پرسيدن سوال از وزيران حتي از رئيسجمهور حق طبيعي و مسلم نمايندگان مجلس است و نمايندگان ميتوانند از حقي كه دارند نهايت استفاده را كنند ولي بايد منطقي و اصولي باشد تا شانيت مجلس و خودشان را زير سوال نبرد. دولت تدبير و اميد مجموعهاي را تحويل گرفت كه اكثريت نمايندگان مجلس نهم باعث پيروزي آن و شریک کارها و سیاستهایش بودند ولی در حال حاضر تكتك وزراي دولت يازدهم را مسئول مشكلات جامعه ميدانند كه اين دور از اخلاق سياسي است و جاي شك و شبهه دارد. با توجه به مشكلات زيادي كه مردم با آن دست و پنجه نرم ميكنند و تاثير زيادي در زندگي و معيشتشان گذاشته است از نمایندگان انتظار ميرود روبروي دولت نباشند بلكه کنار دولت بايستند و بتوانند مشكلات به وجود آمده را از بين ببرند چراکه اگر مجلس فعلي در برابر اقدامات دولت قبل سكوت نميكرد شاید بسیاری از مشکلات حال حاضر وجود نداشت. در حال حاضر برخی نمایندگان به دنبال منافعي هستند كه اصلا مثبت نيست و ممكن است تبعات بسيار سنگيني در جامعه به ارمغان آورد. خيليها هستند كه هنوز نتوانستهاند شكست خود را در انتخابات 24خرداد بپذيرند اما بايد اين را قبول كنند که سياست يعني برد و باخت. دولت تا به امروز نظر نمايندگان را در اولويت كار خود قرار داده و حتي خيلي از دوستان دولت و شخص رئيسجمهور اين كار را مورد نقد قرار دادهاند ولي شخص دكتر حسن روحاني بر احترام به قانون و مجلس تاكيد زيادي دارند اما دليل بر اين نيست سكوتي كه نمايندگان در دولت قبل داشتند الان شكسته شود و بخواهد سوالاتي را عنوان كند كه پايه و اساس اصولي ندارد. ظاهرا عدهاي از نمايندگان تازه به معنای واژه نمايندگی و وظايفش پی بردهاند و ميخواهند وظايف خود را انجام دهند كه بيشتر گروهي را شامل میشود كه نتوانستهاند كانديداي رياستجمهوري خود را بر كرسي قدرت برسانند و طعم شكست را نپذيرفتهاند و ميخواهند با هر اقدامي دولت را تحت فشار قرار دهند ولي اين كار هيچ سودي ندارد. نمايندگان اصيل اصولگرا بايد اقداماتي را در اين باره انجام دهند تا وضعيت بد نشود. در حال حاضر جامعه وضعيت خاصي دارد و دولت بايد زمان زيادي بگذارد تا مشكلات را حل كند نه اينكه باری هم به مشكلات افزوده شود. دولت نبايد به جنجالهايی كه مشخص است از روي ناتواني درست میشوند توجه كند و بايد با تمام قدرت به موضوعات مهم كشور بپردازد. مسلما دوره بعد مجلس ديگر ميزان تندروها نيست بلكه نوبت اعتداليون است.