عدالت آموزشی بهتر است یا مدارس غیرانتفاعی و سمپاد؟! | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۲
کد خبر: ۵۸۰۸۶۳
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۷ - ۲۸ مرداد ۱۴۰۲
مدارس دولتی سهم ناچیزی از نفرات برتر کنکور داشتند؛
در برترین‌های کنکور امسال، سمپادی‌ها و غیرانتفاعی‌ها پیشتازند. 24 نفر یعنی 60 درصد سمپادی یا مدارسی برای استعدادهای درخشان که ورود به آن‌ها سختی‌های خودش را دارد و خیلی از خانواده‌ها از خیرش می‌گذرند. البته این عدد سال گذشته 72 درصد بوده است.

عدالت آموزشی بهتر است یا مدارس غیرانتفاعی و سمپاد؟!

اعلام برترین‌های کنکوری که همین چند روز پیش اعلام شد، کافی بود تا دوباره زخم‌هایی دهان باز کنند و دوباره بحث‌هایی مطرح شوند؛ که مشخص نیست تا کی باید دنباله داشته باشند. همان بحثی که تحت عنوان عدالت آموزشی، بارها از آن صحبت شده و اما، وقایعی چون اعلام برترین‌های کنکور، باز هم این زخم را تازه می‌کند. ولی چرا؟ مگر چه ایرادی دارد که عده‌ای برترین‌های کنکور باشند؟ خب لابد بذرهایی را که کشته بودند،‌ در قالب محصول برداشت می‌کنند. اشکال کار کجاست؟ اشکال کار، دقیقا در ترکیب این چهل نفر است؛ این‌که هر کدام از کجا آمده‌اند و کجا درس خوانده‌اند. این خط را که دنبال می‌کنید، می‌بینید که سهم مدارس دولتی، فقط 8 درصد بوده است؛ یعنی 3 نفر از همه این چهل نفر. همین نسبت‌سنجی‌ها بود که حسابی همه چیز را دوباره به هم ریخت.

باز هم تهرانی‌ها، باز هم سمپادی‌ها

نکته جالب این‌که بخش زیادی از برترین‌ها را، تهرانی‌ها و سمپادی‌ها تشکیل می‌دهند. از این جماعت چهل نفره نخبه، 13 نفر پایتخت‌نشین بوده‌اند. به تعبیر دیگر، یک‌سوم. اصفهانی‌ها و یزدی‌ها هم که دوم و سوم بوده‌اند. یعنی هرچه که بوده، از کلانشهرها بوده. البته ظاهرا سال گذشته، 14 نفر از این جماعت چهل نفره تهرانی بوده‌اند و ظاهرا گفته می‌شود که سهم پایتخت‌نشین‌ها پنج، شش درصدی ریزش داشته است. اما تلخ‌ترین بخش ماجرا، همین سهم دولتی‌ها و غیردولتی‌ها در این ماجراست. همان‌طور که اشاره شد، سه نفر، بله فقط سه نفر از مدارس دولتی به این جمع برترین‌ها راه یافته‌اند. البته در سال گذشته، این عدد دو و نیم درصد بوده؛ فقط یک نفر! البته شاید گفته شود که دو نفر از این‌ها هم که تحصیل‌کرده مدرسه هنرهای زیبای اصفهان بوده‌اند. آن را هم باید در زمره مدارس دولتی خاص طبقه‌بندی کنیم؛ نه مدارس دولتی معمولی.

