روز نو :از اخبار غیررسمی شنیده میشود که علیعسگری از ساختمان شیشهای رفتنی ست و گمانه زنیها درباره رئیس بعدی رادیو و تلویزیون ایران آغار شده. آیا نظریه یک دست کردن حکومت درانتخاب رئیس صداوسیما هم اثر میگذارد؟
غلامعلی علیعسگری در اردیبهشت ۱۳۹۵ در پی استعفای محمد سرافراز، با حکم رهبر انقلاب به این مقام رسید. علیعسگری پیشتر مقام معاونت توسعه و فناوری رسانه این سازمان را برعهده داشت که با روی کار آمدن محمد سرافراز، از این سمت برکنار شده بود. اما بعد از کنار رفتن محمد سرافراز به علت جنجالها و حواشی پیرامون او و شهرزاد میرقلیخان، با حکم رهبری به ریاست سازمان منصوب شد.
بارها شایعه کنار رفتن علیعسگری از صداوسیما مطرح شده است. یکبار بعد از انتخابات 96 و یک بار هم در سال 98 بعد از حذف عادل فردوسیپور این شایعه قوت گرفت. در مهر ماه سال 99 هم محمدحسین رنجبران گفت: «عبدالعلی علیعسگری رئیس صداوسیما تا بعد از انتخابات ۱۴۰۰ در سازمان باقی میماند.» اکنون انتخابات ریاستجمهوری برگزار شده و دوباره بازار حدس و گمان درباره صندلی لرزان علیعسگری قوت گرفته است.
از جمله افرادی که بیشتر از دیگران شانس دارند میتوان به غلامعلی حدادعادل، علی فروغی، مرتضی میرباقری، علی دارابی، علیاصغر پورمحمدی، رضا پورحسین، سیدمحمد حسینی، عبدالرضا رحمانیفضلی و محمدحسین صفارهرندی نام برد.
غلامعلی حداد عادل؛ سیاستمدار کهنهکار و اصولگرا است که هم اکنون به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضو شورای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی است. سلایق و ویژگیهای حدادعادل تقریباً بر همگان آشکار است. او از ابتدای انقلاب تا به حال در سمتهای مختلف و متعددی مسئولیت داشته و از جهت دارا بودن پستهای متعدد به صورت همزمان همیشه مورد انتقاد و شوخی افکارعمومی بوده. حداد عادل که به جز مناصب سیاسی متعدد، سابقه پررنگی در فرهنگ و ادبیات دارد در سالهای 57 و 58 معاون وزیر فرهنگ بود و در سال 58 تا 59 هم عضو شورای سرپرستی صداوسیما بود. پسر او فریدالدین حداد عادل در سال 97 طی حکمی از طرف مرتضی میرباقری، معاونت سیمای سازمان، به عضویت در شورای هم اندیشی شبکه سه منصوب شد.
علی فروغی؛ متولد سال ۱۳۶۷ و از جوانترین مدیران حال حاضر در صداوسیما وای بسا تمام ساختارهای کشور است. فارغالتحصیل لیسانس و فوق لیسانس حقوق عمومی از دانشگاه امام صادق (ع) است که ابتدا به عنوان مجری در رادیو شروع کرد و حالا رئیس شبکه سه است. او فرماندهی پایگاه بسیج، قائم مقامی بنیاد اندیشههای امام در نهاد رهبری دانشگاهها و عضویت در شورای معارف صدا و شورای عالی کتاب بسیج را در کارنامهاش دارد. قبل از انتصاب به مدیریت شبکه سوم سیما، او رئیس مرکز بسیج صداوسیما شده و بعد، مدیریت مرکز تخصصی معاونت فرهنگی اجتماعی سازمان بسیج مستضعفین را برعهده گرفته است.
او جایگزین علیاصغر پورمحمدی شد که در اواخر دوره عزتالله ضرغامی از تلویزیون بیرون رفته بود و با ورود سرافراز دوباره مشغول به کار شده بود. اما مردم فروغی را بیشتر به دلیل تعطیلی برنامه نود و حذف عادل فردوسیپور، محبوبترین مجری و برنامهساز ورزشی تلویزیون، میشناسند. مخالفانش میگویند که او اهل تعامل نیست و نظمی پادگانی و دستوری را در ساختار شبکه سه تحمیل کرده است. میگویند که او راه را برای ورود یک گروه خاص از اصولگرایان فراهم کرده است و این گروه احتمالا به مسئولین گروهها و معاونیناش اشاره دارند که از حوزه هنری، خبرگزاری فارس و سایت رجانیوز به تلویزیون رفته اند.
فروغی به جز برکناری فردوسیپور، به دلیل راهاندازی دو برنامه مشهور شده. اول مسابقه برنده باش با اجرای محمدرضا گلزار که شایعات زیادی درباره دستمزد و درآمدزایی آن شنیده میشد و بعد از اعتراض آیتالله مکارم شیرازی تعطیل شد و دوم، برنامه «عصر جدید» که یک برنامه استعدادیابیست. این وسط اگر سریال «گاندو» را هم اضافه کنیم تصویر دقیقتری از دوره ریاست فروغی جلوی چشم ما ظاهر میشود. سریالی که هم دولت را وادار به اعتراض کرد، هم ظاهرا برخی فرماندهان عالی از بخشهایی از آن انتقاد کردهاند اما در عوض بخشی از جامعه اصولگرایی آن را نمونه یک کار دقیق و مورد انتظار از تلویزیون میدانند.
سیدمرتضی میرباقری؛ معاون سابق سیمای سازمان صداوسیما. او پیش از آن قائم مقام وزیر کشور رحمانی فضلی در امور اجتماعی و فرهنگی بود. او پیشتر نیز در دوره پنج ساله دوم ریاست علی لاریجانی بر این سازمان، همین معاونت را بر عهده داشت تا این که در شهریور ۱۳۸۹ سید عزتالله ضرغامی او را برکنار و با علی دارابی جایگزین کرد. میرباقری از مهر ۷۹ تا خرداد ۸۲ در دولت سیدمحمد خاتمی، معاون رئیسجمهور و اولین رئیس سازمان ملی جوانان ایران بود. میرباقری به طیف اصولگرایان معتدل متمایل است. میرباقری استادیار فلسفه دانشگاه خوارزمی و رئیس کمیسیون اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
علی دارابی؛ از افراد پرسابقه در سازمان صداوسیما؛ تحصیلکرده علوم سیاسی و دکترای جامعهشناسی که عضو هیأت علمی دانشگاه صداوسیماست. او در دوران ریاست عزت الله ضرغامی بر سازمان از سال 84 تا 86معاون امور مجلس و استانهای سازمان صداو سیما بود، از سال 86 تا 89 قائم مقام سازمان صداوسیما و از 89 تا 93 معاونت سیما را برعهده داشت. در دوران ریاست محمد سرافراز سمت مشاور رئیس سازمان را برعهده داشت و از زمان روی کار آمدن علیعسگری تاکنون هم معاون امور استانهای صداوسیما ست.
از جمله مهمترین اقدامات وی میتوان به راهاندازی شبکههای نسیم، پویا، ورزش، نمایش، تماشا، مستند، افق، سلامت و همچنین تولید مجموعه نمایشی پایتخت 1و2و3، مجموعه نمایشی ۱۱۰ قسمتی کیمیا که برای نخستین بار در تلویزیون در این دوره بودهاست. وی سال 97 در گفتوگو با تسنیم گفته بود معتقد است که در رادیو و تلویزیون باید ۱۶ لهجه و گویش موجود در ایران منعکس شود.
علیاصغر پورمحمدی؛ زاده رفسنجان، دارای مدرک کارشناسی ارشد ارتباطات و دکترای جامعهشناسیست. او هم سابقه طولانی در سازمان دارد. از سال ۸۲ مدیر شبکه سوم سیما و از منتقدین مدیریت علی دارابی معاون سابق سیما و تیم همراه او بود. که به دنبال این انتقادات دارابی در سال ۹۱ او را از این سمت برکنار کرد. پورمحمدی در مراسم تودیع خود از نحوه مدیریت و یارگیری عزتالله ضرغامی نیز انتقاد کرد.
در پایان تابستان ۹۳ اخباری مبنی بر احتمال جایگزینی پورمحمدی بهجای دارابی و محمد سرافراز بهجای ضرغامی منتشر شد. نهایتاً سرافراز در نیمه آبان جایگزین ضرغامی شد و پورمحمدی نیز به عنوان معاون سیما منصوب شد. پس از این انتصاب ۵۲۰ نفر از هنرمندان در نامهای از سرافراز بابت این انتصاب تشکر کردند. او پس از ۱۸ ماه که معاونت سیما را بر عهده داشت سرانجام توسط عبدالعلی علیعسگری از معاونت سیما برکنار و سید مرتضی میرباقری جایگزین وی شد تا او به شبکه سه بازگردد، اما در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ از مدیریت شبکه سه اخراج شد و جای خود را به علی فروغی داد.
در سال 99 سایت فارس من وابسته به خبرگزاری فارس در نامهای به مقام معظم رهبری نوشت:«از جنابعالی تقاضا داریم بعد از پایان ریاست جناب علیعسگری، جناب دکتر علیاصغر پورمحمدی را بهسمت ریاست سازمان صداوسیما منصوب کنید. دکتر پورمحمدی دارای سابقه درخشان مدیریت در سازمان صداوسیما و دارای روابط خوب با اصحاب هنر و ورزش هستند و بسیار خواهان پیشرفت تلویزیون در این دنیای رقابت هستند.»
رضا پورحسن؛ شاید او را به اسم نشناسید اما به چهره حتما میشناسید. پورحسن را اکثراً با مجریگری مناظرات جنجالی انتخابات 88 به یاد میآورند. مجری با سابقه تلویزیون، مخصوصاً شبکه چهار، که البته از چهرههای فعال علمی دانشگاه تهران و صاحب مقالات و کتابهای متعدد در زمینه روانشناسی است. اوکه بارها عضو شورای فرهنگ عمومی کشور بوده، سابقه زیادی هم در صداوسیما دارد. در کارنامه او پست قائم مقامی سیمای جمهوری اسلامی، دبیری شورای عالی زبان و ادب فارسی سازمان، ریاست شورای هنر صداوسیما، عضویت در شورای عالی نظارت بر فیلم و ... دیده میشود.
سیدمحمد حسینی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد دولت دوم محمود احمدینژاد. او همیشه یکی از گزینه هایی است که در هر دوره تغییر، نامش شنیده میشود. حسینی از اولین دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) است که در سال ۱۳۶۸ در رشته معارف اسلامی و علوم سیاسی مدرک فوق لیسانساش را دریافت کرد.
حسینی بیشتر به دلیل مخالفتش با خانه سینما شناخته میشود. او وزیری بود که دستور تعطیلی خانه سینما را صادر کرد و تا پایان وزارتش مانع از بازگشایی آن شد. بعضی هم او را با تعطیلی چند نشریه و سختگیری در انتشار کتاب و اجرای نمایشها به یاد میآورند. او در مجلس پنجم از استیضاح کنندگان عطاالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت خاتمی بود. حسینی رئیس حوزه ریاست سازمان صداوسیما در دوره ریاست علی لاریجانی هم بوده است.
عبدالرضا رحمانیفضلی؛ وزیر کشور دولت روحانی و از سیاستمداران اصولگرای معتدل. او با وجود فعالیت در پستهای متعدد سیاسی، نه تنها با صداوسیما غریبه نیست بلکه به واسطه نزدیکیاش به علی لاریجانی، پستهای مهمی درزمان ریاست لاریجانی بر صداوسیما بر عهده داشت. او طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ در سمتهایی چون: قائم مقام رئیس سازمان، معاونت برنامهریزی، معاونت امور مجلس و استانها و معاونت سیاسی صداوسیما فعالیت کرد. به نظر میرسد شانس او برای رسیدن به ریاست سازمان زیاد است.
محمدحسین صفارهرندی؛ از سیاستمداران اصولگرا و یکی از اعضای فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام است. صفارهرندی مدتی در روزنامه کیهان فعالیت میکرد و سپس به وزارت ارشاد رفت و از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ وزیر محمود احمدینژاد بود. صفار هرندی که از منتقدان دولت هاشمی رفسنجانی است و گفته است در دولت هاشمی به اسم سازندگی، عدالت قربانی شد و در پایان دوره وی فاصله طبقاتی بیشتر شد. صفارهرندی از طرفداران تفکیک جنسیتی در محیطهای اداری است و معتقد به مدیریت مرکزی به همراه نظارت در عرصههای فرهنگی و طرفدار نظارت دقیق بر روند انتشار کتابها و جلوگیری از انتشار کتابهایی است که به گفته او انتشارشان به مصلحت نیست.