روزگذشته خبر توافق تهران و رياض براى احياى روابط با ميانجيگرى چين اعلام شد.
از زمان قطع روابط ديپلماتيك ايران و عربستان در دى ماه ١٣٩٤ (كه در كتاب جديدم به تفصيل به اين موضوع و پيامدهاى آن پرداخته ام) و در پى حمله به اماكن ديپلماتيك سعودى در تهران و مشهد كه قبلا آن را چون هديه اى به رياض در زمان بهبود مناسبات بين المللى ايران با جهان عنوان كردم، كشورهاى زيادى سعى در ميانجيگرى ميان طرفين داشتند: پاكستان، عراق، فرانسه، عمان، چين و ...
اما باوجود استقبال دولت ايران، عربستان هرگونه ميانجيگرى و مذاكره براى احياى روابط را به شرط "تغيير سياست هاى منطقه اى تهران" منوط ساخته بود.
چند اتفاق مهم موجب تغيير رويكرد عربستان و پذيرش ميانجيگرى و مذاكره شد.
دو مورد از اين چند تحول، يكى) خروج ترامپ از قدرت و حضور جو بايدن در كاخ سفيد و وعده او براى بازگشت به برجام و نگرانى هاى رياض از آن بود و دومى) بن بست عربستان در يمن و كشيده شدن جنگ به درون قلمرو سعودى.
بنابراين عربستان در اواخر دولت حسن روحانى با كنار گذاشتن شرط اصلى خود، وارد گفتگوهاى محرمانه با ايران در عراق شد و چند دور مذاكره در اين كشور برگزار شد.
اينك اين مذاكرات با ابتكار چين به نتيجه نهايي رسيده است. هرچند احياي روابط دوجانبه به معناي پايان رقابت ها و چالش هاى منطقه اى نيست، اما به ميزان قابل توجهى بر آن اثر مى گذارد. و البته اين احياى روابط حتما داراى ابعاد بين المللى و منطقه اى مثبتى براى طرفين به ويژه در حوزه هاى خليج فارس و مديترانه خواهد بود.
طرفين انگيزه هاى مشترك و متفاوت متعددى براى ورود به اين فرآيند داشتند. برخى و نه همه اولويتهاى ايران شامل كاهش تنش در سطح منطقه اى و پيامدهاى آن در سطح بين المللى خصوصا در ارتباط با توافق هسته اى، و عربستان شامل خروج از بن بست يمن و شايد كاهش چالش مشروعيتى در پى تحولات احتمالى پيشرو در ارتباط با تل آويو!
البته زمينه ها و انگيزه ها همانطور كه اشاره كردم فراوان است و در اين باره بعدا بيشتر خواهم نوشت.