داریوش قنبری:منافع مخالفان دولت به خطر افتاده است | روزنو

سایت روزنو | روزنو | Roozno

به روز شده در: ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۰
 ‌داریوش قنبری، نماینده اصلاح‌طلب ایلام در دوره هفتم و هشتم مجلس است. قنبری بیشتر شهرتش را مدیون انتقاداتی است که در مجلس هفتم و به خصوص مجلس هشتم نسبت به دولت احمدی‌نژاد انجام می‌داد. وی در یکی از نطق‌هایش در مجلس هشتم خطاب به احمدی‌نژاد گفت: «به‌‌جای آمدن پول نفت بر سر سفره‌ها، احکام جلب بانک‌ها برای دریافت مطالبات بانک‌ها به در خانه‌های مردم می‌رود».داریوش قنبری قبل از نمایندگی مجلس در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت داشت و اولین کسی است که از حوزه ایلام دوبار به مجلس راه یافته است. قنبری در گفت‌وگو با آرمان ضمن انتقاد نسبت به عملکرد صدا سیما در قبال دولت آقای روحانی عنوان می‌کند « تا زمانی که بازنگری جدی در سیاست‌های فعلی مدیریتی صداو سیما صورت نگیرد تغییری جدی در رویکرد صورت نخواهد گرفت».وی همچنین درتحلیل واژه «بی‌سوادها» که آقای روحانی در جمع رؤسای دانشگاه‌ها عنوان کرد، تصریح می‌کند:«بی‌‌سواد‌ها کسانی هستند که منافع خودشان را در فضای به وجود آمده از تحریم‌ها جست‌وجو می‌کنند». در ادامه متن گفت‌وگوی آرمان با داریوش قنبری را از نظر می‌گذرانید.

گفت‌وگوی تلویزیونی رئیس‌جمهور با
صدا و سیما همراه با حواشی زیادی بود. به نظر شما چرا صداو سیما رفتاری دوپهلو نسبت به دولت آقای روحانی در پیش گرفته است؟

صدا و سیما به هر حال دارای گرایش سیاسی هم هست. در حقیقت این سازمان تریبون جناح خاصی است. به همین دلیل برخی از مردم ایران صدا وسیما را رسانه ملی تلقی نمی‌کنند و بر این باورند که صدا وسیما با جهت گیری سیاسی اقدام به پخش اخبار و برنامه‌های خود می‌کند. این را هم باید یادآوری کرد که صدا و سیما زمان زیادی است به تریبون یک جناح خاص تبدیل شده است و در طی یکی دو سال گذشته این اتفاق رخ نداده است.همین حاکم بودن دیدگاه جناحی نیز سبب شده که روز به روز مخاطبان صدا و سیما رویکرد دیگری نسبت به رسانه ملی در پیش بگیرند. اگر یک نظرسنجی معتبر درباره صدا وسیما در کشورانجام شود به طور حتم می‌توان درباره نظر افکار عمومی نسبت به عملکرد صدا و سیما قضاوت بهتری داشت.بنده معتقدم صدا و سیما با رویکردی که در پیش گرفته است امکان برآورده کردن مطالبات فرهنگی و سیاسی تمام مردم را ندارد و کار به جایی می‌رسد که حتی طبقات ضعیف جامعه و کسانی که استفاده از رسانه در اولویت دومشان قرار دارد برای برآورده کردن مطالبات فرهنگی خود به رسانه‌ای برای جایگزینی صدا وسیما خواهند اندیشید.تا زمانی که بازنگری جدی در مدیریت این سازمان صورت نگیرد و مدیری فراجناحی برای این سازمان در نظر گرفته نشود تغییری جدی در رویکرد این سازمان صورت نخواهد گرفت.البته بحث من به شخص آقای ضرغامی مربوط نیست. بنده کلی صحبت می‌کنم.چون در این سازمان می‌بایست تغییری فرایندی شکل بگیرد و با تغییر یک مدیر نمی‌توان به بهبود وضعیت رسانه ملی امید داشت.البته آقای ضرغامی با توجه به اینکه به هر حال دارای یک نوع گرایش سیاسی مشخص است در وضعیت فعلی سازمان صدا وسیما بی‌تاثیرنیست. شاید اگر فردی با گرایشی متعادل تر در رأس رسانه ملی قرار داشت صدا وسیما وضعیت بهتری نسبت به شرایط کنونی می‌داشت. با این وجود ما نباید انتظار داشته باشیم که یک اصلاح‌طلب سکان هدایت رسانه ملی را به دست بگیرد،اما انتظار می‌رود فردی در رأس صدا و سیما حضور داشته باشد که این سازمان را به رسانه‌ای همگانی و برای همه مردم اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و دیگر گروه‌های سیاسی تبدیل کند.رسانه‌ای که با خود نام «ملی» را یدک می‌کشد باید پیام‌های ملی نیز به مردم و مخاطبانش بدهد.رسانه ملی باید منعکس‌کننده صدای همه ملت باشد و نباید با نوعی جهت گیری در انتقال پیام،سعی در فرهنگسازی برای یک جناح خاص داشته باشد.صدا وسیما در دوران آقای خاتمی هم همین رفتار را با آقای خاتمی داشت.در شرایط کنونی هم رفتاری که صدا وسیما در قبال آقای روحانی در پیش گرفته است به همان شکلی است که با آقای خاتمی در پیش گرفته بود.در زمان آقای احمدی‌نژاد به‌دلیل اینکه رئیس‌جمهور همفکر ریاست سازمان صدا و سیما بود، رسانه ملی به حیاط خلوت آقای احمدی‌نژاد تبدیل شده بود.این امر به شکلی بود که آقای احمدی‌نژاد به هر روستا و بخشی که می‌رفت، تمامی دوربین‌های صدا وسیما پشت سرایشان بودند و خبرش در تمامی شبکه‌های سیما چندین بار پخش می‌شد.به همین دلیل احمدی‌نژاد صدا وسیما را خانه دوم خود تلقی می‌کرد و از این بابت هیچ گونه دلمشغولی به خود راه نمی‌داد.صدا وسیما فضا را به‌طور کامل برای گزارشات دولت‌های نهم و دهم مهیا کرده بود، هم‌اکنون اما صدا وسیما کانون منتقدین دولت آقای روحانی شده است. مردم آگاه هستند و مقایسه می‌کنند. مردم پیش خود فکر می‌کنند این رسانه‌ای که شبانه روز در اختیار آقای احمدی‌نژاد بود چرا در طول 6ماهه‌ای که آقای روحانی سکان هدایت کشور را به دست گرفته است تا به این اندازه متحول شده و سیاست‌هایش را تغییر داده است.بنده درشب گفت‌وگوی تلویزیونی آقای روحانی در جریان پشت پرده اختلاف صدا وسیما و نهاد ریاست‌جمهوری قرار داشتم.بنده می‌دانم که در ابتدا مصاحبه تلویزیونی آقای روحانی را دچار حاشیه کردند، اما در نهایت به تأخیر در پخش این گفت‌وگو راضی شده است. این مسائل به نظر من کار به موقعی آن هم در مدیریت سازمان مهمی مانند صدا وسیما نبود. صدا وسیما به جای این کارها می‌توانست به‌طور رسمی اعلام کند که امکان پخش مصاحبه تلویزیونی رئیس‌جمهور وجود ندارد.اما اینکه به یک باره دست به چنین رفتاری آن هم در مقابل برگزیده و منتخب مردم می‌زند،جای سوال دارد. البته تا حدودی با توجه به حاکم بودن یک گرایش خاص بررسانه ملی که در انتخابات از کاندیدای دیگری حمایت می‌کرد،این گونه اقدامات جای تعجب نیز ندارد.

این امکان وجود دارد که جریانی موازی از سوی رسانه‌های مستقل در حمایت از آقای روحانی در کشور شکل بگیرد؟

ما باید به جرأت اعتراف کنیم که رسانه یا رسانه‌هایی که توان رقابت با صداو سیما را داشته باشند در کشور وجود ندارد.متاسفانه شبکه‌های خصوصی تلویزیونی که می‌توانند تاثیر زیادی بر فضای مدرن شهری ایران امروز داشته باشند در کشور فعالیت نمی‌کنند. در نتیجه آن چیزی که باقی می‌ماند مطبوعات و برخی از خبرگزاری‌ها هستند.مخاطبان روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها هم مخاطبان خاصی هستند.عامه مردم و کسانی که دارای تحصیلات عالیه نیستند منبع اصلی که از آن اطلاعات کسب می‌کنند همچنان صدا وسیماست. صدا وسیما هم یکی از اهدافش این است که مخاطبان خاص خود را همچنان حفظ کند. اما شرایط برای قشر فرهیخته ما متفاوت است.برای قشر تحصیلکرده مطبوعات و خبرگزاری‌های متعادل و جهت‌دهی نشده بسیار نقش تعیین کننده‌ای دارد.این عده به دنبال این هستند که از کانال‌های معتبر اطلاعات خود را به دست بیاورند تا بتوانند با خرد نقاد خودبنیاد به تحلیل مبتنی بر واقعیات و علمی از وضعیت عمومی کشور برسند.قشر فرهیخته نسبت به رسانه‌هایی که با جهت‌گیری اخبار را پوشش می‌دهند به دلیل اینکه قدرت تحلیل واقعی را از آنها می‌گیرد رغبت و اشتیاق نشان نمی‌دهند.به همین دلیل رسانه‌های منتقد در ایران نسبت به رسانه‌های محافظه کار دارای مخاطبان بیشتری است.البته برخی از شخصیت‌های محافظه‌کار و منتسب به راست سنتی از القابی مانند رسانه‌های زنجیره‌ای یا رسانه‌های لیبرال در مورد رسانه‌های منتقد وضع موجود استفاده می‌کنند که به نظر من این القاب بیشتر برای رسانه‌های منتسب به جناح راست صادق است.چراکه این‌گونه رسانه‌ها از منابع عمومی برای هزینه‌های خود استفاده می‌کنند اما بازخورد مثبتی در بین افکار عمومی جامعه پیدا نمی‌کنند.اگر ما تعداد رسانه‌های اصولگرایان را با تعداد رسانه‌های منتسب به جریان اصلاح‌طلبی در کشور مقایسه کنیم به نظر من تعداد رسانه‌های جریان راست به‌مراتب از رسانه‌های اصلاح‌طلب بیشتر است.اما مشکلی که این قبیل رسانه‌ها با آن مواجه هستند این است که مخاطب چندانی ندارند. البته صدا وسیما در این زمینه مستثناست. چرا که صدا وسیما به دلیل سهل‌الوصول بودن به هر حال در خانواده‌های ایرانی نقش خود را ایفا می‌کند. در این زمینه دسترسی آسان به صداو سیما مهم‌ترین عامل تاثیرگذاری آن است. اگر شبکه‌های خصوصی در کشور اجازه فعالیت داشتند،بسیاری از مشکلات حل می‌شد و سلایق مختلف می‌توانستند خود را در جهت دهی به افکار عمومی ذیحق بدانند. متاسفانه در خلأ شبکه‌های خصوصی در کشور برخی شبکه‌های ماهواره‌ای از فرصت سوءاستفاده می‌کنند. اندیشمندان و جامعه‌شناسان ما باید برای این معضل راه‌حل مناسب بیندیشند. اگر یک تحقیق جامع و علمی در این زمینه درکشور صورت بگیرد متوجه خواهیم شد که حتی در دورافتاده ترین مناطق کشور نیز ماهواره حضور دارد. در نتیجه اگر اجازه فعالیت به شبکه‌های خصوصی در کشور داده شود،انحصار شبکه‌های خاص مانند صدا وسیما شکسته می‌شود که این به سود کشور و فرهنگ کشور است. در ابعاد نظارتی نیز شبکه‌های خصوصی منفعت بیشتری برای کشور دارد. چرا که به هر حال بر شبکه‌های خصوصی داخلی به خصوص در جنبه‌های تولید برنامه می‌توان مدیریت و نظارت داشت،اما ماهواره‌ها از نظارت ما خارج هستند. نظارت دولت‌ها بر رسانه‌های گروهی در حال کاهش است.این وضعیت باید در کشور ما نیز هر چه سریع تر مورد توجه قرار بگیرد؛ چرا که رسانه‌های گروهی و فضای
اطلاع رسانی یکی از مهم‌ترین اهرم‌های موثر بر زندگی مردم در دنیای مدرن امروز است.

شما یکی از منتقدین جدی محمود احمدی‌نژاد و دولتش در مجلس هفتم و به خصوص مجلس هشتم بودید.شاید یکی از دلایل مطرح شدن شما در فضای سیاسی کشور نیز همین انتقادات بود که مطرح می‌کردید. به نظر شما 8سال دولت احمدی‌نژاد چه آثاری برای کشور داشت؟

حقیقت این است که سیاست‌های آقای احمدی‌نژاد در 8سال گذشته کشور را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است.کشور در شرایط فعلی از هر نظر که بخواهیم تحلیل کنیم با رشدی منفی مواجه شده است.ایشان نه تنها نتوانست رشد اقتصادی کشور را در حد نرمال و متعادل خود نگه دارد بلکه رشد اقتصادی کشور را به سمت رشدی منفی سوق داد.صاحب نظران منظور من را بهتر متوجه می‌شوند. در کشوری که این همه جمعیت جوان و این همه منابع دارد رشد منفی یک اتفاق عجیب و غیرقابل باور است. رشد منفی اقتصادی تراژدی غم‌انگیزی بود که در کشور ما اتفاق افتاد.به همین دلیل اقتصاد ما برای سال‌ها از روند رشد روبه جلوی خود عقب افتاد.اغلب کشورهای در حال توسعه جهان و منطقه در طول 8سال گذشته دارای رشد اقتصادی مثبت بودند و به همین دلیل ایران فرصت‌های بسیاری را در زمینه سرمایه‌گذاری و همچنین امکان مراودات سودآور با کشورهای پیشرفته‌تر را از دست داد. مطمئنا رابطه با کشورهای پیشرفته باعث رشد ما می‌شد.از قدیم هم گفته‌اند که «اگر می‌خواهید پیشرفت کنید با شخصی دوست شوید که از شما بهتر است و بیشتر می‌داند». علاوه براین ما بالاترین نرخ تورم را در 8 سال گذشته در میان کشورهای منطقه خاورمیانه داشته‌ایم، که این عامل نیز سبب کاهش روز به روز قدرت خرید مردم شده است.شما در هفته‌های گذشته شاهد بودید که با ارائه سبد کالا به مردم چه صف‌هایی که تشکیل شد و مردم به چه شیوه‌هایی تلاش می‌کردند که به سبد کالا دست پیدا کنند.این استقبال غیرمنتظره و یک باره مردم به سمت سبد کالا نشان دهنده این نکته است که تبلیغات آقای احمدی‌نژاد همه جوسازی بوده است.احمدی‌نژاد مدام در بوق و کرنا می‌کرد که فقر را از کشور ریشه‌کن کرده است،عدالت را حاکم کرده و مفسدان اقتصادی را به دست قانون سپرده است. اما در واقعیت ما شاهد هستیم که هیچ‌گونه نمونه عینی برای اقدامات وی به چشم نمی‌خورد.احمدی‌نژاد همچنین مدعی بود فاصله غنی و فقیر را از بین برده است اما به واقع فاصله غنی و فقیر در کشور ما روز به روز بیشتر وبیشتر شده است.تورم به اندازه‌ای در دولت محمود احمدی‌نژاد بالا رفت که طبقه متوسط رو به اضمحلال کامل رفت،به شکلی که ما در حال حاضر طبقه متوسط در کشور نداریم. در دولت‌های گذشته می‌شد از طبقه متوسط صحبت کرد اما الان همه به فقیر و غنی آن هم با فاصله‌ای زیاد تبدیل شده اند.عده‌ای نیز از فضای به وجود آمده از تحریم‌ها به نان ونوایی رسیدند.بابک زنجانی یکی از نمونه‌های این افراد است که یک شبه از فضای تاریک اطرف دولت استفاده کرده و خود را به بالاترین نقطه ثروت رسانده است. شاید برخی معتقدند که بابک زنجانی و بابک زنجانی‌ها مجرم هستند و باید مجازات شوند اما به واقع مجرم شخص و یا اشخاص دیگری هستند که موقعیت را برای امثال زنجانی‌ها فراهم کرده‌اند. بحث به نظر خیلی فراتر این است که این عده عنوان می‌کنند. به نظر من افرادی هم که شرایط را برای بابک زنجانی و امثالهم فراهم کرده‌اند باید تحت تعقیب قرار گیرند. چراکه اجازه داده‌اند فردی به بیت‌المال مردم دست‌اندازی کند. مشکل ما افراد و گروه‌هایی است که به خود حق می‌دهند درباره
بیت المال یک کشور اسلامی هر گونه تصمیمی که دوست دارند بگیرند.باید از این عده پرسید:به چه حقی چنین تصمیماتی می‌گیرند؟چه کسی به شما چنین حقی داده است؟ الان بسیاری از پول‌های ملت ایران در بانک‌های خارجی باقی مانده است و تلاش‌های دیپلماتیکی که در حال حاضر درحال انجام است برای برگرداندن این پول‌ها به کشور است.آیا از ابتدا نمی‌شد جلوی بلوکه شدن پول‌های ما در بانک‌های خارجی گرفته شود؟ آیا نمی‌شد جلوی چینی‌ها را گرفت که این چنین منابع مختلف کشور ما را در اختیار خود نگیرند و اجناس بنجلشان را به ما با قیمتی چند برابر نفروشند؟ در کنار اینها، فسادی که در دولت‌های نهم و دهم رخ داد باید در یک جایی مورد بررسی قرار بگیرد.دستگاه قضا باید کسانی که با سوءمدیریت خود مسبب چنین وضعیتی شده‌اند را با قاطعیت محاکمه کند.قضیه بابک زنجانی به اندازه کافی اسناد و مدارک در اختیار دستگاه قضا قرار داده است که بتوانند مسببین اصلی فساد اقتصادی در دولت گذشته را ریشه‌یابی و به مردم معرفی کنند. این افراد باید در پیشگاه تاریخ و در پیشگاه ملت بزرگ ایران پاسخگو باشند.البته ملت از این افراد نخواهد گذشت.اما این وظیفه قوه قضائیه است که به جای رسیدگی به تخلفات معلول‌هایی چون بابک زنجانی،علت‌های اصلی قضیه را مورد محاکمه قرار بدهد.الان هم می‌بینیم باقی مانده‌های این جریان با تمام تلاشی که آقای روحانی در عرصه‌های مختلف برای ریشه کن کردن این گروه‌ها انجام داده است همچنان در فضای کشور وجود دارند و حتی با اقدامات آقای روحانی مخالفت هم می‌کنند. مطمئنأ این عده خادم ملت و دلسوز مردم نیستند.کسانی که تلاش‌های صادقانه دولت تدبیر و امید برای لغو تحریم‌ها و بازگرداندن پول‌های بلوکه شده ایران در بانک‌های خارجی را اشتباه قلمداد می‌کنند و گاها غیرمنطقی بر طبل مخالفت با دولت می‌کوبند بدون شک به این مساله کمک کرده‌اند.

آقای روحانی در جمع رؤسای دانشگاه‌های کشور با انتقاد از عدم حضور جدی دانشگاهیان در مساله توافق ژنو عنوان کردند که «چرا تنها عده‌ای بی‌سواد که از جایی تغذیه می‌شوند درباره توافق ژنو اظهار نظر می‌کنند». به نظر شما منظور رئیس‌جمهور از این عده بی‌سواد چه کسانی بود؟

این عده مشخص است که چه کسانی هستند.این عده کسانی هستند که تلاش‌های صادقانه دولت برای رفع تحریم‌ها را زیر سوال می‌برند.این عده کسانی هستند که اجازه نمی‌دهند دولت تدبیر و امید اقدامات خود را برای پیش برد منافع این گروه تندرو در شرایط دولت فعلی به خطر افتاده است.به هر حال دولت برای رفع تحریم‌ها و استفاده از فضای تجارت جهانی اقدامات موثری را آغاز کرده و همچنان در حال پیشروی است. منظور آقای روحانی افرادی هستند که تلاش می‌کنند دولت به اهداف خود نرسد و مرتب کارشکنی و سنگ‌اندازی می‌کنند. به هر حال عده‌ای به انحای مختلف تلاش می‌کنند که در مسیر مذاکرات دولت با غرب سنگ‌اندازی کنند.عده دیگری در جاهای دیگر و به‌خصوص با رسانه‌هایی که در اختیار دارند سعی می‌کنند علیه دولت جوسازی کنند و دولت را در بین افکار عمومی ناموجه جلوه بدهند باید به‌نظر من این بی‌سواد‌ها که منافعشان به هر حال با شرایط تحریم ایران بیشتر سازگار است باید راه درمانی برای خود پیدا کنند. البته این عده هم قائل به تفکیک هستند. برخی از اینها به‌دلیل اطلاعات کم با سیاست‌های دولت مخالفت می‌کنند،اما دسته دومی وجود دارند که به دلیل به خطر افتادن منافعشان با دولت مخالف هستند.این عده از دسته اول سوءاستفاده می‌کنند و آنها را جلو انداخته‌اند و خود در پشت سر، به آنها کمک فکری می‌کنند.باید تلاش شود دسته دوم را شناسایی و با آنها برخورد کرد.این عده به دلیل اینکه مانند گذشته نمی‌توانند از محل تحریم‌ها کاسبی کنند در حال جوسازی هستند تا مشکلاتی که آقای روحانی برایشان به وجود آورده است را از دیده‌ها بپوشانند.آقای روحانی درست روی نقطه حساس دست گذاشته و به همین دلیل این عده ناراحت و نگران هستند.من فکر می‌کنم علاوه براینکه باید مشخص شود که بی‌سوادها دقیقأ چه منافعی را دنبال می‌کنند باید به‌طورکامل مشخص شود که چه کسانی و چرا بی‌سواد‌ها را تغذیه می‌کنند. برخی اطلاعات غلط و گمراه کننده در فضای سیاسی کشور پراکنده می‌کنند تا بتوانند سیاست‌های کذایی خود را دنبال کنند.کاسبان تحریم‌ها را باید شناسایی کرد و نگذاشت که همچنان منافع خود را برمنافع ملت ارجح بدانند.البته برخی نیز با نیت سیاسی توافق ژنو را زیر سوال می‌برند.این عده نمی‌توانند ببینید که جناح مقابلشان به این همه موفقیت دست پیدا کرده و محبوبیتش در بین مردم بیشتر شده است.به همین دلیل تلاش می‌کنند توافق ژنو را در بین افکار عمومی جامعه کم اثر نشان بدهند.این عده تلاش می‌کنند که توافق ژنو را همراه با حواشی و سوءتفاهمات و به صورت وارونه به ملت معرفی کنند یا اعلام کنند که ایران در این توافق امتیازات مهمی به غرب داده است. در صورتی که در واقع آنچه در جریان توافق ژنو صورت پذیرفته است تنها در جهت پیشبرد منافع ملی و مطالبات مردم بوده و دستآوردهای زیادی در آینده برای کشور خواهد داشت. البته برخی از این سیاسیون دستشان با کاسبان تحریم‌ها در یک کاسه است و منافع مشترکی را دنبال می‌کنند.باید با این عده هم برخورد مناسبی صورت بگیرد. برخورد با این عده باید در رسانه‌های گروهی که دغدغه مردمی دارند صورت بپذیرد و صاحبان تفکر و اندیشه با تحلیل دقیق و علمی مانع از این بشوند که افکار عمومی دچار کج فهمی و گمراهی بشوند.

در طول 6ماه گذشته چه انتقاداتی را به دولت آقای روحانی وارد می‌دانید؟

به نظر من دولت آقای روحانی سنگ تمام گذاشته است و سیاست‌های اشتباهی را دنبال نکرده که بخواهد مورد انتقاد قرار بگیرد.دولت تدبیر وامید تمام تلاش خود را به کار بسته که مشکلات گذشته را سامان بدهد. آقای روحانی از جنبه‌های مختلف به فکر حل مشکلات است. یکی از اقدامات مهم دولت یازدهم بازسازی مدیریتی بوده است.بسیاری از مدیران دولت گذشته با رابطه بر سر کار آمدند و همین عده هم اکنون مانعی بر سر راه تحول مدیریتی در کشور هستند.به همین دلیل ما شاهد هستیم که به محض اینکه قرار است مدیری تغییر کند،عده‌ای در مجلس بحث استیضاح وزیر مربوطه را مطرح می‌کنند. البته آقای روحانی و وزرا نباید در این زمینه ترسی به دل راه بدهند. به نظر من حتی اگر به قیمت استیضاح هر کدام از وزرا هم تمام بشود باید این تغییرات مدیریتی در کشور صورت بپذیرد.بازسازی اقتصادی مساله مهم دیگری است که دولت در تلاش است به آن رسیدگی کند.به همین دلیل سیاست خارجی دولت فعال شده تا موانع خارجی اقتصادی که بر روند اقتصاد داخلی تاثیرگذار است را از میان بردارد.در این زمینه دولت به موفقیت‌های بزرگی چون توافق ژنو نیز دست یافته است.دولت عالمانه و صادقانه در جهت پیشبرد منافع ملی و تثبیت و اقتدار روزافزون نظام جمهوری اسلامی تلاش می‌کند و به همین دلیل باید به صورت همه جانبه از دولت حمایت کرد.

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز