اصلاحطلبان با محوریت احزاب 32 گانه عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و حضور 10چهره ملی اصلاحطلب، سازوکاری تحت عنوان «نهاد اجماعساز» را مامور سازماندهی فعالیتهای انتخاباتی خود کردهاند. این ایده اگرچه بعد از یک کشمکش چند ساله از زمان انتخابات ریاست جمهوری 96 نهایتاً به نتیجه رسید، اما در انتخابات ریاست جمهوری در ایران خیلی نمیتوان امیدوار بود که این دست نهادها تعیینکننده کاندیدای انتخابات باشند.
به گزارش روز نو :چهرههای سیاسی صاحب نفوذ بیش از سازوکارهای اجماعی و متحدکننده همواره در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در هر انتخابات دخیل بودهاند. با اینحال طیفی از اصلاحطلبان هستند که نقشآفرینی احزاب را دارای اهمیت میدانند. به نظر میرسد، قصد و نیت این طیف بیش از اینکه دموکراتیک شدن تصمیمگیری برای انتخابات باشد، دخیل شدن برخی چهرههایی است که خیلی در زمان دورههای پیشین انتخابات نقشی در تعیین سرنوشت فعالیتها و تصمیمات انتخاباتی نداشتند. با اینحال هنوز تصمیمات انتخاباتی برای جناحهای سیاسی تنها به انتخاب گزینه واجد آرای اجتماعی محدود میشود و هیچیک از جناحهای سیاسی درباره معضل اصلی انتخابات آتی، یعنی عدم مشارکت اجتماعی بحث و پیگیری خاصی ندارد. احمد حکیمیپور، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با همدلی با اشاره به ناکارآمدی نظام انتخابات در کشور و غیرحزبی بودن فرآیند انتخاباتی در کشور گفت: «یکی از عمدهترین دلایل ضعف احزاب در کشور این است که نظام انتخاباتی ما از مجرای احزاب نمیگذرد. اگر نظام انتخابات حزبی شود، احزاب راحتتر و فعالتر عمل میکنند. در حال حاضر احزاب در کشور وجود دارند. گاه احزاب بزرگتر و مهمتر سعی میکنند برای انتخابات برنامهریزی کنند، اما الزاما کاندیداها از سوی احزاب سیاسی معرفی نمیشوند.»
وی درباره «نهاد اجماعساز» و برنامه انتخاباتی اصلاحطلبان گفت: «از آنجا که تحولات در ایران دقیقه نودی است و خیلی از اتفاقات در نزدیکی انتخابات تعیین تکلیف میشود؛ بنابراین فعلاً کسانی که قصد کاندیداتوری دارند و احزاب نیز درحال بررسی وضعیت هستند.»
او ادامه داد: «تحولات انتخاباتی بعد از دهه فجر روشنتر خواهد شد. در حال حاضر عمده اظهار نظرها در حد گمانهزنی است. »
حکیمیپور با اشاره به گرایشهای انتخاباتی طیفهای مختلف اصلاحطلبی گفت:«در طیف اصلاحطلبان چند گرایش میبینیم. برخی معتقد به حضور با کاندیدای اصلاحطلب حداکثری هستند. طیفی دیگر کاندیدای ائتلافی را منتفی نمیدانند و برخی هم میگویند کاندیدا باید اصلاحطلب باشد ولو اینکه حداکثری نباشد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه فضای اجتماعی و سیاسی کشور هنوز انتخاباتی نشده باید زمان بگذرد تا ببینیم افراد چقدر جدی هستند، گفت:«به هر حال انتخابات جشنواره احزاب است. احزاب در زمان انتخابات فعالتر میشوند و سعی میکنند در آن نقش ایفا کنند، اما تلاش آنها به معنای ایفای نقش جدی احزاب در چرخه انتخابات نیست.» وی افزود: «نقش احزاب وقتی جدیتر میشود که نظام انتخاباتی حزبی شود. متاسفانه شاهد هستیم فردی که رئیس جمهور میشود با افتخار عدم تعلقش به هیچ حزب و گروه را مطرح میکند. این حرف بسیار غیر اصولی است. انگار نه انگار که سیاست میدان کار جمعی و تیمی است؛ نه فردی.»
حکیمیپور با تاکید بر اینکه نهاد اجماعساز در جریان اصلاحات خیلی وقت است که مطرح شده، گفت: «از وقتی که شورای عالی اصلاحطلبان معروف شد و عملکرد آن را نقد و آسیبشناسی کردند، تلاش برای ایجاد نهاد اجماعساز شکل گرفت. بحث شکلگیری چنین نهادی اولین بار در سال 96 عنوان شد. بحث بر سر شکلگیری یک سازوکار جامعتر و اجماعساز در جریان اصلاحات بود.» او ادامه داد: «در گذشته نزدیک به دو سال روی پارلمان اصلاحات و مجمع عالی اصلاحات کار شد و موادی از مقررات آن هم تصویب شد اما نیمهکاره ماند و به سرانجام نرسید. در انتخابات فعلی بحث نهاد اجماعساز مجدداً زنده شده است.» حکیمیپور با بیان اینکه یکی از دلایل به نتیجه نرسیدن نهاد اجماعساز در دورههای انتخاباتی قبلی، ویژگیهای انحصارطلبانه بوده، گفت: «برخی در جریان اصلاحات دوست دارند که کار همیشه در دست خودشان باشد. زمانی که این مسئله بخواهد به نتیجه برسد، فوراً مانعتراشی میشود.»
وی با بیان اینکه ساختار انتخاباتی باید جامع و مبتنی بر تشکلها و احزاب اصلاحطلب باشد، گفت: «البته یکی از مشکلات کار جمعی این است که کار معمولاً از تحولات عقب است. اما جریان اصلاحات اگر بتواند خود را در یکی دو ماه جمع کند، شاید بتوان فعالتر و موثرتر در عرصه انتخابات ریاست جمهوری وارد شد.» با این حال شورای هماهنگی جبهه اصلاحطلبان به طور جدی پیگیر ساختن این نهاد اجماعساز است. اما همچنان برخی اصلاحطلبان درباره موفقیت آن ابراز تردید میکنند و میگویند که مشکل اصلاحطلبان فقط با ساختن یک نهاد اجماعساز حل نمیشود. بسیاری از آنان معتقدند که مردم از جریان اصلاحات دلخور هستند و این جریان سیاسی سرمایه اجتماعی خود را از دست داده است و خیلی سخت ممکن است که مردم دوباره به آنان اعتماد کنند.
به گزارش اعتمادآنلاین چندی پیش علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب گفت:«اصلیترین متغیر در هر انتخاباتی مردم هستند. از انتخابات سال ۹۲ تا ۹۶ «مردم» متغیر قابل کنترلی برای اصلاحطلبان بودند، اما در انتخابات آتی اینطور نیست.» وی افزود:«در آن زمان اصلاحطلبان از طرف مردم هیچ دغدغهای نداشتند. هر کاندیدایی را که اصلاحطلبان معرفی میکردند یا لیستی ارائه میدادند، مردم به آن اقبال داشتند. حتی آن زمان برای مردم مهم نبود که کاندیداها استانداردها و شاخصهای اصلاحطلبی را دارا هستند یا نه. همین که مورد اعتماد جامعه اصلاحطلبی بود، به آنها رأی میدادند. به عنوان نمونه باید از لیست امید و ریاست جمهوری حسن روحانی نام برد.» علی صوفی معتقد است که در شرایط کنونی مردم از اصلاحطلبان «دلخور» هستند. او تاکید دارد:«دلخوری مردم از اصلاحطلبان در این است که تصور میکنند جریان اصلاحات از اعتماد آنها سوءاستفاده کرده و افرادی را به آنها معرفی کرده که این وضع فلاکت را برای آنها رقم زده است.»این فعال سیاسی اصلاحطلب خاطرنشان کرد:«متغیری به نام مردم، الان دیگر تحت کنترل اصلاحطلبان نیست. نخبگان سیاسی اصلاحطلب از جمله شورایعالی سیاستگذاری و احزاب و چهرههای تاثیرگذار نمیتوانند به این سادگی برای انتخابات آتی تعیین تکلیف کنند.»