و ناگهان قالیباف متحول شد...؟! | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۵۰
کد خبر: ۵۷۰۴۴۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۹ - ۱۶ خرداد ۱۴۰۲
انتخابات به انتخابات متحول، یا بنا به گفته ی سال‌ها قبلِ «امیرمحبیان»، فعال سیاسی اصولگرا؛ دچار تغییر فاز سیاسی می‌شود، یک روز از «نو اصولگرایی» می‌گوید و حالا از «حکمرانی نو»، محمد باقر قالیباف اما این بار علاوه بر «دچار تغییر فاز سیاسی» شدن، متحول نیز شده است!

و ناگهان قالیباف متحول شد...؟!

از جنجال «نو اصولگرایی» تا ایده ی «حکمرانی نو»؛ قالیباف به انتخابات مجلس 1402 می‌اندیشد یا به ریاست جمهوری 1404؟!

 انتخابات به انتخابات متحول، یا بنا به گفته ی سال‌ها قبلِ «امیرمحبیان»، فعال سیاسی اصولگرا؛ دچار تغییر فاز سیاسی می‌شود، یک روز از «نو اصولگرایی» می‌گوید و حالا از «حکمرانی نو»، محمد باقر قالیباف اما این بار علاوه بر «دچار تغییر فاز سیاسی» شدن، متحول نیز شده است!


>از جنجال «نو اصولگرایی» تا ایده ی «حکمرانی نو»


آن طور که سوابق و بررسی‌ها نشان می‌دهد؛ اولین بار، محمد باقر قالیباف پس از انتخابات ۹۶ ریاست جمهوری موضوع نو اصولگرایی را مطرح کرده‌است و در نامه‌ای با اشاره به این که: به این باور رسیدم که «تغییرِ اساسی در نحوه کنشِ جریانِ اصولگرایی» یکی از مطالباتِ اصلیِ امروزِ شما جوانانِ مؤمن و دلسوزِ انقلاب و کشور است. امروز دیگر روشن است که اصولگرایی باید با حفظِ مبانی و ارزش‌هایِ انقلابیِ جمهوریِ اسلامی، در نگرش و شیوه سیاست‌ورزی خود متحوّل شود و با گفتمان و چهره‌هایی نو، حرکت در راستایِ «نواصولگرایی» را هرچه زودتر آغاز کند.»

در همان زمان «امیر محبیان» روزنامه نگار اصولگرا تعریف قابل تایید از نواصولگرایی را این گونه تشریح نمود: «لازمه پاسخگویی به مطالبات و نیازهای جدید جامعه تعریف جدیدی برمبنای نیازهای روز با توجه به حفظ آرمان‌ها است اما از سوی دیگر نواصولگرایی می‌تواند اینگونه معنا شود که ما به طور کامل از ارزش‌های اصولگرایی عبور کنیم و به دنبال ایجاد طرح جدیدی از گفتمان اصولگرایی باشیم که این موضوع نیازمند نگاه تجدید نظر طلبی است که این موضوع را به طور بنیادین مورد توجه و تغییرات قرار دهد که البته جای بحث فراوان دارد و نیازمند سازوکارهایی است که دراین بحث مجال پرداختن به آن نیست.»

امیرمحبیان در جایی دیگر می‌گوید:« سخنان آقای قالیباف را از دو منظر می‌توان نگریست؛ نخست از منظر یک جریان اصلاحی درون جریان اصولگرا که می‌خواهد با نقد گذشته اصولگرایی را با شرایط نوین آشتی داده و مدیریت تغییر را کلید زند.از این منظر این نقدها غلط نیست و حتی می‌توان در مواردی نقدهایی شدیدتر را مطرح کرد. زیرا از این موضع، ما در حال انداختن تقصیر بر گردن کسی نیستیم بلکه از منظر درون جناحی روند اصلاح را دنبال می‌کنیم به عبارتی نهایتا نگاه ریویزیونیستی (تجدیدنظر طلبانه) داریم که من برخلاف نگاه مارکسیستی آن را مفهوم بدی نمی‌دانم. اما خطرناک آنست که این نقدها از موضع اپورتونیستی(فرصت طلبانه) مطرح شود. در این حالت ناقد هدف اصلاحی ندارد بلکه قصد موج سواری روی نقدهایی را دارد که شاید صحیح هم باشند. البته برداشت من از نقدهای آقای قالیباف؛ نقدهای اصلاحی است. لکن نقدها و شعارهایی که از سوی ایشان داده می‌شود؛ هم باید از کانال نقد سخت بگذرد تا پخته گردد چنانچه بعضی از نقدهای دانشجویان علم و صنعت را اتفاقا قابل تامل دیدم. از سوی دیگر؛ جریان اصولگرا بنظر من کارنامه درخشانی ندارد اما کارنامه قابل قبولی دارد. این جریان در برابر امواج سنگین محصول اصلاح‌طلبی رادیکال که خودشان نام اصقلاب یعنی اصلاح‌طلبی بنیان کن برآن گذاشته بودند؛ مقاومت کرد. این جریان اصالت داشت واتفاقا زمانی که بعضی جریان‌های خودی تحت عنوان نو اصولگرایی (قبل از آقای قالیباف) پراگماتیسم (عمل گرایی)رادیکال و پیروزی به هر قیمت را دستور کار قرار دادند؛شاهد شکاف‌های سخت در پایه‌های اخلاقی اصولگرایی شدیم که بعد به خیلی جاها کشید. بنابراین ضمن تشکر از آقای قالیباف که نقد را کلید زدند؛ فکر می‌کنم بحث ابتدایی باید میان کسانی صورت گیرد که تحلیل دقیقی از تاریخ و علل وقوع تحولات در کشور و بویژه جریان اصولگرایی دارند.» وی در پاسخ به این پرسش که:«آیا شکست قالیباف باعث شده که علیه اصولگرایان موضع بگیرد؟» می‌گوید:
« من ترجیح می‌دهم نیت خوانی نکنم؛ آقای قالیباف به هردلیلی در حال تغییر فاز رفتار سیاسی خود است. اساسا تحول می‌تواند مفید باشد و قالیباف فردی با رویکرد فعال است حضورش در حوزه نظر هم می‌تواند مفید باشد.»


مرحوم « محمدنبی حبیبی» دبیرکل وقت حزب موتلفه اسلامی از احزاب سنتی جناح راست در این باره گفته بود: « اگر مقصود آقای قالیباف از نواصولگرایی تغییر در اصول باشد، مطلقاً آن را قبول ندارم… من کلمه نواصولگرایی را نه به کار برده‌ام نه قبول دارم. این اصطلاحی است که آقای قالیباف به کار برده‌است. البته لابد تعریفی از این موضوع دارد اما من تحول در اصولگرایی را در اصول یک موضوع غیراصولگرایانه می‌دانم اما تحول در روش‌ها را لازم تلقی می‌کنم.»


در همان زمان «عصر ایران» می‌نویسد:« اصولگرایی متولی دارد و نو اصولگرایی هم پیشتر به احمدی‌نژاد اطلاق می‌شده و شاید مراد آقای قالیباف، نو «نو اصولگرایی» باشد. در این نو
«نو اصولگرایی» اما آیا می‌تواند اصولگرایان و نو اصولگرایان را جذب کند.» که به نظر می‌رسد برداشت عصر ایران از «نواصولگرایی»ِ مطرح شده از سوی قالیباف، عبور توأمان از اصولگرایان و جریانی موسوم به «احمدی‌نژادی ها» است.


سایت الف نیز ضمن تأیید تلویحی ایده ی «نواصولگرایی» در همان زمان نوشت:« قالیباف فهمیده‌است که نمی‌توان نیاز طبقه متوسط امروز را نادیده گرفت و همزمان ارزش‌های انقلاب اسلامی را نیز حفظ کرد. از این رو لُبّ پیام نواصولگرایی را می‌توان در باز تعریف سازمان رای اصولگرایی تحلیل کرد. همان گرهی که تجزیه و تحلیل آن می‌تواند ریشه ناکامی‌های اخیر اصولگرایان را درمان کند.»


از دیگرانی که نسبت به ایده ی «نواصولگرایی قالیباف» واکنش نشان دادند، شکوری راد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب است که گفته بود:« نواصولگرایی یعنی جذب حامی و هوادار با هر نوع باور و هر نوع سبک زندگی. یعنی هرشکل و هرجور می‌خواهی باش اما فقط با ما باش و به ما رای بده.» و نیز «محسن کوهکن» نماینده وقت حوزه انتخابیه ی لنجان در مجلس دهم که در خصوص موضوع نواصولگرایی معتقد بود:« اصولگرایی و اساساً مجموعه کسانی که به آن پایبندند و همان‌طور که بر همگان روشن است، یک حزب فراگیر نیست.»


>شش سال بعد؛ این بار «حکمرانی نو»


نخستین بار قالیباف روز ۲۹اسفند ماه سال 1400 با انتشار ویدئویی در صفحه اینستاگرام خود ضمن تبریک فرا رسیدن سال ۱۴۰۱، بر آغاز قرن جدید با حکمرانی نو تاکید کرد. او در پیام خود ابراز امیدواری کرد:« در قرن جدید و سال پیش‌رو که آغاز قرن نو هست با اصلاح امور در مملکت‌داری و با یک حکمرانی نو، تحول و پیشرفت برای ایران محقق شود و قرن نو را با حکمرانی نو آغاز کنیم. »


یکی از روزنامه‌ها در این باره می‌نویسد:« سخنانی که در چند ماه گذشته بارها از سوی او در سخنرانی‌های مختلف تکرار شده است و البته طرفداران و منتقدانی هم داشته است. در این میان به نظر می‌رسد حوادث اخیر در کشور، قالیباف و حامیانش را بیش از بیش به اجرای طرح «حکمرانی نو» در کشور مصمم کرده است. همچنان ‌که طی روزهای نهم و شانزدهم آبان 1401 رئیس مجلس در نطق‌های پیش از دستور خود در مجلس ابراز امیدواری کرد که هرچه زودتر امنیت در کشور به‌صورت کامل تثبیت شود تا تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی آغاز شود. او همچنین در نطقی دیگر با بیان اینکه اصلاح در نظام حکمرانی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی است تاکید کرد که این اصلاح باید به حکمرانی نو منجر شود. همه این سخنان مبتنی برحکمرانی نو ظرف ماه‌های گذشته این سوال را در اذهان ایجاد کرده است که منظور رئیس مجلس از این ایده چیست و تغییرات مورد نظر رئیس مجلس شامل چه نوع تغییراتی می‌شود؟ همزمان نیز برخی بر این باورند که طرح قالیباف مبنی بر «حکمرانی نو» مهم‌ترین طرح برای انجام اصلاحات در کشور است و باید از آن حمایت کرد. درهمین راستا ماه گذشته عبدالناصر همتی در کانال تلگرام خود با اشاره به ایده حکمرانی‌‌نو رئیس مجلس تلویحا از این طرح حمایت کرد و نوشت: «هرچند قدری دیر است، ولی می‌تواند شروع خوبی باشد.»
با این وجود نه قالیباف و نه حامیان ایده حکمرانی نو تاکنون در مورد جزئیات این طرح سخنی نگفته‌اند. اما «دنیای اقتصاد» روز ۹ آذرماه در گزارشی با تیتر «لیدر اصلاحات در جبهه اصولگرایان» که درباره ایده مذکور منتشر کرد از برگزاری جلسات قالیباف با برخی از استادان دانشگاه‌های مختلف خبر داد که او در این جلسات نظرات آنها را در این خصوص جویا شده است. همچنین براساس اطلاعاتی که «دنیای اقتصاد» در آن زمان منتشر کرد ظاهرا قالیباف باور دارد که حکمرانی نو در چارچوب فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی به دنبال اصلاح رویه‌ها و برخی نهادها برای کارآمد شدن نظام تصمیم‌گیری، سیاستگذاری و اجرا است چرا که کشور پس از ۴دهه نیازمند چنین تغییراتی است. قالیباف همچنین در بخش دیگری از جزئیات حکمرانی نو این باور را مطرح می‌کند که بسیاری از مسائل در کشور انباشت شده و هنوز حل نشده است و از همین‌رو بازسازی نظام حکمرانی نیازمند بازیابی قدرت حل مسئله است. رئیس پارلمان بر این نظر است که اگر حکمرانی نو زودتر آغاز شده بود، ممکن بود این اعتراض به وجود نیاید. طرح این موضوع برای یک سال گذشته است و اتفاقات اخیر تنها به آن سرعت داده است.
در همین حال بابک نگاهداری، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس که از نزدیکان قالیباف نیز محسوب می‌شود، ۷ توصیه راهبردی برای تحقق حکمرانی نو را تشریح کرد. توصیه‌های که می‌توان آنها را هم‌راستا با جلو بردن طرح محمد‌باقر قالیباف در کشور توصیف کرد. در این میان بسیاری براین باورند که مرکز پژوهش‌های مجلس ایده رئیس خود را تبیین و از تز حکمرانی نو قالیباف رونمایی کرده است. براساس آنچه نگاهداری درخصوص ایده حکمرانی نو رئیس مجلس تشریح کرده است، با گذشت بیش از ۴۰ سال از عمر انقلاب اسلامی و کسب تجربه در ساحت‌های مختلف اداره و حکمرانی کشور، ضرورت بازنگری و بازطراحی نظام حکمرانی بر مبنای آرمان‌های اصیل انقلاب اسلامی و با توجه به تحولات محیطی، ضروری به نظر می‌رسد که می‌توان این مهم را به عنوان «حکمرانی نو» تلقی کرد. همچنین در توصیه دوم مرکز پژوهش‌های مجلس آمده است: هدف حکمرانی نو، اصلاح و ارتقای ظرفیت‌های حکمرانی بومی مبتنی‌بر اقتضائات ارزشی و ملی با رویکرد مسئله محوری، انعطاف‌پذیری و پویایی، دانش‌بنیان و هوشمندسازی و نگاه کارکردی - ساختاری و ابزاری است. راهبران و متولیان حکمرانی نو باید درک، شجاعت، عزم، توان و ظرفیت بازنگری در نهادها، ساختارها و فرآیندهای کلان را داشته باشند تا حکمرانی به کارآمدی لازم دست یابد و سرمایه اجتماعی افزایش پیدا کند.»


>آیا قالیباف متحول شده است؟


بیرون از مسئله ی «نواصولگرایی» و «حکمرانی نو»، دو ـ سه هفته‌ای است که قالیباف، حرف‌هایی می‌زند که همه را منکوب کرده است:
ـ برخی دستگاه‌های نظارتی شجاعت را از مدیران گرفته‌اند
ـ امروز از قطعه‌ساز و خودروساز تا مصرف‌کننده و دولت از تولید خودرو ناراضی‌اند
ـ از عملکرد مجلس راضی هستیم اما قانع نیستیم
ـ نباید بگذاریم ضدارزش‌ها جای ارزش‌های نظام را بگیرند
ـ می‌توانیم در یک برنامه پنج‌ساله به ثبات اقتصادی برسیم
ـ برخی نیز حرف انقلابی می‌زنند و صدای بلند دارند ولی منش انقلابی و اخلاص ندارند. رزمندگان در طول دفاع مقدس مشکلات را با گوشت و استخوان درک کردند و توانستند مدیریت کنند اینک نیز باید با تلاش مشکلات را شکست دهیم.
و در نهایت؛
ـ ما مدیران؛ سالی ۱۰۴ میلیارد دلار ثروت را به آتش می‌کشیم و «هدر» می‌دهیم
حرف‌های اینچنینی قالیباف که بعضاً واکنش برانگیز شده است از جمله همین سخن اخیر که: «ما مدیران؛ سالی ۱۰۴ میلیارد دلار ثروت را به آتش می‌کشیم و «هدر» می‌دهیم»، در بین تحلیلگران، تعابیر گوناگونی دارد:
ـ برخی می‌گویند؛ قالیباف در حال فاصله گرفتن از اصولگرایان و دولت سیزدهم است
ـ بعضی معتقدند؛ قالیباف می‌کوشد علیه جبهه ی پایداری موضع بگیرد
ـ دیگرانی هم معتقدند؛ قالیباف از همین حالا به فکر انتخابات ریاست جمهوری 1404 است
ـ و عده‌ای معتقدند؛ تاریخ مصرف حرف‌های اخیر قالیباف تا اسفند سال جاری و معلوم شدن نتیجه انتخابات مجلس است!
فارغ از این برداشت ها، همه، متفق القول بر این عقیده‌اند که اظهار نظرات بعضاً عجیب قالیباف، انتخاباتی است و نباید آن را خیلی جدی گرفت!


>آتش زدن 104 میلیارد دلار و واکنش ها


از میان مسئولان تا این لحظه، کریمی قدوسی، نماینده مجلس، تنها چهره‌ای است که اعلام موضوع کرده، می‌گوید: «قالیباف از ۱۰۴ میلیارد دلاری که سالانه مدیران آتش می‌زنند گزارش دهد.» وی در توئیتی می‌نویسد:«جناب آقای قالیباف شما منبری بلندتر از سایر نمایندگان مجلس در اختیار دارید به مردم و نمایندگان دقیق گزارش دهید ۱۰۴ میلیارد دلاری که سالانه مدیران آتش می‌زنند از چه محلی بدست می‌آید و در چه راهی و به دست چه کسانی نابود می‌شود تا دشمن از صحبت‌های شما بهره‌ای برای تشویش اذهان نبرد. آقای قالیباف! چرا ۴ نفر از این مدیران که ثروت ملی را به آتش کشیدند نام نمی‌برید؟»


از میان فعالان سیاسی ـ رسانه‌ای نیز چهره‌های شناخته شده‌ای نسبت به ادعای 104 میلیارد دلاری قالیباف، واکنش نشان داده اند:
ـ ️محمد مهاجری، فعال رسانه‌ای اصولگرا: «آقای قالیباف، با سلام؛ سخنان تان درباره این که مدیران کشور هر سال 104میلیارد دلار را آتش می‌زنند، مغز استخوان هموطنان مان را هم سوزانده است. می‌خواستم بگویم آفرین به شجاعت تان، مرحبا به صداقت تان، درود بر صراحت تان، اما نتوانستم. چرا؟ عرض می‌کنم. می‌دانید اگر یک چهره رسانه‌ای این عدد بزرگ را بیان می‌کرد، الان فلان سازمان و تشکیلات، برایش پرونده ساخته بودند و حتی همین رفقای رسانه‌ای اصولگرای خودمان، خروار خروار به او ناسزا می‌گفتند که خلاف امنیت ملی گفته‌ای و تشویش اذهان عمومی کرده‌ای و به دولت مردمی تهمت زده‌ای؟ و چون حرف دشمن را زده‌ای، بنابراین باغی و یاغی و طاغی شده‌ای؟ آقای رئیس مجلس! برای شهروندانی که همچون شما توی یخچال‌شان آنقدر میوه نیست که وقتی نوه‌شان به خانه شان بیاید شرمنده نشوند، این عدد خیلی بزرگ است. آنها بلافاصله 104میلیارد دلار را به 85 میلیون جمعیت کشورشان تقسیم می‌کنند و می‌بینند سرانه هر نفر1223دلار است و وقتی آن را در قیمت روز دلار (50هزارتومان) ضرب می‌کنند، سر از 60 میلیون تومان در می‌آورد و بعدش با یک حساب سرانگشتی می‌فهمند که برای نوه‌ها می‌توانند مهمانی لاکچری هم بگیرند! آقای قالیباف! این مدیرانی که این 104میلیارد دلار ناقابل را آتش می‌زننند، کجا هستند؟ چه کسانی هستند؟ لابد شما خیلی هاشان را می‌شناسید. خب چرا چهارنفرشان را اسم نمی‌برید؟ یا آدر همین دولت فخیمه کنونی و در مجلس فعلی هم هستند؟ خود شما چطور؟ جزو همانهایید؟ اگر هستید چرا در قدرت مانده‌اید؟ می‌خواهید بمانید و سال آینده هم 104 میلیارددلار دیگر آتش بگیرد و شما هم در آن نقش داشته باشید؟ وقتی یک مسئول - در گذشته و حال - به بدگویی از اوضاع مملکت می‌پردازد، حال آدم بد می‌شود. چون می‌بینیم ما شهروندان عادی که کاری دست مان نیست، همین حرفهای مسئولان را کم و بیش می‌دانیم و فقط غصه می‌خوریم. پس فرق ما مردم با صاحبان قدرت چیست؟ پس چرا از ما رای گرفته‌اند؟ رای گرفته‌اند که فقط از آتش زدن 104 میلیارد دلار حرف بزنند و توی دل ما را خالی کنند؟ آقای قالیباف! کاش در حرفهای تان معلوم می‌کردید مخاطب‌تان کیست؟ آیا دولت آقای رئیسی هم زبانم لال، مخاطب شماست؟ یا از ترس اینکه مبادا توپخانه‌هایشان علیه شما غرش کنند؛ لام تا کام علیه دولت چیزی نگفتید؟ این دولت به روایت مسئولانش و رسانه‌هایش از زمان هووخشتره تا امروز، موفق‌ترین و قدرتمندترین و پاک‌ترین و پرکارترین دولت است؛ هر چند این همه کمالات و جمالات و جلالات! فقط بر صفحه تلویزیون و روزنامه‌ها منقوش است و آنچه در سفره مردم نشسته، دود و خاکستر ناشی از آتش‌زدن همان 104 میلیارد دلار است. آیا جرات دارید لبه نقدتان را با صراحت متوجه یک مسئول دولت کنید؟ فکر می‌کنید اگر همین سهم 1223 دلار هر نفر را به هر شهروند ایرانی بدهید، خودش بلد نیست چه جوری آتش بزند؟! حرف زیاد است اما کوتاه کنم. آقای قالیباف! حرف‌های تان بدجوری بوی زُهم انتخابات می‌دهد.»


ـ ️ عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب می‌نویسد:« همه این پول‌ها با نظارت مجلس هزینه می‌شود. احتمالا هدف ایشان تعریض به دولت است. ولی توجه ندارند که مجلس در راس امور است و همه این پول‌ها تحت بودجه مصوب و با نظارت مجلس هزینه می‌شود.»


ـ عبدالناصر همتی، رئیس پیشین بانک مرکزی در این باره نوشته است:« ‏آقای قالیباف! مطالب جالبی را بیان کردید. ‏ویدیوی صحبت‌های شما را منتشر می‌کنم، شاید رئیس مجلس، که در سه سال گذشته مجلس انقلابی را در کنترل داشت، آنرا بشنود و اقدامی برای اصلاح حکمرانی و حیف و میل‌ها بکند!


>قالیباف به انتخابات مجلس 1402 می‌اندیشد یا به ریاست جمهوری 1404؟!


ما نیز همچون بسیاری از تحلیلگران معتقدیم حرف‌های بعضاً تأمل برانگیز، بد جوری بوی زُهم انتخابات می‌دهد اما کدام انتخابات؛ مجلس 1402 یا ریاست جمهوری 1404؟! و نیز همچنان این حرف‌های لایه‌ای از اصولگرایان در گوش مان می‌پیچد که؛ اگر در 96، به جای قالیباف، رئیسی انصراف داده بود، حسن روحانی برنده ی انتخابات نمی‌شد!

عکس روز
خبر های روز