خودروی 100 میلیاردی برای بازندگان جام جهانی؛ صف قرعه‌کشی کوئیک از آن مردم! | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۲
کد خبر: ۵۹۰۳۰۰
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۲ - ۰۳ آبان ۱۴۰۲
خودروی 100 میلیاردی معادل درآمد 1041 سال کارگران!
گذشته از واکنش چند نفر از کشتی‌گیران، زینب نوروزی، ملی‌پوش قایقرانی که در بازی‌های آسیایی اخیر هم صاحب مدال شد، اعلام کرد ملی‌پوشان سایر رشته‌ها حتی به دریافت حواله پراید هم راضی هستند تا میزان تبعیض بین رشته‌های ورزشی را نمایش دهد.

خودروی 100 میلیاردی برای بازندگان جام جهانی؛ صف قرعه‌کشی کوئیک از آن مردم!

پس از حذف تیم فوتبال ایران از جام جهانی که در آن سنگین‌ترین شکست ایران در تاریخ برگزاری این جام هم به ثبت رسید، دولت سیزدهم پاداش‌های مختلفی برای بازیکنان این تیم در نظر گرفت که فقط یکی از این هدیه‌ها حواله واردات خودرو بود. حال حسین کنعانی‌زادگان، مدافع این تیم، با حضور در قاب صداوسیما با اعلام واردات خودروی 100 میلیاردی به بازارسازی برای پاداش خود روی آورد. این در حالی است که سال‌هاست مردم ایران برای خرید یک کوئیک در صف قرعه‌کشی خودروسازان و بازگشایی سامانه یکپارچه خودرو مانده‌اند.

به گزارش تجارت‌نیوز، گرچه حضور تیم فوتبال در جام جهانی برای کشور و مردم ایران دستاوردی نداشت، اما این تورنمنت بین‌المللی دستاوردهای بی‌شماری برای کارلوس کی‌روش و شاگردانش به ارمغان آورد. تا جایی که اکنون حسین کنعانی‌زادگان، مدافع حاضر در این تیم، در گفتگوهای رسمی خود به خودروی 100 میلیاردی که از قِبَل حضور در جام جهانی به دست آورده، می‌بالد.


او در گفتگویی که اخیراً با یکی از برنامه‌های صداوسیما در شبکه ورزش داشت به بازارسازی برای رنجرور وارداتی‌اش مشغول و مدعی شد که فقط یکی از خودروهایش که همان رنجروور است در بازار ایران 100 میلیارد تومان قیمت دارد.البته این تنها دستاورد وی و یارانش از رسیدن به جام جهانی نیست؛ آن‌ها برای رسیدن به جام جهانی مجموعاً 36 هزار یورو و هر بازیکن برای تنها برد این تیم در جام جهانی 2022 قطر 15 هزار دلار پاداش دریافت کردند؛ پاداشی که برای کی‌روش 30 هزار دلار در نظر گرفته شد.

اعتراض به بذل و بخشش‌های نجومی


حال چنین بذل و بخشش‌هایی برای تیمی که در مقابل انگلستان 6 گل دریافت کرد و برابر تیم ملی آمریکا حرفی برای گفتن نداشت، صدای اعتراض ورزشکاران سایر رشته‌ها را درآورده است. ازجمله آنکه پاداش مدال‌آوران المپیک 2020 توکیو بین 800 میلیون تا دو میلیارد تومان در نظر گرفته شد. همچنین مدال‌آوران مسابقات جهانی کشتی که اخیراً برگزار شد 860 میلیون تومان بود.

گذشته از واکنش چند نفر از کشتی‌گیران، زینب نوروزی، ملی‌پوش قایقرانی که در بازی‌های آسیایی اخیر هم صاحب مدال شد، اعلام کرد ملی‌پوشان سایر رشته‌ها حتی به دریافت حواله پراید هم راضی هستند تا میزان تبعیض بین رشته‌های ورزشی را نمایش دهد.

اظهارات کنعانی‌زادگان درباره خودروی 100 میلیاردی‌اش حتی واکنش هم‌بازی‌های سابق و دوستانش را به دنبال داشت. تا جایی که حسین ماهینی، کاپیتان سابق تیم پرسپولیس، روز دوشنبه در جمع خبرنگاران گفت: «او را زیاد جدی نگیرید؛ یک اشتباهی کرد چون همچنان عقلش ۱۸ ساله‌ است!».

