ایمان پیربرناش نوشت:
در بین دختران و پسران همیشه در مورد اینکه کدام جنس تعدادشان بیشتر است و کدام طرف باید دنبال مخاطب خاص باشد بحث بوده و هست. مدتی دختران با تصور اینکه خودشان بیشترند و احتمال ترشیدگیشان زیادتر شده دست به اعتراضات مدنی شدیدی زدند که چرا مادرها پسر نمیزایند اما خبر رسیده این آمار اشتباه است و جای نگرانی نیست. غلامعلی افروز اعلام کرد از هر 100 تولد حدود 52 نفر پسر هستند و 48 نفر دختر. پس خیال دختران راحت باشد که به همهشان میرسد و نیازی نیست صف را به هم بزنند. افروز در ادامه صحبتهایش اعلام کرد: یک کارشناس خیلی باسواد در صداوسیما اعلام کرده بود خداوند پسران بیشتری میآفریند که اگر در تصادفات کشته شدند مشکلی پیش نیاید. واقعا حیف که اسم این کارشناس را نگفتند وگرنه حتما از این پس مریدش میشدیم و همه جا دنبالاش میرفتیم تا سوژههایمان همهاش از او باشد. آقاپسرهای عزیز فکرش را بکنید. از بین ماها، چندین نفرمان فقط برای این به دنیا آمدهایم که در تصادفات بمیریم. یعنی هیچ کارایی دیگری نداریم. حقیقتا بارها به این فکر کرده بودیم که نقش ما در این دنیا چیست و هیچ وقت به نتیجه نرسیده بودیم. الان متوجه شدیم. پس با اجازهتان ما میرویم تصادف کنیم و با خیال راحت بمیریم. البته این را هم قبلاش بگوییم که این کارشناس در ادامه گفت در حال حاضر برای هر هزار دختر بین 20 تا 40 سال 1024 نفر پسر وجود دارد.
ما جزو آن 24 نفر هستیم که زیادی آمدهایم. البته بعضی از دوستان هستند که کار را سختتر میکنند. یعنی هر کدام چندین زن میگیرند که به بقیه نمیرسد. خب وقتی با یکیاش کارتان راه میافتد چرا زیادی میگیرید؟ بربری نیست که بگویید میگذاریم توی فریزر بعدا گرمش میکنیم، باهاش زندگی میکنیم. زن است، لطیف است، نتوانی برایش وقت بگذاری میزند پدر و پدر جدت را در میآورد. البته ببخشید کمیصمیمی میگوییم ولی مقوله ازدواج مقوله آزادی بیان نیست که به سادگی ازش بگذریم. چرا شما بیشتر بگیرید و به ما نرسد؟ مگر برای ما عار دارد؟ والا. ما که زن گرفتن را عار نمیدانیم و شکر خدا غیر از چشممان که خوب نمیبیند و پای چپمان که شکسته و کتفمان که جابهجا شده، چهارستون بدنمان سالم است. چرا ازدواج نکنیم؟ حالا گیریم نباید ازدواج بکنیم. وامش را هم نباید بگیریم؟ اولیاش برای شما ولی از این یکی محال است بگذریم. حالا میرویم تصادف میکنیم ببینیم ما جزو آنهایی بودیم که باید میمردیم یا نه. اگر زنده ماندیم هم از فردا کل شهر را میچرخیم دنبال نیمه گمشدهمان. البته اگر نیمه گمشدهمان به دنیا آمده باشد.