آه از این مدارس خاص

در برترین‌های کنکور امسال، سمپادی‌ها و غیرانتفاعی‌ها پیشتازند. 24 نفر یعنی 60 درصد سمپادی یا مدارسی برای استعدادهای درخشان که ورود به آن‌ها سختی‌های خودش را دارد و خیلی از خانواده‌ها از خیرش می‌گذرند. البته این عدد سال گذشته 72 درصد بوده است. پس کمتر شده؛ ولی در عوض جایش را به نیمه‌دولتی‌ها و غیرانتفاعی‌ها داده است. نکته بعدی آن که 6 درصد از داوطلبان برتر امسال هم، در مدارس نمونه دولتی بوده‌اند؛ باز هم مدارسی خاص و باز هم مدارسی که دولتی معمولی نبوده و نیستند. این را هم که باید 15 درصد حساب کنیم. در پایان نیز، هفت نفرشان نیز در غیرانتفاعی‌ها درس خوانده‌اند؛ نزدیک به 17.5 درصد؛ که طبیعی است این‌ها هم نیاز به پول و پشتیبانی مالی و ... دارند و کار هر کسی نیست. از این هفت نفر هم شش نفرشان تهرانی هستند؛ یعنی که باز هم وضعیت مرکزنشینان در جایی که پای پول به میان می‌آید، بهتر است.

علیه اصل سی‌ام قانون اساسی؟

خب، مشکل کجاست و کسانی که منتقد این وضع هستند، دقیقا چه می‌گویند؟ مشکل آن‌جاست که در اصل سی‌ام قانون اساسی این مملکت، به صراحت اعلام شده که:«دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.» آیا تحصیل در مدارس غیرانتفاعی و نیمه‌دولتی و هیئت‌امنایی و ... رایگان است؟ می‌دانیم که خانواده‌ها باید هزینه‌کردی داشته باشند تا بتوانند فرزندان‌شان را به چنین مدارسی بفرستند. درباره مبالغ غیرانتفاعی‌ها و ... هم که افزایش‌ها و اضافه‌هزینه‌ای که دریافت می‌کنند، حسابی دردسرساز شده است؛ طوری که بخشی از والدین ترجیح می‌دهند فرزندان‌شان دیگر در این مدارس درس نخوانند. چرا؟ چون هزینه‌اش را نمی‌توانند تأمین کنند. فرزام نوروزی، که خودش هم فعال فرهنگی و روزنامه‌نگار است، در این باره به ما می‌گوید:«این همه سال بچه‌ام را در غیرانتفاعی اسم نوشته‌ام. امسال حقیقتا نمی‌توانم؛ هزینه‌ها کمرشکن است. این به خود بچه آسیب می‌رساند؛ یک دفعه از محیط غیرانتفاعی می‌افتد به محیط دولتی و معمولی و این فاصله را نمی‌تواند توجیه و هضم کند. اما چه کار کنم، وقتی ندارم؟» در اصل سی‌ام قانون اساسی، هم تحصیلات پیش از دانشگاه باید رایگان و در دسترس عموم باشد؛ هم تحصیلات دانشگاهی در حد خودکفایی. سئوال این‌جاست که آیا یک دانش‌آموز معمولی، از یک خانواده معمولی در یک شهر و روستای معمولی، می‌تواند وقت بگذارد و درس بخواند و به دانشگاه برود و رشته‌های خوبی هم بخواند؟ به همین چهل نفر نگاه کنید تا پاسخ سئوال را بگیرید. این، در واقع به نوعی، یعنی طبقاتی شدن آموزش در کشورمان؛ حالا اگر از ماجرای سهمیه‌ای‌ها بگذریم...

بحث عدالت آموزشی و ترک خوردن آن، در حالی با نگرانی دنبال می‌شود که تیرماه امسال کبگانیان، استاد دانشگاه عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در یک مناظره تلویزیونی آمار و ارقامی اعلام کرد که همه را بهت‌زده ساخت. این‌که 80 درصد رتبه‌های برتر زیر سه هزار کنکور را، دانش‌آموزان مدارس غیردولتی و دهک‌های 8 و 9 و 10 جامعه تشکیل می‌دهند!

نتیجه تلخ یک مصوبه تلخ‌تر

برخی از منتقدان، عقیده دارند که این نسبت‌بندی‌های نامتقارن در نفرات برتر کنکور،‌ از نتایج مصوبه کنکوری شورای عالی انقلاب فرهنگی در دولت فعلی بوده است؛ که باعث شده تا این مدل کنکور دادن برای اولین‌بار اتفاق بیفتد. گفته شد که چنین طرحی، قرار بود که عدالت آموزشی را بیشتر گسترش بدهد؛ اما نتیجه‌اش چه شد؟ حضور تنها سه نفر از مدارس دولتی در جمع چهل نفره برگزیدگان کنکور! بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، کنکور امسال در دو نوبت دی سال گذشته و تیر امسال برگزار شد و معدل دانش‌آموزان پایه دوازده در نتایج کنکور آن‌ها، اثرگذاری 40 درصدی داشت. نتیجه؟ اهمیت پیدا کردن مدارس و بهانه‌ای مناسب برای افزایش هزینه‌های مدارس غیرانتفاعی و هزینه‌کردهای خارج از عرف این مدارس و دیگر مدارس خاص دولتی و نیمه‌دولتی. همه چیز هم که قابل توجیه است؛ آن‌ها با دانش‌آموزان خوب کار می‌کنند تا اثرگذاری معدل‌شان در کنکور بیشتر شود. البته همان موقع هم اعتراضات زیادی صورت گرفته؛ از جمله احمد نادری، نماینده مجلس. او گفت وقتی قبلا قانونی به این منظور گذاشته شده، چرا باید شورای عالی انقلاب فرهنگی قانون‌گذاری کند؟ منتقدان عقیده داشتند که وقتی قرار باشد که سوابق تحصیلی را لحاظ کنیم، این یعنی آن‌که دقت نمی‌کنیم در همه‌جای ایران، بچه‌ها در یک وضعیت درس نمی‌خوانند و این، یعنی هر کسی که پول بیشتر دارد و طبقه اجتماعی و اقتصادی‌اش بالاتر است، می‌تواند حضور پررنگ‌تری در این ماجرا داشته باشد.

دکتر رضا یادگاری، فعال اقتصادی و آموزشی در باره ورود مافیای آموزش به مدارس و خاصه مدارس غیرانتفاعی، به «توسعه ایرانی» می‌گوید: «مثلا مدارس غیرانتفاعی قرار بوده استعدادیابی کنند، اما چون پول این مدرسه‌ها را والدین تأمین می‌کنند؛ سعی می‌کنند نتایج را جوری طراحی کنند که به باب میل والدین باشد. این اتفاق در عرصه آموزشی هم رخ خواهد داد؛ چرا که نمره‌ها در کنکور اثرگذارند»

خطر ورود مافیای آموزش

بحث ورود مافیای آموزش به مدارس و خاصه مدارس غیرانتفاعی، دیگر بحثی بود که در این باره مطرح شد. دکتر رضا یادگاری، فعال اقتصادی و آموزشی در این باره به توسعه ایرانی می‌گوید:«این اتفاق می‌تواند نتایج تلخی داشته باشد. یکی از بحث‌هایی که با آن روبه‌رو بوده‌ام، این بوده که مثلا مدارس قرار بوده استعدادیابی کنند و نتایج را به والدین بدهند. پول‌شان را از چه کسی می‌گیرند؟ پدر و مادرها. در نتیجه سعی می‌کردند نتایج را جوری طراحی کنند که به باب میل والدین باشد. چرا؟ چون اگر چنین کاری نمی‌کردند والدین تمایلی به پرداخت هزینه‌ها و اضافه‌هزینه‌ها نداشتند. به همین راحتی، در حوزه استعدادیابی آینده بچه‌ها را خراب می‌کردند؛ صرفا به خاطر دل والدین، البته بیشتر به خاطر جیب‌شان. حالا تصور کنید این اتفاق در عرصه آموزشی هم رخ خواهد داد؛ چرا که نمره‌ها در کنکور اثرگذارند. همان اتفاقی که مثلا در حوزه استعدادیابی بچه‌ها شاهد بودیم، این‌جا خیلی شدیدتر اتفاق خواهد افتاد؛ چرا که پول این مدرسه‌ها را والدین تأمین می‌کنند. یعنی به نوعی پول‌، قرار است که حلال مشکلات آموزشی باشد و این جالب نیست.»

ترک خوردن یک رویا

بحث عدالت آموزشی و ترک خوردن آن، در حالی با نگرانی دنبال می‌شود که تیرماه امسال کبگانیان، استاد دانشگاه عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در یک مناظره تلویزیونی آمار و ارقامی اعلام کرد که همه را بهت‌زده ساخت. اما این آمار و ارقام چه بودند؟ این‌که 80 درصد رتبه‌های برتر زیر سه هزار کنکور را، دانش‌آموزان مدارس غیردولتی و دهک‌های 8 و 9 و 10 جامعه تشکیل می‌دهند! یعنی دهک‌هایی که پولدارترین هستند. خب، این چه اشکالی دارد؟ پول دارند و درس می‌‌خوانند و می‌خواهند برای بچه‌های‌شان خرج کنند. مشکل این‌جاست که بفهمیم که تنها دو درصد از این سه هزار نفر را، دهک‌های اول و دوم و سوم، یعنی فقیرترین ایرانیان تشکیل می‌دهند. آیا 80 درصد در مقابل 2 درصد، به معنای عدالت آموزشی است؟ نکته تکان‌دهنده این‌جاست که دهک اول،‌ یعنی ضعیف‌ترین شهروندان تنها دو دهم درصد در این سه هزار نفر سهم داشته‌اند؛ در حالی که دهک دهم یعنی پولدارترین‌ها، 48 درصد این کیک بزرگ را به خودشان اختصاص داده‌اند! سهم مدارس دولتی هم از این سه هزار رتبه، 2.3 درصد،‌ مدارس غیردولتی 80 درصد و ... بوده. در رشته‌های پزشکی و دندانپزشکی، دهک اول جامعه 1.3 درصد در سه هزار رتبه اول سهم داشته. سهم سه دهک پولدار جامعه چقدر بوده؟ 86 درصد. تصور می‌کنید پزشکان و دندانپزشکان و نخبگانی که از این طبقات برمی‌خیزند، اساسا می‌توانند درکی از زندگی دهک‌های پایین داشته باشند و اساسا در این مملکت پایبند خواهند ماند یا مهاجرت را انتخاب خواهند کرد؟

طنز دوست‌داشتنی آقای وزیر

طنز ماجرا جایی است که رضا مرادصحرایی، وزیر نورسیده آموزش و پرورش، در جلسه‌ای با حضور مدیران تحت امرش، از آن‌ها خواسته که بچه‌های‌شان را در مدارس دولتی ثبت‌نام کنند تا بدین وسیله، توجه به این مدارس بیشتر و بیشتر شود. او تلویحا اشاراتی هم داشت که رشد مدارس غیردولتی در شهر را، می‌توان نتیجه عملکرد ضعیف مدارس دولتی هم دانست. این در حالی است که همان سال گذشته، احمد توکلی، از فعالان شاخص و سابق اصولگرا، وقتی که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی قطعی به نظر می‌رسید، نامه‌ای سرگشاده به رئیس‌جمهور نوشت و هشدار داد که این مصوبه، یعنی کشاندن رقابت کنکور به امتحانات نهایی و یعنی دانش‌آموزان باید از سنین کمتر کیفیت آموزشی بهتری داشته باشند؛ و این‌ها یعنی نیازمند این خواهند بود به مدارس پولی و آموزشگاه‌های خصوصی بروند، جایی که بیشتر مردم توان پرداخت هزینه‌هایش را ندارند.

عکس روز
خبر های روز