طالبان تغيير چهره خواهد داد؛ نه الان | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۰
کد خبر: ۴۹۱۶۶۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۷ - ۲۳ مرداد ۱۴۰۰
از دوران شوروی سابق پاکستان با تدوین برنامه‌ای بلندمدت به دنبال این بود تا شرایط را امروز به جایی برساند تا خود عملا بازیگر اصلی تحولات افغانستان باشد و تا به امروز نیز در این عرصه موفق بوده است.

طالبان تغيير چهره خواهد داد؛ نه الان

روز نو :در ادامه تشدید درگیری‌‌ها بین طالبان و نیروهای دولتی افغانستان از اواخر هفته گذشته، در نهایت شهر استراتژیک هرات، یازدهمین مرکز ولایت افغانستان، در پی حملات طالبان سقوط کرد. طالبان در بیانیه‌ای اعلام کرد که ساختمان فرمانداری، فرماندهی پلیس و دیگر مراکز استراتژیک شهر هرات را به کنترل خود در آورده است و نیروهای امنیتی نیز سلاح خود را به زمین گذاشته و به این گروه تسلیم شده‌اند. تعداد زیادی از نیروهای طالبان از شهرستان‌های غرب هرات به‌طرف این شهر در حال حرکت هستند و اسماعیل خان که تا به امروز در مقابل طالبان ایستادگی کرده بود، به همراه نیروهایش نیز هرات را ترک کرده‌‌اند. منابع خبری می‌گویند که نیروهای طالبان به دنبال والی و فرمانده پلیس هرات هستند که این شهر را ترک کرده‌‌اند. این در حالی است که پایگاه هوایی استراتژیک شیندند در 120 کیلومتری جنوب شهر هرات که بعد از پایگاه هوایی بگرام مهمترین پایگاه هوایی نظامی در افغانستان محسوب می‌‌شود نیز به کنترل طالبان درآمده است. هرچند دولت مرکزی افغانستان پیشنهاد مارکت در قدرت را داده است اما بسیاری بر این باور هستند که طالبان پس از این موفقیت‌ها به دنبال تصرف کابل نیز خواهد رفت و این امری اجتناب ناپذیر است به خصوص در برهه‌ای از زمان که به جز هندوستان عملا هیچ کشور دیگری به دولت مرکزی افغانستان کمک رسانی نمی‌کند و جهانیان نظاره‌گر تحولات این کشور هستند. در راستای بررسی این مساله گفت و گویی با قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه داشته است که در ادامه می‌خوانید.

پاکستان به دنبال چه راهــبردی در خصوص افغانستان است و آیا کشور دیگری در ایــن عرصه پاکستان را همراهی می کند؟

از دوران شوروی سابق پاکستان با تدوین برنامه‌ای بلندمدت به دنبال این بود تا شرایط را امروز به جایی برساند تا خود عملا بازیگر اصلی تحولات افغانستان باشد و تا به امروز نیز در این عرصه موفق بوده است. پاکستان با سازماندهی طالبان در سال‌های اخیر عملا یک تهدید تاریخی را تبدیل به فرصت کرده و با بهره گیری از توان طالبان چند هدف را دنبال می‌کند. نخست اینکه افغانستان را به حیاط خلوت خود تبدیل کند و در وهله بعد به منابع انرژی گسترده موجود در آسیای میانه دست پیدا کند. امروز سرچشمه‌های قسمت اعظمی از منابع آبی منطقه نیز در افغانستان موجود است و پاکستان به دنبال این است تا کنترل این منابع را نیز با واسطه در اختیار گیرد و بر قسمتی از مشکلات خود از این طریق فائق آید. از سوی دیگر مناطق پشتونشین افغانستان همواره یک تهدید امنیتی برای پاکستان بود که پاکستان با یک بازی زیرکانه توانست این تهدید امنیتی را با بهره گیری از رابطه ایدئولوژیک به یک فرصت برای خود تبدیل کند. در این میان عربستان و برخی کشورهای عربی نیز پاکستان را همراهی می‌کنند. در سال‌های گذشته مشخصا عربستان و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس به دنبال این امر بودند که در مرزهای شرقی ایران تنش ایجاد کنند تا حواس ایران را از مرزهای جنوبی خود و خلیج فارس منحرف کنند. این یک معادله پیچیده بود که در سال‌های گذشته دنبال می‌شد و تا حدودی نیز موفق بود اما امروز مشخصا بازیگر اصلی افغانستان، حاکمیت پاکستان است.

امروز انتقادهایی نسبت به ایران وجود دارد که به چه علت نسبت به حــوادث افغانستان ورود جدی‌تری ندارد، سیاست ایران را در این مــورد چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در این خصوص باید به چند نکته توجه جدی داشت؛ نخست اینکه روی کار آمدن طالبان در افغانستان مشخصا به نفع ایران نیست و عواقب خوبی به دنبال ندارد. حکومت طالبان بر افغانستان منافع ملی و امنیت ملی ایران را تامین نمی‌کند و همچنین باعث ایجاد ثبات در افغانستان نیز نمی‌شود. از سوی دیگر ایران باید بسیار مراقب باشد و بازی برخی کشورها را نخورد و به هیچ وجه نباید با طالبان درگیر شود. این سیاست در خصوص عدم درگیری با طالبان یک سیاست درست و صحیح بوده است. امروز برخی کشورها قصد دارند تا ایران را وارد باتلاق افغانستان کنند و برخی کشورها همچون عربستان و آمریکا مقاصد خاصی را دنبال می‌کنند و به همین علت ایران بهتر است از تنش دور باشد. ایران باید در وهله نخست مرزهای خود را مستحکم کند و اجازه مهاجرت غیر کنترل شده را ندهد. ایران باید مراقب باشد که متحدین طالبان گروه‌های تروریستی هستند و باید مراقب باشد تا تحولات امروز افغانستان این زمینه را ایجاد نکند تا این گروه‌ها پایشان به داخل ایران باز شود. ایران باید به طالبان هشدار دهد که اگر امنیت ایران را برهم زنند با برخورد سخت ایران مواجه می‌شوند. از سوی دیگر ایران باید هوشیار باشد و آغاز کننده درگیری با طالبان نباشد. ایران باید یک سیاست خوب در پیش گیرد تا درگیری‌های آنها به سمت ایران نیاید و همچون گذشته طرف‌های درگیر آنها کشورهای دیگر باشد. دشمنان کشورمان امروز در تلاش هستند تا نوک پیکان درگیری‌های طالبان را به سمت ایران سوق دهند و ایران باید به گونه‌ای حرکت کند که این اتفاق رقم نخورد و بازی دیگران را نخورد.

فارغ از معــادلات موجــود در افغانستان ایران در این کشور منافعی دارد؟

مناسبات ما به ویژه با کشورهای همسایه به ترتیب سه مساله مهم را در خود جای می‌دهد که در ابتدا امنیت است. یعنی جدا از اینکه همسایگان ما چه ساختار و چه ماهیتی دارند و چه کسی بر آن کشورها حکومت می‌کند آنچه که برای کشور ما مهم است این است که امنیت کشور ما و مرزهای ما و اتباع ما حفظ بشود و از سوی آن کشورها تهدیدی متوجه امنیت ملی ما نباشد. این یک مساله است. دوم منافع ما است. همسایگان ما به تناسب در افغانستان منافعی دارند که این منافع باید حفظ شود. بخشی از این منافع اقتصادی است ما کشور ترانزیت افغانستان محسوب می‌شویم و تجارت افغانستان منوط به این است که از طریق همسایگانش بخصوص ایران و پاکستان برای دستیابی به آب‌های آزاد عبور کند و کالاهایش را به این ترتیب به آب‌های آزاد برساند. لذا حفظ موقعیت ایران در قبال آن‌چه که در افغانستان رخ می‌دهد اهمیت دارد. مساله دوم منافع سیاسی ما است. ما نمی‌توانیم بپذیریم در افغانستان قدرتی بر سر کار بیاید که با رقبا و همسایگان رقیب ما که با ما منافع متضادی دارند و یا با قدرت های بزرگتری چون آمریکا و روسیه و چین و هند منافع ما را به خطر بیندازد. سوم پیوند ما با بخشی از جامعه افغانستان است. شیعیان و هزاره‌ها که به طور تاریخی با جامعه شیعه ارتباط دارند و بخشی از جهان شیعه به شمار می‌روند و به طور طبیعی با ایران پیوند دارند، سرنوشت و موقعیت و امنیت آنها بخشی از منافع ملی ما به شمار می رود. همچنین زبان فارسی و فارس زبان ها نیز اهمیت ویژه‌ای برای ایران دارد. افغانستان یک کشور فارسی زبان است و روی کار آمدن یک حکومت پشتون و نادیده گرفتن حقوق و امنیت اقوامی مانند فارس زبان‌ها و شیعیان جدا از اینکه باعث می‌شود آن اقوام دچار مشکل و بحران شوند و ناچار به مهاجرت باشند، این مهاجرت‌ها مشکلاتی برای ما ایجاد می کند و اعتبار و موقعیت منطقه ایران را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. لذا در این چارچوب یعنی امنیت و سپس منافع و در فصل سوم پیوندهای تاریخی و زبانی و ارزشی ما با افغانستان باید توجه داشت و این موارد همواره در هر نوع سیاست گذاری در نظر گرفته شود. تجربه تاریخی نشان می دهد افغانستان برای هیچ دولت مداخله گری هدف نیست و آمریکایی‌ها با کنار کشیدن خود از صحنه می خواهند بازی را عوض کنند. ایران باید هوشمندی داشته باشد چون تجربه تاریخی نشان می‌دهد افغانستان برای هیچ دولت مداخله گری هدف نیست بلکه از افغانستان برای تحت فشار قرار دادن و امتیاز گیری و تهدید منافع سایر قدرت ها همواره استفاده می‌شود.

طالبان این ظرفیــت را دارد کــه بر سراسر افغانستان حاکم شود؟

اینکه طالبان بتواند به طــور کامل به قدرت برسد نگاهی خوش باورانه است، افغانستان کشوری چند قومی و چند زبانی و چند مذهبی است و چون در خشکی محاصره است اگر بخواهد سیاستی یک طرفه اتخاذ کند همسایگانش مداخله می‌کنند و اجازه نمی‌دهند صلح و ثبات در آنجا برقرار شود. در اینکه آیا طالبان تغییر کرده است یا می‌تواند حکومتی را تشکیل دهد که همه مردم افغانستان یا همسایگان و جوامع بین‌المللی از او رضایت داشته باشند بعید است. بخاطر ویژگی افغانستان است که این کشور مهار در خشکی است و لذا نمی‌تواند دولتی یک جانبه تشکیل دهد که جانب یک همسایه و یا یک قوم را بگیرد و غیر از این در ذات و ماهیت طالبان وجود ندارد. طالبان جریانی تندرو مذهبی و دارای گرایشات افراطی سلفی است و به‌علاوه اینکه یک جریان قوم گرای پشتون است. در افغانستان قوم تعیین کننده پشتون‌ها هستند و بدون اینکه پشتون‌ها از حکومت کابل رضایت داشته باشند امکان اینکه حکومتی در افغانستان شکل بگیرد وجود ندارد. از سوی دیگر این امکان هم وجود ندارد که پشتون‌ها یک باره در شرایط جدید و از طریق یک حکومت مذهبی افغانستان را اداره کنند و ثبات برقرار کنند. ضمن اینکه ماهیت طالبان جریانی مذهبی و میلیشیای مذهبی شبه فاشیستی است. شاید برای جلوگیری از تحریک سایر طرف‌ها علیه خود حرف‌هایی داشته باشند ولی در عمل و در واقعیت آنها حاضر نیستند دیگران را بپذیرند. مثلا شیعیان و اقوام فارس زبان مثل هزاره‌ها و ازبک‌ها و تاجیک‌ها و حتی بلوچ‌ها را نمی پذیرند و با آنها مشارکت ندارند و حقوقی مساوی برای آنها در نظر نمی‌گیرند. از این رو این انتظار که طالبان در ماهیت و ذات تغییر کرده باشند اشتباه محاسباتی است. با توجه به بازه زمانی تغییر دولت در ایران به نظر می‌رسد رویکرد ایران نسبت به افغانستان هنوز به طور دقیق مشخص نباشد ولی برخی صداهایی از تریبون‌هایی مبنی بر حمایت تلویحی از طالبان به گوش می‌رسد یا اگر حمایت هم نکنند در قبال قدرت گرفتن طالبان در افغانستان سکوت اختیار کرده‌اند.

طالبــان را مــی‌توان به عنــوان یــک جریان قابل اعتماد تلقی کرد؟

طالبان عملا به هیچ قانون و معاهده بین المللی متعهد نیست و صرفا رویه مورد قبول خود را در پیش می‌گیرد. آنها قانون را حرام می‌دانند و صرفا برداشت خود از دین که به اشتباه صورت گرفته است را قبول دارند و هیچ چیز دیگر را قبول ندارند. طالبان به توافق دوحه نیز پایبند نبود و عملا مذاکره و مصالحه در تفکرات آنها وجود ندارد. طالبان امروز در موضعی قرار دارد که نیاز به جلب کردن نظرات دارد و ممکن است هر حرفی بزنند اما زمانی که به قدرت برسند مشخصا رفتار آنها تغییر خواهد کرد و ایران باید آماده آن برهه زمانی باشد. پاکستان در حال یک نقش آفرینی ویرانگر است و ضرورت دارد تا ایران با سیر همسایگان افغانستان ائتلافی تشکیل دهد تا از نفوذ افراطی گری به منطقه جلوگیری کند زیرا خطر طالبان مشخصا کشورهای همسایه افغانستان را درگیر می‌کند و به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند.

علت سرعت گیری سقوط شهرهای افغانستان چیست و آیا دولــت مرکزی به واقع توان ایستادگی در مقابل طالبان را ندارد؟

دولت مرکزی افغانستان یک دولت ائتلافی متشکل از اقوام مختلف است که در آن پشتون‌ها نیز سهیم هستند. پشتون‌ها به علت اینکه بر مسائل قومیتی تاکید زیادی دارند با طالبان که شاکله اصلی آن از پشتون‌هاست، وارد جنگ نمی‌شوند. این اتفاق در سوریه و عراق نیز رقم خورد و شاهد بودیم که شهرهای سنی نشین با داعش درگیر نشدند و این شهرها به راحتی سقوط کردند. امروز رئیس جمهوری افغانستان و قسمتی از ارتش افغانستان پشتون هستند و به نظر می‌رسد به همین علت علاقه‌ای ندارند با درگیر شدن با پشتون‌ها و طالبان بخواهند آینده خود را به خطر اندازند. دولت مرکزی افغانستان این برداشت را دارد که آمریکا در توافق با طالبان، کشور را به آنها واگذار کرده است و شرایط برای پیروزی دولت مرکزی مهیا نیست و به همین علت مقاومت جدی نشان نداده‌اند و نیروهای خود را به‌واسطه عقب نشینی حفظ کرده‌اند تا بتوانند در فرصت مناسب از آنها استفاده کنند. دولت مرکزی هم می‌داند که با تسلط طالبان بر کل کشور، ثبات به افغانستان برنخواهد گشت و منتظر فرصت مناسب هستند. در این میان آمریکا نیز تمایلی دیگر ندارد تا در مقابل طالبان بایستد. از سوی دیگر سایر قدرت‌ها از جمله روسیه، چین و ایران نیز شاید بدشان نیاید که طالبان در افغانستان به قدرت برسد و به همین علت دخالتی در این عرصه نمی‌کنند. طی 40 سال گذشته ما به وضوح مشاهده کرده‌ایم که به صورت مداوم شرایط افغانستان تغییر می‌کند و این احتمال وجود دارد که در میان مدت و پس از سلطه طالبان شرایطی به‌وجود آید تا بار دیگر طالبان کنار زده شود و به نظر می‌رسد از امروز برخی به دنبال ذخیره انرژی برای آن روزها هستند تا بار دیگر شرایط را تغییر دهند.

برچسب ها: طالبان ، افغانستان
عکس روز
خبر های روز