اختلافات جریانات سیاسی در زمان نزدیکی به انتخاباتها بروز و ظهور پیدا میکند. در حال حاضر احتمال ائتلاف میان همه احزاب اصولگرا یکی از سوالاتی است که ذهن برخی از مردم و تحلیلگران سیاسی را به خود مشغول کرده است. این موضوع با افزایش حواشی میان مسئولان کشور در ماههای اخیر شدت گرفته است. در این میان مشخص نیست که علی لاریجانی از سوی چه جریانی به انتخابات ورود خواهد کرد. در همین خصوص گفتوگویی با امیررضا واعظی آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا داشتهایم که در ادامه میخوانید.
با نـــزديک شدن به زمان انتخابات، شبهاتي پيـــرامون احـــتمال ائتلاف جريانهاي سياسي به وجود آمده است. آيا اصولگرايان و جبهه پايداري خواهند توانست دست به ائتلاف بزنند؟
مانند تجربيات گذشته، ائتلاف اتفاق ميافتد. مشکل در جزئيات است، اما خوشبختانه در اصول اختلافي وجود ندارد. يکي از ويژگيهاي دو حزب اين است که تنها در فرعيات با يکديگر به تقابل پرداخته و در نهايت به توافق ميرسند. اعتقاد من اين است که اين ائتلاف در نهايت شکل خواهد گرفت. انتخابات 1400 انتخابات بسيار مهمي بوده و هرچه گروههاي سياسي با آرامش بيشتر و منطق برخورد کنند، هم اثر فرهنگي و اجتماعي مثبت براي جامعه به وجود ميآيد و هم چالشها و بگومگوهاي بيحاصل نيز اتفاق نميافتد. در خصوص اينکه اصلاحطلبان يا اصولگرايان به ائتلاف ميرسند، در خانواده اصولگرايي تجربه نشان داده است که به ائتلاف خواهند رسيد. گاهي پيش آمده که اصولگرايان با تعدد نامزد روبهرو شدهاند و اين تعدد گاها موجب شده که موفقيت به دست نيايد. اصولگرايان اين تجربه را دارند. نه تنها اصولگرايان بلکه اصلاحطلبان و گروههاي سياسي ديگر، بايد چالشهاي پيش روي خود را درست ارزيابي کنند و نقاط قوت خود را تقويت کنند. از اين رو نگراني بابت اينکه اصولگرايان به تفاهم نرسند، ندارم.
بخشي از اين پاسخ را بايد کساني که کارهاي اجرايي را در دست دارند به مردم بدهند. اگر ما در بخش اجرايي خصوصا دولت موفق عمل کرده باشيم، طبيعي است که مردم استقبال بهتري از حضور در انتخابات نشان خواهند داد. اعتقاد و اطمينان عدهاي از مردم که تعداد آنها ميتواند قابل توجه باشد، به نظام همچنان پابرجاست. اگر اين بخش از مردم دلخوري دارند، اين دلخوري از نوع انتخابي که در رابطه با دولت انجام گرفته است. با توجه به اين موضوع، تا انتخابات 1400، هرچه گروههاي سياسي با منطقتر با يکديگر صحبت کنند، هرچه حاشيهها و بداخلاقيهاي سياسي را کم کنند و تا روز انتخابات گفتوگويي منطقي داشته باشند، مردم اميدوار ميشوند که گروههاي سياسي براي منافع خود دعوا نميکنند و به فکر مطالبات مردم و پيشرفت کشور هستند. متاسفانه در برخي مواقع شاهد هستيم که دعواها و بداخلاقيهاي گروههاي سياسي، صرفا حزبي و تشکيلاتي است. مردم از اين موضوع ناراحت هستند و ميگويند ما فراموش شدهايم و دعواهاي سياسي جايگزين شدهاند. هرچه گروههاي سياسي با منطق و اصول اخلاقي حرکت کنند، يکديگر را به چالش نکشند، به مواردي غيرضروري نپردازند و در عين حال به سمت برنامهمحوري در گفتوگوهاي خود بروند، بخشي از شرايط حضور مردم را فراهم ميکنند. مقام معظم رهبري بارها به حضور حداکثري تاکيد کرده اند. اين حضور به عملکرد دولت، گروهها و احزاب تا 1400 گره خورده است. بخش قابل توجهي از مردم اصول و انقلاب خود را دستمايه دعواهاي سياسي قرار نميدهند.
مــقام معظم رهبري در اين سالها چند بار بر لزوم تعامل ميان مجلس و دولت تاکيد کردهاند. آيا گام رو به جلويي در اين خصوص برداشته شده است؟
اميدواريم اينگونه باشد. بايد قضاوت را منصفانه انجام دهيم. از اينکه سران قوا به هم متلک بياندازند يا حرفهاي خود را از تريبونهاي رسانه به يکديگر بزنند، نميتواند آثار خوبي داشته باشيم. نکته ديگر اين است که نبايد تعامل را تنها از مجلس مطالبه کنيم. اين موضوع بايد از دولت هم خواسته شود. نبايد اينگونه باشد که دولت در مقابل تعامل مجلس هيچ اقدامي نکند يا بالعکس. اينکه سران سه قوه با يکديگر عکس بگيرند و هر کدام از مطالبات حرف بزنند ولي در عمل فاصلههايي وجود داشته باشد. اگر در عمل و گفتار، تعاملي که تحت عنوان تعامل دو سويه و چند سويه مد نظر مقام معظم رهبري است اتفاق بيفتد، آثار خوبي براي انتخابات 1400 به وجود خواهد آمد.
تا به حال نشنيدهام که گروههاي اصولگرا به طور رسمي اعلام کنند که ما پيروز انتخابات هستيم. اگر افرادي از جمله بنده به صورت شخصي مدعي چنين موضوعي شد، اين نگاه فردي است. اينکه تصور کنند، گروهي از حالا برنده انتخابات هستند، ميتواند اشتباه باشد. مردم ايران در 48 ساعت منتهي به انتخابات تعيين ميکنند که چه کسي ميتواند برنده انتخابات باشد. مجهول بودن انتخاب فرد مورد نظر، يکي از ويژگيهاي انتخابات رياست جمهوري در ايران است. قطعا اين موضوع به اين نکته مربوط است که در بحث احزاب ضعيف هستيم و احزابي که بتوانند نقش يک لکوموتيو قوي را ايفا کنند که بخش قابل توجهي از مردم را به سمت مطالبات خود ببرند، وجود ندارند. اين از کمبودها و مشکلاتي است که باعث ميشود انتخابات در ايران غيرقابل پيشبيني باشد. در انتخابات گذشته نيز اين موضوع را به وضوح ديديم. تحليلگران سياسي و افراد حزبي هرگز پيشبيني نميکردند که در 48 ساعت آينده چه کسي رئيسجمهور خواهد شد.
اصولگرايان تا به حال به چه گزينههايي رسيدهاند و آيا آقاي لاريجاني نيز در زمره نامزدهاي اصولگرايان خواهند بود؟
آقاي لاريجاني 12 سال رئيس مجلس بوده، فردي باتجربه در حوزه سياست است و ميتواند به خوبي موضوعات را رصد کند. نيازي نيست که نکتهاي در خصوص ايشان بيان شود. اعتقاد شخصي من بر اين است که آقايلاريجاني در اين دوره به انتخابات ورود نکرده و چند سالي ريکاوري سياسي داشته باشند. سعي کنند مسائل را رصد کنند. خودشان مختار هستند، اگر بنا دارند تشکل يا گروهي را بنا کنند ولي اين احتمال را ميدهم که در شرايط فعلي اقبال به آقاي لاريجاني در گروههاي سياسي اصولگرا کم باشد. باور من بر اين است که شايد گروهي اقليت در اصولگرايان از آقاي لاريجاني حمايت کنند ولي اين حمايت کارآمدي براي کسب راي را نخواهند داشت. اصلاحطلبان هم نميخواهند روي آقاي لاريجاني سرمايهگذاري کنند. چند دستگي راجع به اين موضوع مطرح است و يک گروه ميگويد از او حمايت ميکنيم و گروه ديگر مخالفت ميکند. ميخواهند تتمه اعتبار ايشان را به چالش بکشند و خيريتي در اين تصميم از سوي برخي اصلاحطلبان وجود ندارد. آقايلاريجاني فردي هوشمند هستند و ميدانند چه تصميمي در اين خصوص بگيرند.
منبع:ارمان ملی