تطمیع به جای توسعه زیرساخت‌ها


البته این برای اولین بار نیست که نگاه ویژه دولت به فوتبالیست‌ها مورد نقد ورزشکاران قرار می‌گیرد. معمولاً نهادهای دولتی به این بهانه که فوتبال هواداران بیشتری در بین مردم دارد، بودجه بیشتری در اختیار این ورزش قرار می‌دهد؛ اما چنین بودجه‌ای نه‌تنها خرج توسعه فوتبال نمی‌شود، بلکه به محلی برای تطمیع و زیاده‌خواهی برخی فوتبالیست‌هایی تبدیل شده که امروز حتی در لیگ کشورهای حوزه خلیج فارس طالب و خواهانی ندارند.

تابستان همین امسال بود که در برخی نقل و انتقالات حتی ارقام دستمزد 100 میلیارد تومانی مطرح شد و طبق شنیده‌ها برخی بازیکنان موفق شده‌اند با تیم‌های دولتی قرارداد بالای 50 میلیارد تومان هم امضا کنند. ماجرایی که در نهایت منجر به کسر امتیاز از دو تیم که به بودجه دولتی دسترسی دارند، شد.

این در حالی است که گذشته از بدهی‌های چند 10 میلیاردی اکثر تیم‌های حاضر در لیگ فوتبال ایران، هنوز تیم ملی فوتبال زمین تمرین مناسبی در اختیار ندارد یا چمن استادیوم آزادی که بزرگ‌ترین ورزشگاه ایران است تفاوت چندانی با زمین خاکی‌های دهه 40 ندارد و همچنان سکوهای این استادیوم به حال خود رها شده‌اند.از سوی دیگر، در حالی که کوچک‌ترین لیگ‌های فوتبال جهان هم دیگر به کمک‌داور ویدئویی مجهز شده‌اند، در لیگ ایران خبری از وار (VAR) نیست و استفاده از آن مخالفان سرسخت خود را در رأس تصمیم‌گیران دارد.

تافته‌های جدابافته به بهانه هواداران فوتبال


در شرایطی که آخرین دستاورد و مدال فوتبال ایران را باید در تاریخ جست‌وجو کرد، صرفاً با این توجیه که فوتبال هواداران زیادی دارد، نمی‌توان بازیکنان را تافته جدابافته کرد و گذشته از ثبت قراردادهای میلیاردی در هر سال، امتیازات اجتماعی زیادی به آن‌ها داد.

به‌عنوان مثال در شرایطی که مردان ایرانی باید دو سال از عمر مفید خود را نادیده بگیرند و قید شغل، درآمد، هنر، استعداد و حتی تفریحات خود را بزنند و به سربازی بروند، بسیاری از فوتبالیست‌ها با اتکا به قوانین مختلف و تفسیر به رأی آن یا از رفتن به خدمت معاف می‌شوند یا در بدترین حالت باید در تیم‌های نظامی نظیر ملوان انزلی یا فجر سپاسی شیراز که اتفاقاً تیم‌های ریشه‌داری هم هستند حرفه خود را با همان درآمد و امتیازات ادامه دهند.

چه بسا بسیاری از جوانانی که در حرفه و شغل خود سرآمد هستند و در سطح بین‌المللی حرفی برای گفتن دارند و عمر خود را پای تحصیل علم و پیشرفت علمی کشور گذاشته‌اند، اما به دلیل اینکه رسانه و هواداری ندارند باید به دریافت حداقل حقوق وزارت کار که 10 میلیون تومان هم نیست، رضایت دهند. شاید در گذشته چنین تبعیض‌ها و نادیده‌گرفته‌شدن‌هایی پدیده «فرار مغزها» را رقم زده بود، اما اکنون هر شخصی که کوچک‌ترین تخصص و حرفه‌ای که دارد مهاجرت را به ماندن در ایران ترجیح می‌دهد.

طلبکاری به جای پاسخ‌گوئی


اتفاقا انتظار می‌رود فوتبالیست‌ها، مدیران و کادر فنی که با این تعداد هوادار مواجه هستند و قبل از عزیمت به جام جهانی فرصت دیدار با رئیس دولت، بالاترین مقام اجرایی کشور را پیدا می‌کنند در قبال نتایج ضعیف و به‌ویژه باخت مفتضحانه در برابر انگلستان، پاسخ‌گوی مردم و وزارت ورزش باشند؛ اما نه‌تنها آن‌ها خود را موظف به پاسخ‌گویی نمی‌دانند، بلکه رئیس فدراسیون فوتبال با حضور در تلویزیون دریافت شش گل از انگلیس را به‌عنوان دستاورد جا می‌زند و سرمربی وقت این تیم با دریافت تمام و کمال دستمزد و پاداش خود اصلاً به ایران بازنمی‌گردد!

به دنبال همین اتفاقات و البته ورود بیش از پیش سیاست به فوتبال است که طی سال‌های اخیر میان هواداران فوتبال هم دودستگی ایجاد شده و برخی ایرانیان حتی دیگر بازی‌های داخلی را دنبال نمی‌کنند؛ اوج این دو دستگی را می‌توان پس از جام جهانی سال گذشته و باخت ایران به آمریکا دید که گروهی از مردم در خیابان‌ها باخت ایران را جشن گرفتند! گروه دیگر نیز آن‌ها را متهم به وطن‌فروشی کردند.

در حالی این اختلاف فوتبالی در داخل به اوج رسیده و شرایط کشور هم در آن روزها ملتهب بود، عکس‌هایی از بازیکنان ایرانی حاضر در قطر منتشر شد که ارتباط چندانی با شرایط حاکم در ایران نداشت. چه بسا ارزها و حواله‌هایی که این بازیکنان دریافت کرده‌اند شاید پاداش عکس‌های آتلیه‌ای و پر رنگ و لعابی است که آن‌ها از خود در آن مقطع بر جای گذاشتند.

اکنون در حالی کنعانی‌زادگان و احتمالاً هم‌قطارانش به خودروی 100 میلیاردی وارداتی‌شان افتخار می‌کنند و خودروهای دیگر را دون شأن خود می‌دانند که اگر بودجه کشور به جای بخشش به بازیکنان، صرف توسعه زیرساخت‌های ورزش می‌شد، در حال حاضر شاید چنین افرادی جایگاهی در بالاترین سطح فوتبال کشور نداشتند و همچون سایر مردم باید برای خرید یک کوئیک یا ساینای 300 میلیون تومانی سال‌ها در صف قرعه‌کشی خودروسازان می‌ماندند و پس از آن هم به سامانه یکپارچه خودرو ارجاع داده می‌شدند.

کنعانی‌زادگان در حالی در مصاحبه خود با شبکه ورزش صداوسیما استفاده از خودروهای فوق‌لوکس را به دلیل حضور در «باشگاه بزرگ پرسپولیس» اعلام می‌کند و می‌گوید: «بالاخره باشگاه پرسپولیس این‌‌‌قدر بزرگ است که باید از خودروهای خیلی خوب استفاده کرد» که مشخص نیست چه ارتباطی بین حضور در یک باشگاه و استفاده از «خودروهای خیلی خوب» وجود دارد؟!به‌ویژه آنکه اگر چنین نگرانی‌ای وجود داشت حواشی مختلفی، آن هم با پیراهن تیم ملی ایران، از جمله در اتوبوس اردوی تیم و فایل‌های صوتی لو رفته از چند بازیکن به وجود نمی‌آمد.

خودروی 100 میلیاردی؛ مصداق رانت و انحصار


جدا از مسائلی که به آن اشاره شد، خودروی 100 میلیاردی کنعانی‌زادگان که اتفاقاً جزو وارداتی‌های 2023 به حساب می‌آید، مصداق بارز رانت است. چراکه پس از سال 2017 واردات خودرو به ایران کاملاً ممنوع اعلام شد. اکنون نیز پس از گذشت 20 ماه از آزادسازی واردات خودر و حتی تصویب آیین‌نامه آن در دولت و مجلس، هنوز حتی یک دستگاه خودروی خارجی هم به خیابان‌های ایران نرسیده است.

در حالی که اگر وارداتی هم صورت بگیرد طبق آیین‌نامه با محدودیت قیمت 20 هزار دلار مواجه است؛ از این رو مجوز واردات خودرو به بازیکنان فوتبال حتی اقدامی غیرقانونی تلقی می‌شود. چراکه همان رنجرور کنعانی‌زادگان که مدعی است 100 میلیارد تومان ارزش دارد، نسخه 2023 R-Dynamic آن در بازارهای خارجی بین 63 هزار و 675 دلار تا 70 هزار و 475 دلار معامله می‌شود؛ یعنی رقمی معادل 3.2 میلیارد تا 3.5 میلیارد تومان.

همچنین نسخه P400 2023 که گران‌ترین نسخه این خودروست 80 هزار و 475 دلار قیمت دارد و با حجم موتور 3000 سی.سی تولید می‌شود که احتمالاً خودروی 100 میلیادی کنعانی‌زادگان از همین نسخه است. نسخه‌ای که معادل ریالی آن حدود چهار میلیارد تومان تمام می‌شود. بر این اساس، با این مجوز، علاوه بر دور زدن سقف دلاری، محدودیت حجم موتور که 2500 سی.سی است رعایت نشده است.

از سوی دیگر، مشخص نیست که بر چه اساسی خودرویی که چهار میلیارد تومان ارزش دارد، در رسانه رسمی دولت 100 میلیارد تومان قیمت‌گذاری می‌شود؟ حتی اگر تعرفه، مالیات، سود بازرگانی، پلاک‌گذاری و … 200 درصد تمام شود، نباید این خودرو در بازار ایران بیش از 12 میلیارد تومان قیمت بخورد. اما واردکننده این محصول سعی دارد 25 برابر قیمت واقعی خودرو از آن سود ببرد. البته بعید است که خریداری برای چنین خودرویی پیدا شود.
اما دولت با دور زدن قانون، علاوه بر اعطای رانت، انحصار بازار خودروهای لوکس خودروهای خارجی هم در اختیار چند بازیکن فوتبال قرار داده که با توجه به اینکه بعد رسانه‌ای هم دارند به‌راحتی می‌توانند برای خود بازارسازی انجام دهند.


خودروی 100 میلیاردی که مدافع تیم فوتبال ایران که به آن اشاره داشت معادل حقوق 1041 سال یک کارگر تمام می‌شود. یعنی با توجه به دستمزدهای تعیین‌شده برای کارگران در سال 1402، یک کارگر باید بیش از 1000 سال کار کند تا بتواند اندازه پول «فقط یک خودروی» کنعانی‌زادگان در سال 1402 درآمد کسب کند.

طبیعی است که موفقیت این بازیکنان در عرصه‌های جهانی شادی ملی را در پی داشته باشد، اما این هم بدیهی است تا زمانی که بودجه کشور به جای صرف در زیرساخت‌ها و پایه‌ها به شکل‌های مختلف در اختیار اشخاص قرار بگیرد نتیجه‌ای جز آنچه طی چهار دهه اخیر شاهد آن بوده‌ایم، حاصل نمی‌شود.

از سوی دیگر، پوشیدن لباس تیم ملی ایران به‌خودی خود افتخاری است که پیش از این هر کسی به‌راحتی آن را به دست نمی‌آورد و از بازیکنان اسطوره‌هایی چون علی دایی، کریم باقری، مهدی مهدوی‌کیا و … می‌ساخت، اما اکنون برخی بازیکنان در سودای همین پاداش‌ها و امتیازات است که این تیم را همراهی می‌کنند و گاه برای پیوستن به اردو شرط هم می‌گذارند.

البته مقصر تمام این ماجراها را نباید بازیکنان دانست؛ بلکه مدیریت فوتبال ایران پس از کناره‌گیری محمد دادکان از ریاست فدراسیون به سمتی رفت که بیشتر دیدگاه سیاسی روی آن وجود داشت و در این سال‌ها مسائل دیگری بر فوتبال ارجحیت پیدا کردند. از این رو به نظر می‌رسد تا زمانی که چنین خط و مدیریتی بر فوتبال ایران حاکم باشد، نه‌تنها «فوتبال ایران روز خوش به خود نمی‌بیند»، بلکه حوزه‌های دیگر از اقتصاد گرفته تا فرهنگ باید قربانی چنین نگرشی شوند.

عکس روز
خبر های روز