متاسفانه دو نفر از شهروندان در حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری کشته شدند. در همین رابطه نظر چند به اصطلاح مسئول(!) را جویا شدیم، که به این شرح میباشد:
نفر اول: این یک حادثه نبود؟! از شما هم میخوام که دیگه لفظ حادثه رو برای این موضوع بکار نبرید! این یک اقدام از پیش طراحی شده بود برای تخریب آتشنشانی! آیا ذوقزدگی بی بی سی و صدای آمریکا رو بعد از این جریان ندیدید؟! آیا ندیدید در شبکههای اجتماعی چطور بصورت هماهنگ عکسهای این حادثه به اشتراک گذاشته شد؟! اسنادش موجوده! میتونید فیلمهاش رو ببینید! همکارهای ما هی میگفتن نپر! و اونها پریدن! همه اینها چه معنیای میتونه داشته باشه؟!
نفر دوم: آتشسوزی؟! کدوم آتشسوزی؟! این حرفها همه هجمههایی هست که این روزها علیه شهرداری و آتشنشانی صورت گرفته! من خودم اونجا بودم! بعله! یکم دود بود! اما آتشسوزی نبود! یکی دو نفری داشتن سیگار میکشیدن! همین! اون دو نفر هم از بالا به پایین خودشون رو ننداختن! بلکه یک نفر اونها رو از پایین به بالا پرت کرد! ما در حال حاضر دنبال جعبه سیاه حادثه هستیم و داریم پیگیری میکنیم و از اونجا که دانستن حق مردم است و مسئولین باید پاسخگو باشند، مقصرین حادثه رو پیدا میکنیم و بعد لپشون رو میکشیم!
البته مطمئن باشید هر چند میدونیم مقصر خلبان هست، اما باز هم زوایای پنهان این حادثه رو بررسی میکنیم ... آقای خبرنگار! ببخشید! فکر کنم اشتباهی چند جمله آخر رو از روی برگه "توجیه سقوط هواپیما" خوندم! واستا برگه "توجیه سقوط از ساختمان" رو پیدا کنم!
نفر سوم: اینها همه تقصیر آمریکاست! اگر تحریمهای ناجوانمردانه آمریکا علیه مردم عزیزمون نبود که این اتفاق نمیافتاد! وقتی اجازه واردات نردبون به ما نمیدن همین میشه دیگه! این نردبونمون رو هم یک خواهر و برادر در آشپزخانه منزلشان اختراع کردند! وگرنه همین رو هم نداشتیم! چی؟! تشک؟! چرا تشک پهن نکردیم؟! ... شما واقعا خبرنگاری؟! وای به حال "عصرایران" با خبرنگارهای بیسوادی همچون شما! آخه با تشک چطوری میشه آدمها رو نجات داد؟! تشک واسه خوابیدنه! نکنه توقع داشتین آتشنشانهای ما بیخیال بگیرند در خیابان بخوابند!
نفر چهارم: ما این نردبون رو چندصد میلیون دفعه تست زده بودیم! هر دفعه داشت درست عمل میکرد! اصلا ما یک نفر رو استخدام کردیم مخصوص تست کردن این نردبون! کارش این هست که از 8 صبح میاد تا ساعت 4 بعدازظهر، هر 10 ثانیه یکبار این دکمه نردبون رو میزنه! بنده خدا خیلی زحمت میکشه! انگشتش زخمی شده اینقدر دکمه این نردبون رو زده! باور کنین هر دفعه هم دکمهاش رو میزد نردبون عمل میکرد! اصلا فکر کنم ما اینقدر این نردبون رو تست کردیم که خراب شد! تست زیادی این چیزها رو هم داره دیگه!
نفر پنجم: چی؟! معذرتخواهی؟! من معذرتخواهی کنم؟! همه جای کهکشان راه شیری از این اتفاقها میافته! حتی توی کهکشان راه دوغی(!) هم توی آتیش افراد جون خودشون رو از دست میدن! بالاخره مشیت الهی بوده دیگه، ما بیتقصیریم!
تا اخر هم اتش نشان میمانیم-