشد که -مثل تصویری که از فروغ نصب شد- فقط به چالش‌های اجتماعی دامن بزند و موردی برای نقدهای رسانه‌ای در سطح نخبگان باشد، آحاد مردم را از دایره آگاهی بخشی حذف کرده است. معتقدم کارها باید در شورای شهر و کمیسیون فرهنگی پیگیری شود و مورد بررسی کارشناسانه‌تری قرار بگیرد. »


مخاطرات سطحی‌نگری در شهر


در همین حال می‌بینیم مخاطرات در کمین شهروندان است. در حالیکه مدیران شهری به شدت سرگرم مسابقه برای ابراز سیاست و گرایش‌ها هستند، حوادثی همچون آسیب شهروندان در پله‌های برقی شهر رخ می‌دهد و یا ترکیدن بالن تبلیغاتی‌ منجر به سوختگی عده‌ای می‌شود و در برخی موارد مسائل مهم شهری تقریبا به فراموشی سپرده شده و رسانه‌ها فقط مشغول و مترصد عملکرد بعدی مدیران شهری با طعم جدید سیاسی هستند تا سفره نقد را در همین حوزه بازکنند. این طور باید تصور کرد که امروزبسیاری از مطالبات مهم فرهنگی شهروندان در شهر تهران بر زمین مانده . آشتیانی معتقد است در حال حاضر یکی از نیازهای ضروری شهروندان آموزش در حوزه‌های فرهنگی است. این آموزش باید در جهت برنامه‌های بلند مدت و کوتاه مدت شهر و اهدافی باشد که ما می‌خواهیم در یک زمانبندی مشخص به آن برسیم.


آشتیانی می‌گوید:«برخی از افراد چون کار اجرایی نکردند قبل از به دست گرفتن مدیریت، مجموعه نقدهایی را مطرح می‌کنند. البته شاید نقدها درست باشد و مردم هم قبول داشته باشند که این نقدها وارد است اما وقتی در راس قرار می‌گیرند نه تنها از عهده انجام بر نمی‌آیند، بلکه همان مسیرهای قبلی را ادامه می‌دهند و چه بسا شاید بدتر از گذشته نیز عمل کنند؛ فارغ از اینکه یک روز نقد می‌کردند. صرفنظر از اینکه زاکانی سیاسی برخورد می‌کند یا خیر باید به گذشته مراجعه کند و ببیند چه وعده‌هایی داده و چه نقدهایی را به گذشته وارد کرده است. حداقل نقدهایی که از گذشته داشته را خودش مرور کند.»

برچسب ها: مدیران شهری ، تسخیر
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز