دولت پنهان حالا در ويترين مديريت است؛ با گروهبان‌ها نه ژنرال‌ها | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۲۲
کد خبر: ۴۹۹۶۶۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۱ - ۰۳ آبان ۱۴۰۰
اگر دولت پنهان واقعیت‌های موجود جامعه را پذیرفته بود، اتفاقاتی که در دولت‌های خاتمی و روحانی رخ داد هیچ‌گاه رخ نمی‌داد. به نظر می‌رسد برخی شرایط موجود را نسبت به یک شرایط همراه با رونق و توسعه را بیشتر می‌پسندند

دولت پنهان حالا در ويترين مديريت است؛ با گروهبان‌ها نه ژنرال‌ها

روزنو :در طول هشت سال دولت روحانی، دولت پنهان به شکل‌های مختلف خود را نشان داد و اغلب سیاست‌ها و برنامه‌های دولت را نقد و با چالش مواجه می‌کرد. این در حالی است که دولت پنهان در دولت ابراهیم رئیسی ظهور و بروز بیرونی پیدا کرده و فرصت دارد نسبت به مسائلی که درگذشته انتقاد داشت رویکرد دیگری در پیش بگیرد. از سوی دیگر حضور مدیران دولت احمدی‌نژاد در سطوح بالا و میانی دولت رئیسی دولت سیزدهم را شبیه به دولت احمدی‌نژاد کرده است. احمدی‌نژاد با رویکرد پوپولیستی تلاش می‌کرد به‌جای حل مشکلات واقعی مردم با عوام‌فریبی افکار عمومی را نسبت به عملکرد دولت خود اقناع کند. اینکه آیا دولت ابراهیم رئیسی نیز قصد دارد در همین مسیر حرکت کند یا خیر موضوعی است که در آینده مشخص خواهد شد.«آرمان ملی» برای بررسی این موضوع با دکتر غلامرضا انصاری فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت‌وگو کرده است. وی معتقد است:« دولت رئیسی همان دولت احمدی‌نژاد و تفاوتی چندانی در این زمینه وجود ندارد. تنها تفاوتی که وجود دارد این است که حضور نظامی‌ها در دولت رئیسی بیشتر از احمدی‌نژاد شده است. اگر به مدیران میانی و استاندارانی که در این دولت مورد استفاده قرار گرفته‌اند دقت کنیم متوجه می‌شویم که حضور نظامی‌ها در دولت رئیسی پررنگ‌تر از دولت احمدی‌نژاد بوده است». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

دولت سیزدهم در شرایطی کار خود را آغاز کرد که اغلب اعضای دولت جدید از منتقدان دولت روحانی بودند. آیا در طول مدتی که از آغاز به کار دولت جدید گذشته این دولت موفق شده در راستای مطالبات مردم حرکت کند؟
هنگامی‌که شعار در سرلوحه کار قرار بگیرد به‌صورت طبیعی شعور به بایگانی سپرده می‌شود. زمانی ما می‌توانیم مدعی شویم اعتماد اجتماعی در حال بازگشت است و سرمایه اجتماعی ارتقا پیداکرده که چند اصل مهم را در نظر بگیریم. در این زمینه باید چند نکته را در نظر گرفت. نخست اینکه ما دیدگاه‌های خود را به‌صورت منطقی و صادقانه با مردم در میان بگذاریم و همان سیاست‌ها را متناسب با نظر مردم اجرا کنیم. باید باور کنیم که در عصر انفجار اطلاعات مردم مهجور نیستند که برخی شعارهایی را مطرح کنند اما در عمل کار دیگری را انجام بدهند. به‌عنوان‌مثال در رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری روی آزاد بودن گردش اطلاعات و شبکه‌های اجتماعی تأکید کردند اما هنوز یک ماه از عمر دولت ایشان نگذشته بود که طرح صیانت از فضای مجازی که به دنبال محدودیت شبکه‌های اجتماعی است درحالی‌که حاکمیت یکدست شده در دستور کار مجلس قرارگرفته و نمایندگان به دنبال این هستند که به‌دور از چشم مردم این طرح را عملیاتی کنند. نکته دوم شفافیت است. امروز پنهان‌کاری در هر سطحی امکان‌پذیر نیست. امکان دسترسی مردم به اطلاعات و داده‌های اطلاعاتی به‌اندازه‌ای بالا رفته که مردم در هر زمان و مکانی که بخواهند می‌توانند مشکلات و مسائل را رصد کنند. نکته سوم که باید به‌صورت جدی موردنظر قرار بگیرد شایسته‌سالاری است. شایسته‌سالاری نیز زمانی تحقق پیدا می‌کند که شرایط برای رقابت فراهم باشد. هنگامی‌که رقابت وجود داشته باشد قوی‌ترین و کارآمدترین نیروها بروز و ظهور پیدا می‌کنند. در شرایط غیررقابتی فرصت‌طلبی جای شایسته‌سالاری را می‌گیرد. نکته چهارم علمی شدن مسائل است. اگر قرار است ما مشکلات اقتصادی را حل کنیم و آسیب‌های اجتماعی را کاهش بدهیم استفاده از داده‌های تجربه‌شده بشری می‌تواند در این زمینه به ما کمک کند و زمینه حل مشکلات را به‌وجود بیاورد. زمانی ما می‌توانیم به‌صورت علمی عمل کنیم که فضای دانشگاه‌ها و فضای تولید علم آزاد و دموکراتیک باشد و بستری برای بروز و ظهور عناصر توانمند و کارآمد باشد.

آیا مسائلی که عنوان کردید در دولت رئیسی مورد توجه قرارگرفته است؟

با توجه به چینشی که در کابینه جدید صورت گرفته و دولتی که درگذشته پنهان بود و بدون داشتن مسئولیت بخش قابل‌توجهی از امور را در اختیار داشت، در دولت سیزدهم بروز و ظهور عینی پیدا کرده است. اگر دولت بتواند شعارهایی که در دوران انتخابات داده را درباره معیشت مردم و حل مشکلات اقتصادی و از بین بردن چالش‌های بین‌المللی مانند برجام و اف ای تی اف مرتفع کند، به‌صورت طبیعی مورد حمایت جریان‌های سیاسی کشور قرار خواهد گرفت و همه افراد دلسوز دعاگوی دولت خواهند بود. با این‌ وجود عناصری که در سطوح مدیریتی اصلی و میانی در این دولت مورد استفاده قرار گرفته‌اند عناصر اصلی دولت پنهان نیست و به‌جای حضور ژنرال‌ها رده‌های پائین‌تر مانند گروهبان‌ها را وارد صحنه کرده‌اند. طبیعی است که با حضور چنین مدیرانی امکان حل مشکلات نیست، مگر اینکه معجزه در کشور اتفاق بیفتد. ما امیدواریم آقای رئیسی در حل مشکلات مردم موفق باشد و مشکلات خفه‌کننده‌ای که امروز برای همه مردم جامعه ایجاد شده و شاهد رونق اقتصادی و حل مشکلات معیشتی مردم باشیم.

چرا ژنرال‌های دولت پنهان به صحنه نیامدند؟

دلایل این موضوع برایم هم مشخص نیست. سال‌هاست که برخی در کشور شعار یکدستی را مطرح می‌کنند و یک‌بار نیز در دولت احمدی‌نژاد این یکدستی تجربه شد. نتیجه این وضعیت نیز این بود که امروز احمدی‌نژاد به‌عنوان استخوان در گلوی اصولگرایان باقی‌مانده است. امروز نیز همین شعار در سرلوحه کار قرارگرفته است. حضرت امام جمله‌ای درباره مخالفان دولت دوران دفاع مقدس داشتند و عنوان می‌کردند مخالفان شما عرصه اداره یک نانوایی را نیز ندارند. یکی از دلایلی که ژنرال‌های دولت پنهان به صحنه نیامدند این است که خودشان نیز باور دارند که از توانمندی کافی برای حل مشکلات امروز جامعه برخوردار نیستند. به همین دلیل افراد ضعیف‌تری را معرفی کردند که درصورتی‌که توفیقی به دست نیاورند مشکلات را به گردن آنها بیندازند. در چنین شرایطی سیبل اصلی رئیس دولت خواهند بود که من امیدوارم هیچ وقت چنین اتفاقی رخ ندهد.

آیا دولت پنهان واقعیت‌های موجود جامعه را درک کرده و پذیرفته و یا اینکه همچنان با یک رویکرد سیاسی اهداف خود را دنبال می‌کند؟

اگر دولت پنهان واقعیت‌های موجود جامعه را پذیرفته بود، اتفاقاتی که در دولت‌های خاتمی و روحانی رخ داد هیچ‌گاه رخ نمی‌داد. به نظر می‌رسد برخی شرایط موجود را نسبت به یک شرایط همراه با رونق و توسعه را بیشتر می‌پسندند.

دولت رئیسی چه میزان فرصت برای حل مشکلات کشور دارد و مردم به چه میزان به این دولت فرصت خواهند داد؟

واقعیت این است که شرایط اداره امروز جامعه ایران دشوار شده است. وضعیت جامعه مانند نارنجک ضامن کشیده‌ای است که هر لحظه امکان انفجار آن وجود دارد. به همین دلیل وقت دولت بسیار محدود است. با توجه به پول‌های بدون پشتوانه‌ای که در بخش ریالی اقتصادی مورداستفاده قرارگرفته و محدودیت‌هایی که کشور در عرصه بین‌المللی از نظر بانکی و مالی با آن مواجه است و حصر اقتصادی کشنده‌ای که امروز جامعه با آن مواجه است نشانه‌هایی است که آینده جامعه را تهدید می‌کند. در چنین شرایطی دولت باید شجاعت و جسارت، عبور از این موانع را داشته باشد و در این مسیر حرکت کند. با این‌وجود رویکردی که در ماه‌های گذشته از دولت مشاهده‌ شده نشان‌دهنده رویکرد مثبت و سازنده‌ای در حد مطلوب نیست. تا اینجا در این دولت بیشتر شعار داده‌ شده تا اینکه برنامه عملیاتی مورد توجه قرار بگیرد.آقای احمدی‌نژاد زمانی که رئیس‌جمهور بود از سال شش صبح تا دوازده شب‌کار می‌کرد. با این‌وجود میلیاردها دلار منابع مالی کشور در این دوره که نسبت به دوره‌های گذشته بی‌نظیر بود، به تاراج رفت و اعلام نشد چه سرنوشتی پیدا کرد. مدیریت هم علم است هم هنر. زیاد کار کردن یا پشت میز نشستن و یا حتی سفرهای استانی که بدون پشتوانه و وعده‌های غیرقابل اجرا باشد، تمام مشکلات کشور را حل نمی‌کند. مدیریت صحیح این است که بتوان از حداقل امکانات حداکثر استفاده را برد و بهره‌وری را در سیستم مدیریتی بالا برد. در چنین شرایطی است که روزنه‌های امید در دل مردم ایجاد می‌شود.

یکی از وعده‌های مهم دولت ساخت یک‌میلیون مسکن در یک سال بوده است. آیا شرایط فعلی اجازه چنین کاری را می‌دهد؟

دولت سیزدهم وعده ساخت یک‌میلیون مسکن را در طول یک سال داده و رسانه‌ها هم این موضوع را در بوق و کرنا کردند و آن را یک موضوع بزرگ جلوه دادند. این در حالی است که وزیر مسکن و شهرسازی به‌تازگی عنوان کرده که امکان تحقق ساخت یک‌میلیون مسکن در طول سال وجود ندارد. ظرفیت تولید مصالح مورداستفاده از ساخت خانه مانند سیمان، آهن و لوازم بهداشتی همین ظرفیتی است که امروز وجود دارد. به همین دلیل یا ما باید ظرفیت‌های تولید را چندین برابر کنیم و یا اینکه امکان واردات داشته باشیم. با این‌ وجود با توجه به وضعیت اقتصادی هیچ‌کدام از این دو وضعیت برای ما در حد انتظار امکان‌پذیر نیست. واقعیت این است که برای ساخت یک واحد چهار طبقه‌ای حداقل دو سال زمان نیاز است. سؤال اینجاست که دولت در شرایط بحرانی کشور با کدام سرمایه، زمین و آب قصد دارد در طول یک سال یک‌میلیون مسکن بسازد. در شرایط کنونی ما با بحران آب مواجه هستیم و برخی از شهرها با بحران شدید مواجه هستند. اگر قرار است مانند دولت احمدی‌نژاد ساخت شهرهای اقماری در دستور کار قرار بگیرد، هزینه حمل‌ونقل و رفت‌وآمد و خدمات را اگر محاسبه کنیم هزینه‌های زیادی خواهد بود. نکته مهم‌تر اینکه ما با ساخت چنین خانه‌هایی درزمینه های فرهنگی و اجتماعی با بحران مواجه می‌شویم. هنگامی‌که اغلب افرادی که در شهرهای اقماری زندگی می‌کنند به دلیل اینکه محل کار آنها در شهرهای بزرگ است و هر روز باید این مسیر را طی کنند و وقت و هزینه والدین را می‌گیرد، آینده و تربیت فرزندان چنین خانواده‌هایی چه خواهد شد و چه آینده‌ای می‌توان برای آنها متصور شد؟ نمونه بارز این وضعیت در شهر تهران رخ می‌دهد که بسیاری از افرادی که در شهرهای اقماری زندگی می‌کنند محل کار آنها در تهران است. هنگامی‌که فرهنگ‌ها و سلیقه‌های مختلف را در یک شهرک آپارتمانی سکونت بدهیم و شرایطی به وجود بیاوریم که همسایه دیواربه‌دیوار سال‌هاست در کنار هم زندگی می‌کنند اما همدیگر را نمی‌شناسند جامعه با چالش‌های فرهنگی و اجتماعی مواجه خواهد شد. بخش قابل‌توجهی از اقتصاد، فرهنگ و اجتماع خانواده‌های ایران در درون خانواده سامان پیدا می‌کند آپارتمان‌سازی که بیشتر متناسب با فرهنگ آمریکایی است برای خانواده ایران که همواره خانواده محور بوده چالش ایجاد می‌کند. سؤال اینجاست که فرزندی که در یک آپارتمان پنجاه متری و یا شصت متری زندگی می‌کند در آینده چه شرایطی پیدا خواهد کرد. ما از یک‌طرف شعار تهاجم فرهنگی می‌دهیم، در حالی است که از طرف دیگر زمینه‌های تهاجم فرهنگی را فراهم می‌کنیم. شعارهای داده‌شده با واقعیت‌ها فاصله دارد و چنانچه عملیاتی نیز شود بحران‌هایی را به‌وجود می‌آورد که در سال‌های آینده آسیب‌های اجتماعی و چالش‌های فرهنگی را در جامعه افزایش خواهد داد.

با توجه به اینکه اغلب مدیران دولت احمدی‌نژاد در سطوح بالا و میانی دولت رئیسی به کار گرفته‌ شده‌اند چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی را بین این دو دولت مشاهده می‌کنید؟

دولت رئیسی تقریبا دولت احمدی‌نژاد و تفاوت چندانی در این زمینه وجود ندارد. تنها تفاوتی که وجود دارد این است که حضور نظامی‌ها در دولت رئیسی بیشتر از احمدی‌نژاد شده است. اگر به مدیران میانی و استاندارانی که در این دولت مورد استفاده قرار گرفته‌اند دقت کنیم متوجه می‌شویم که حضور نظامی‌ها در دولت رئیسی پررنگ‌تر از دولت احمدی‌نژاد است. هنگامی‌که قدرت یکدست شده و شعارهای پوپولیستی بیشتر موردتوجه قرارگرفته است، بعید به نظر می‌رسد مشکلات مردم در کوتاه مدت به‌صورت جدی حل شود.

یکی از چالش‌های اصلی دولت در موضوع سیاست خارجی و مذاکرات آینده است. آیا رویکردی که دولت در این زمینه اتخاذ کرده متناسب با درک واقعیت‌های فضای بین‌المللی است؟

تیمی که دولت برای مذاکره انتخاب کرده افرادی تشکیل‌شده که در زمان آقای جلیلی مذاکرات را به بن‌بست کشاندند. به همین دلیل بعید می‌دانم در زمان کوتاهی با حضور این افراد مذاکرات به نتیجه برسد. اگر ما همه خواسته‌های غیرمنطقی طرف مقابل را هم بپذیریم با توجه به قانونی که در زمان ترامپ در آمریکا تصویب شد و اختیار تمدید تحریم‌ها را به رئیس‌جمهور داد، این احتمال وجود دارد که اگر ایران نیز همه خواسته‌های طرف مقابل را بپذیرد، شش ماه بعد دوباره با بهانه‌ای جدید تحریم‌های ایران از سر گرفته شود. از سوی دیگر اگر برجام به‌صورت کامل نیز به نتیجه برسد با توجه به عدم تصویب اف ای تی اف ما همچنان امکان مراودات بانکی را با جهان نخواهیم داشت. اگر فرض بگیریم این موضوع نیز حل شود واقعیت دیگری که وجود دارد این است که سیستم بانکی ما سیستم های نوین بانکداری در جهان فاصله دارد و سال‌ها از آنها عقب‌تر است. به همین دلیل در کوتاه مدت اتفاقی شبیه به معجزه می‌تواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز