اینکه او یک تاجر و کارآفرین بسیار موفق است و در این مسیر توانست بسیاری از رقبای خود را کنار بگذارد موضوع این نوشتار نیست، بلکه قصد ما تشریح لایه‌های مهم شخصیت ترامپ است. بدون شک نام او در تاریخ ایالات متحده به عنوان یک دیوانه و از دید برخی دیگر به عنوان یک پدیده«شگفت‌انگیر» ثبت و ضبط خواهد شد اما مساله اینجاست که او اساساً تمام خط‌کشی‌ها و دسته‌بندی‌های موردنظر ساختار سیاسی ایالات متحده را از بین برد و ادبیات خاص خود را جایگزین خطوط قرمز اساسی این کشور کرد.

تنها دلیل تیم حقوقی ترامپ برای عدم حضور رسانه‌ها در جلسه دادگاه این است که آرامش موکل آنها یعنی ترامپ حفظ شود، چراکه آنها می‌دانند او یکباره ممکن است اظهاراتی را مطرح کند که به نفع دموکرات‌ها و علیه خود استفاده شود

واقعیت غیرقابل کتمان این است که ترامپ پدیده‌ای ضد اصول سیاسی بود که از درون حزب جمهوریخواهان یعنی حزبی که آبراهام لینکلن آن را سر و شکل داد بیرون آمد و بر میراث گذشتگان خود و کسانی مانند واشنگتن و جفرسون تاخت. ترامپ مدل و ادبیات خاص خود را دنبال می‌کرد و دقیقاً همین ادبیات بود که باعث پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری 2016 شد. اینکه ترامپ چگونه حزب جمهوریخواهان را به دوران جدید اما بسیار سخت وارد کرد یک موضوع اثبات شده است؛ چراکه اعضای اصلی این حزب از یک سو خوشحال بودند که توانسته‌اند مقابل دموکرات‌ها در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی برسند و از سوی دیگر محزون از اینکه شخصی مانند ترامپ از سوی آنها به عنوان مستأجر جدید قرار است راهی ساختمان پر رمز و راز

کاخ سفید شود.

ترامپ در خارج از آمریکا و سپس در داخل کشورش بحران‌هایی را به وجود آورد که به نوعی حزب جمهوریخواهان را با چالش‌های ریز و درشت روبرو کرد و عملاً سران اصلی این حزب از رفتار وی خسته شدند و حتی کار به جدایی بسیاری از متخصصان امور امنیتی، سیاسی و نظامی آمریکا از کابینه وی کشید. آنچه در این میان مهم جلوه می‌کند این است که از اوایل ریاست جمهوری وی تا پایان دوره چهار ساله‌اش، اسنادی منتشر شد که نشان داد او تخلفات زیادی اعم از مالی و غیرمالی را در پرونده خود دارد و همان هنگام بحث بر سر خلع وی از مقام ریاست جمهوری مطرح بود که البته چنین اتفاقی نیفتاد و حتی وی به دادگاه وارد نشد.

اما پس از اشغال کنگره آمریکا در ششم ژانویه سال 2021 میلادی اوضاع دگرگون شد و این روند حالا که دموکرات‌ها در اریکه قدرت قرار دارند به بالاترین حد خود رسیده است؛ تا جایی که روز گذشته (سه‎‌‌شنبه) ترامپ از ویلای خود در فلوریدا برای شرکت در دادگاه منطقه منهتن بیرون آمد و فصل جدیدی در زندگی سیاسی، اجتماعی و چه‌بسا اقتصادی خود گشود.

رسانه‌های حامی دموکرات‌ها حالا به دنبال بزرگنمایی دادگاه ترامپ هستند تا تاثیر سیاسی آن بر روان و افکار مردم را به نفع خود کانالیزه کنند؛ چراکه اگر او به هر نحوی و با هر عنوانی در دادگاه محکوم شود، در آستانه انتخابات 2024 زمین‌گیر خواهد شد

ضربه لیبرال‌ها به جمهوریخواهان راستگرا

از چند روز پیش بسیاری از رسانه‌های مطرح ایالات متحده و همچنین برخی دیگر از مطبوعات منطقه‌ای و اروپایی مقالات و تحلیل‌های بسیاری را در مورد دادگاه ترامپ که در ناحیه منهتن نیویورک برگزار می‌شود به رشته تحریر درآورده‌اند که نشان می‌دهد او همچنان در اتمسفر سیاسی ایالات متحده مهم است و طرفداران خود را دارد. اینکه ترامپ در میان انبوهی از نیروهای پلیس و گارد محلی و در بالاترین حد از تمهیدات امنیتی وارد نیویورک شد، امری مرسوم در آمریکا تلقی می‌شود، اما آنچه که به نقل از رویترز مهم‌تر از این حواشی به شمار می‌آید، این است که رئیس‌جمهوری سابق آمریکا در دادگاه با ۳۴ فقره جرم به علت دستکاری سوابق تجاری مواجه شد و جالب اینجاست که هیچکدام از اتهامات علیه ترامپ، جرایمی نیستند که مجازاتشان با تحمل کمتر از یک سال زندان پایان یابد. در این میان البته مسائل دیگری هم وجود دارد که نشان می‌دهد ترامپ و بخشی از هم‌حزبی‌های او در جناح محافظه‌کاران اینبار نه تنها از وضعیت موجود هراس دارند، بلکه به دنبال راه فرار برای خود هستند تا بتوانند رئیس جمهور سابق را تبرئه کنند. سند اثبات این ادعا را می‌توان در آرایش تیم حقوقی ترامپ به وضوح مشاهده کرد.

او برای تقویت تیم حقوقی‌اش، «تاد بلانچ» وکیل برجسته و دادستان فدرال سابق را برای دفاع از خود استخدام کرده است. این دقیقاً نشان می‌دهد که محافظه‌کاران با تمام قوای حقوقی به

میدان آمده‌اند.

از سوی دیگر باید توجه داشت که وکلای ترامپ مخالفت خود را با هرگونه فیلمبرداری، عکاسی و پوشش رادیویی دادگاه ابراز کردند و طی درخواستی به دادگاه گفتند که چنین مسائلی فضای تقریبا سیرک مانندی را که در این پرونده شکل گرفته، تشدید می‌کند و از شأن و منزلت دادگاه می‌کاهد. اینکه حقوقدانان همراه ترامپ ممیزی خبری و بایکوت رسانه‌ای را به منزلت و جایگاه دستگاه قضای ایالات متحده گره می‌زنند دقیقاً یک دروغ مشخص و بزرگ تلقی می‌شود و تنها دلیل آنها برای این درخواست، آرامش موکل خود یعنی ترامپ است؛ چراکه آنها می‌دانند اگر هیجان بر او غلبه کند یکباره ممکن است اظهاراتی را مطرح کند که به نفع دموکرات‌ها و علیه خود استفاده شود.

اما آنچه در این میان باید موردنظر قرار بگیرد این است که پرونده ترامپ صرفاً به دلیل پرداخت حق‌السکوت به یک بازیگر فیلم‌های مستهجن وارد دادگاه نیویورک نشده است، بلکه در این میان اتهام‌هایی مانند فرار مالیاتی، تشویق طرفدارانش به حمله و اشغال کنگره آمریکا، کارشکنی در رسیدگی به پرونده اسناد محرمانه که در ویلای او کشف شد و غیره متوجه وی است و بر همین اساس مشخص نیست که تورِ دموکرات‌ها برای وی و هم‌قطارانش تا کجا می‌تواند او را در دام اسیر کند. در آخر باید به این نکته اشاره شود که رسانه‌های حامی دموکرات‌ها حالا به دنبال بزرگنمایی این دادگاه هستند تا تاثیر سیاسی آن بر روان و افکار مردم را به نفع خود کانالیزه کنند؛ چراکه اگر ترامپ به هر نحوی و با هر عنوانی در دادگاه محکوم شود، بدون شک در آستانه انتخابات 2024 زمین‌گیر خواهد شد و این یک نبرد حزبی است که البته قربانی یا برنده آن می‌تواند دونالد ترامپ باشد!