دی ماه در تقویم سال 98 برای مردم ایران تلخیهای متعددی ثبت شد تا این ماه نیز در حافظه تاریخی ملت جایی پیدا کند. تنها چند روز پس از ترور سردار سلیمانی در روز 13دی ماه به دستور دونالد ترامپ، تشییع پیکر او اگرچه در تهران خیره کننده بود، اما تنها چند روز بعد که پیکرش به زادگاهش برگشت تا به خاک سپرده شود بر اثر بیتدبیری در مدیریت این مراسم مهم در روز 17دی ماه 56 نفر از تشییع کنندگان پیکر سردار زیر فشار ناشی از ازدحام جمعیت، راه نفس کشیدن گم کردند و زیر و دست و پا جان دادند. اما فردای آن روز اتفاق تلختر و سیاهتری یکی دیگر از روزهای دیماه را به نام خود ثبت کرد و آن سرنگونی هواپیمای اوکراینی، جان باختن 176سرنشین و توسط پدافند خودی بود. اتفاقی که پذیرش آن، چنان دشوار بود که سه روز گذشت تا مسئولان مربوطه آن را اعلام کنند و البته بهت عمومی جامعه را سبب شوند. یک سال از همه تلخی گذشته است، اگرچه تلخی آن از میان نرفته و هنوز جانهای بسیاری در آتش آن سوز و سوگ گدازان است، اما درد از آن نظر بیشتر است که هنوز هم خانوادههای قربانیان آن دو اتفاق تلخ پاسخ بسیاری از پرسشهای خود را نیافتهاند. پاسخ بسیاری از چراها، چه کسیها، چگونهها، نابلدیها و البته پاسخ ندادنها. پدران، مادران و بازماندگان این قربانیان پس از حدود یک سال هنوز پاسخ تسلابخش بر دادخواهیهای خود نیافتهاند و در این مسیر مسئولان نیز، گویی گذشت ایام را به عنوان راهکار اصلی انتخاب کرده و به انتظار گرد فراموشی نشستهاند. همه چیز از نیمه تلخ دی ماه گذشته شروع شد، در همان جمعه که نحسی عدد سیزده، بر دامان ایران و مردمان آن نشست؛ پهپاد آمریکایی در فرودگاه بغداد، خودروی حامل سردار حاج قاسم سلیمانی و همراهانش را نشانه رفت و با شهادت این مقام عالیرتبه نظامی ایران، عملا آغاز فتنه جدیدی از سوی آمریکا به جریان افتاد. پس از آن بود که انزجار از این اقدام آمریکا، کشور را در برگرفته و موج انتقام سخت، صحنه را آماده پاسخ قابل توجه ایران کرد. بعد از چند روز پیکر شهید سلیمانی بر دوش مردم ایران تشییع شد و متاسفانه در آن مراسم، غم دیگری بر دردهای موجود اضافه شد؛ کشته شدن برخی تشییعکنندگان، زیر فشار جمعیت که بخش دیگری از جامعه را عزادار عزیزان خود کرد. این در حالی بود که فضا، همچنان در چگونگی پاسخ ایران به آمریکا در التهاب بود، پاسخی که البته فردای روز تشییع، یعنی در 18 دی ماه، با پرتاب تعدادی موشک به دو پایگاه نیروهای آمریکایی در استان الانبار و اربیل عراق، عملیاتی شد.
به گزارش روز نو :با این وجود، این کابوس را گویا پایانی نبود؛ از صبح آن روز اخبار متناقضی در مورد سقوط یک هواپیمای مسافربری در حوالی فرودگاه امام تهران، منتشر شده بود. در آن لحظات اولیه، برخی این اتفاق را مرتبط با عملیات نظامی انجام گرفته بین ایران و آمریکا میدانستند و برخی دیگر آن را یک حادثه معمول هوایی ارزیابی میکردند. کشور، داغ دیگری را به نظاره نشسته بود و غم از دست دادن 148 هموطن ایرانی را بر آلام پیشین خود اضافه میدید. با این حال در ابتدا تنها احتمال شلیک نیروهای آمریکایی به این هواپیما یا وجود نقص فنی و وقوع حادثه معمول، مورد توجه بود.
این در حالی بود که اخبار تلخ دیگری، یکی یکی از راه میرسید و چون نیشتری بر جان و روح مردم مینشست؛ احتمال سرنگونی هواپیما توسط نیروهای هوا-فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. خبری که تا دو روز با انکار برخی مسئولین یا عدم پاسخگویی برخی دیگر روبهرو شد و در این میان تنها تصاویر ویدئویی شاهدان عینی بود که صحت این فرضیه را بیشتر میکرد. در نهایت، روز 21دی ماه، سخنان سردار حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه در مورد پذیرش خطای سهوی نیروهای خودی در شلیک دو موشک به هواپیمای مسافربری در محدوده فرودگاه امام، چون آب سردی بر پیکره پر التهاب کشور بود؛ پایانی بر حاشیهها و اما و اگرها و شروعی از پرسشهایی بیپایان در این مورد که چرا انجام پروازهای مسافری در شرایط جنگی ممنوع اعلام نشد؟ چرا موشک دوم شلیک شد؟ چرا اقرار به شلیک توسط نیروهای خودی، در همان روز اول اعلام نشد؟ چرا مسئولین اصلی این حادثه پس از یک سال هنوز معرفی نشدهاند؟ و البته پرسشهای زیاد دیگری که در مورد اطلاعات جعبه سیاه، چگونگی بررسی آن و پرداخت غرامت به خانوادههای آنان مطرح شد.اکنون یک سال از آن وقایع دردناک گذشته است. روحانی، به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور در سالروز این اتفاق میگوید:«این یک حادثه بسیار تلخ، دردناک و باور نکردنی بود که از اشتباه یک فرد نشات گرفت و آن اشتباه هم از بیتدبیری یک جمع ناشی شد. اگرچه همه اینها، از روی سهو و خطا بود، اما این خطا، حادثه خونبار و خطرناکی را به وجود آورد که عدهای از نخبگان ما که در این هواپیما بودند، از دست رفتند.» سپاه پاسداران نیز در بیانیهای در سالگرد این حادثه مرگبار انگشت اتهام را به سوی آمریکا گرفت و اعلام کرد: «این اتفاق تلخ در پی ماجراجوییهای ضد انسانی و اقدامات تروریستی آمریکا در منطقه به وقوع پیوست.»
به هر روی یکی از خواستههای خانوادههای قربانیان این پرواز، مجازات عاملان مقصر دراین حادثه است، با این حال با وجود گذشت یک سال از این حادثه، هنوز اطلاعات اندکی درباره افراد دخیل در این شلیک مرگبار وجود دارد. غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه چند روز پس از ساقط شدن این هواپیما در تاریخ ۲۴ دی ۱۳۹۸ به خبرنگاران گفت: «بررسی خواهیم کرد که جنگافروزی آمریکا چه نقشی در بروز این حادثه داشته است. تحقیقات مفصل در این خصوص انجام شده و افرادی هم بازداشت شدهاند و رسیدگی مراحل اولیه کار را طی میکند.»
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه نیز در بهمن ۹۸ در گفتوگویی با روزنامه اشپیگل آلمان گفته بود که مامور ایرانی که به هواپیمای اوکراینی شلیک کرده بود، اکنون در زندان است. همچنین سخنگوی قوه قضائیه در خرداد ماه ۱۳۹۹ گفته بود که شش نفر در رابطه با این موضوع بازداشت شدهاند، هر چند او جزئیات بیشتری را در این مورد مطرح نکرد. در همین رابطه رئیس جمهور حسن روحانی نیز پیشتر خواستار تشکیل دادگاه ویژه برای رسیدگی به این پرونده شده بود. او در این زمینه گفته بود: «من به این دلیل که کم و بیش با پدافند هوایی آشنایی دارم، این را میگویم که در این داستان نمیتواند فقط یک فرد مقصر باشد. تنها یک نفر که دکمه را فشار داده مقصر نبوده است و دیگرانی هم هستند.»
این در حالی است که 17 فروردین ماه سال جاری، حسن نوروزی نماینده مجلس و عضو کمیسیون قضایی مجلس دهم و یازدهم، در گفتوگو با همدلی در مورد دستگیری متهمان شلیک به هواپیمای اوکراینی گفته بود:«در این زمینه مواخذه و بازداشتی وجود نخواهد داشت، زیرا از آنجا که کنترل این هواپیما از دسترس ما خارج شده بوده و توسط کشورهای دیگر در حال هدایت بوده است، لذا نیروهای نظامی ما وظیفه خود را به خوبی انجام دادهاند، هر چند به هر حال در این حادثه، قربانی هم داشتهایم.» سخنانی که البته باعث تنظیم شکایت رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح ایران از او شد.
ابهاماتی که در آن سه روز بین سرنگونی هواپیما تا روز اعلام علت آن وجود دارد و این که آیا مسئولان میدانستند و سه روز تعلل کردند یا بیخبر بودند، نیز از جمله موضوعاتی است که بخشی از افکار عمومی و خانوادههای قربانیان در انتظار روشن شدن آن هستند.
محمدجواد ظريف از جمله کسانی است که مرتب در این باره مورد پرسش قرار میگرفت. او در پیامی که به مناسبت يك سالگى این اتفاق منتشر کرد با اشاره به «پدران و مادران داغدار» که«لحظات تلخی را در تنهایی از دست دادن جگرگوشههای خود تجربه کرده و میکنند» نوشت:«در کنار برخی از آنها نشستهام و در همدلی با داغدیدگان از ناتوانی مطلق شرمنده شدهام. من از جمله مسئولینی بودم که تا آخرین ساعات پیش از اعلام عمومی، همچون سایر مردم صرفاً گمانهزنیهای رسانهای را میشنیدم و علیرغم پیگیری هیچ اطلاعاتی فراتر از اخبار رسمی به وزارت امور خارجه اعلام نمیشد.» وی افزود:«اما به محض اطلاع از ماوقع در بعدازظهر جمعه ٢٠ دیماه ٩٨، به سهم خود تأکید نمودم که باید با شرمندگی تمام عین ماوقع را با مردم و جهانیان صادقانه در میان گذاشت.»
ظریف ادامه داد:«گرچه هیچ نقش یا حتی اطلاعی از تحولات نظامی نیمه شب و فاجعه دهشتناک بامداد چهارشنبه سیاه ١٨ دی ٩٨ نداشتم، ولی به عنوان یک مقام رسمی خاضعانه و با قلبی پر از اندوه از همگان عذرخواهی کردم و هنوز نیز شرمنده و عذرخواهم. از همان روز نیز همراه با همکارانم در وزارت امور خارجه صادقانه کوشیدهایم که وظایف خود را برای کشف حقیقت، کمک به کاهش آلام خانوادهها، جلوگیری از تضییع حقوق آنان و همزمان حفظ و حراست از منافع ملی در برابر بدخواهان این مرز و بوم به انجام رسانیم.میفهمم که انجام این وظیفه پیچیده بعضاً باعث حساسیت و رنجش داغدیدگان شده است که از صمیم قلب از آنها پوزش میخواهم.»
درحالی که ابعاد بین المللی سرنگونی هواپیما و حضور برخی از خانوادههای قربانیان در خارج از کشور، سبب جلب توجه رسانههای بینالمللی و دولتهایی چون اوکراین و کانادا بود، قربانیان مراسم تشییع سردار سلیمانی چندان سهمی از این توجه رسانهای نداشتند. اما در میان لایههایی از جامعه پرسشهایی پیرامون این قربانیان و علت این بیتدبیری و معرفی مقصران نیز وجود دارد.چند روز پیش، 7تشکل دانشجویی در استان کرمان در نامهای به دادستان این استان، اعتراض خود را نسبت به عدم تشکیل کمیته حقیقتیاب در مورد این حادثه اعلام کردند. در بخشی از بیانیه آنان آمده است: «آقای دادستان، با گذشت بیش از یک سال از این فاجعه، هیچ گاه از علل بروز این فاجعه حرفی زده نشده است. آیا شما به عنوان کسی که مدعی اعاده حق مردم هستید، حساسیتی از خود در این راستا نشان دادهاید؟ آیا عوامل سوءمدیریت در این ماجرا، شناخته شده و فرآیند محاکمه آنها آغاز شده است؟» در این بیانیه همچنین آمده است که در این مدت، مسئولان در استان کرمان برای روشن شدن افکار عمومی در این زمینه، فعالیتی انجام ندادهاند و حتی از پاسخگویی نیز فرار میکنند و این مسئله باعث لطمه زدن به اعتبار و آبروی نظام شده است.
منبع:روزنامه همدلی