«رخداد» در حالی عنوان نخستین مسابقه سیاسی تلویزیونی را یدک می کشد که جهتگیریهای سیاسی آن بر ضد شخصیتهای نظام و دولت، نه تنها ملی بودن صدا و سیما را زیر سوال برده بلکه به دلیل موضعگیریهای هدفدار، از لحاظ حرفه ای، نیز کیفیت های لازم را ندارد.
به گزارش روز نو :برنامه "رخداد" ؛ عنوان مسابقهای تلویزیونی است که از هفته دوم آبان ماه از شبکه افق سیما در حال پخش است. سوالات شفاهی درباره مسائل تاریخی و سیاسی معاصر، آرشیو تصاویر دیده نشده و شناخت شخصیتها، از جمله آیتمهای این مسابقه به شمار میروند و مهمتر آنکه در شبکه های اجتماعی از این برنامه با عنوان"نخستین مسابقه سیاسی تلویزیون" نام می برند. شرکت کنندگان در هر قسمت در سه گروه دو نفره به رقابت با هم میپردازند و در نهایت ۱۰۰ میلیون ریال جایزه نقدی به نفر برنده تعلق میگیرد. اجرای برنامه به عهده محمدرضا شهبازی است که پیش از آن اجرای برنامه «دکتر سلام» را برعهده داشته است. مجموعه طنز دکتر سلام شامل آیتمهای طنزی بود که با محوریت سیاسی و با رویکرد ضد دولت حسن روحانی تهیه و در برخی سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام پخش میشد.
مسابقه رخداد نیز در امتداد رویکرد تقابلی با دولت حسن روحانی شروع به کار کرده و این بار نه از طریق ماهیت طنز و کاریکاتور، بلکه از دریچه یک مسابقه تلویزیونی با محوریت شرکت کنندگان مردمی در حال پخش از صدا و سیمای ملی است. طرح سوالات جهت دار که به طور قطع با اهداف خاص سیاسی و جا انداختن دیدگاههای سازندگان از جمله تخریب دولت حسن روحانی تنظیم شده، به اصلیترین پاشنه آشیل این برنامه تلویزیون کم بیننده تبدیل شده است. بهره برداری سیاسی از تلویزیون و القای تفکر و رویکرد خاص نه تنها سبب نادیده گرفتن و توهین به تفکرات مردم با گرایشهای مختلف سیاسی و زیر سوال بردن ماهیت ملی و فراجناحی صدا و سیما شده، بلکه از نظر اخلاقی و حرفهای نیز ماهیت این برنامه را زیر سوال برده است؛ که چگونه یک برنامه تلویزیونی با اهداف سرگرم کننده تا این حد در راستای تفکر سیاسی گروهی خاص و همچنین تخریب گرایشهای سیاسی دیگر جامعه اقدام میکند. محمدرضا شهبازی مجری این مسابقه درباره طراحی سوالات سیاسی بر اساس چهرههایی چون سید محمد خاتمی و محمود احمدینژاد که کمتر در تلویزیون از آنها صحبت میشود، گفته است: «من در طراحی سوال دخالتی ندارم، ولی تا آنجا که در جریانم خدا را شکر محدودیتی نبوده است. این کاملاً درک شده که اگر قرار است چنین مسابقهای طراحی شود نمیتوان با محدودیتهایی که جا افتاده و برخی چهرهها اسمشان کمتر میآید، برگزار شود. نمیتوان بخشی از تاریخ را ندید و حذف کرد صرفاً برای اینکه این اسامی نباشند.» نکته جالب اینجاست که بازبودن دست سازندگان در نزدیک شدن به برخی سوژههای خاص تنها در این برنامه ممکن شده و برنامههای دیگر تلویزیون همچنان از پرداختن به برخی شخصیتها و حوادث در معذوریت قرار دارند.
به طور کلی به دلیل کاهش تماشای برنامههای تلویزیون توسط اکثریت مردم و همچنین پخش مسابقه تلویزیونی رخداد از شبکه افق که نسبت به شبکههای دیگر تلویزیون مخاطب کمتری دارد، نظرات زیادی درباره این مسابقه در شبکههای اجتماعی وجود نداشت و تنها چند کلیپ این برنامه که به طرح سوال درباره رئیس جمهورهای سابق کشور اشاره داشت در شبکههای اجتماعی تا حدی جنجال آفرین شد. با این حال در اینجا به چند اظهارنظر توییتری کاربران اشاره شده است:
* استمرار پخش مسابقه_رخداد شبکه افق، هم توهین به شعور مخاطب است و هم اقدامی علیه امنیت ملّی. تا دیروز مدیران این شبکه از طریق سوءاستفاده از برخی چهرههای خاص خارج از کشور، قصد افزایش مخاطب خود را داشتند و امروز با آویزان شدن به کراوات جاسوسان و نیز سیاسیون داخلی. آقایان! کمی یواش تر لطفاً
* وقتی میخواهی منوچهر نوذری باشی، ولی باید سوالات امنیتی را بپرسی؛ برنامه رخداد، شبکه افق. با این فرمون بریم در بعد سیاسی تا ۲ سال دیگه میشیم کره شمالی این شوخی نیست واقعیته
* مسابقه رخداد شبکه افق به دنبال چیست؟ تسویه حساب امنیتی یا حذف رقبای سیاسی در آستانهی انتخابات؟
با این حال امیرحسین ثابتی از مجریان شبکه افق، به تحسین و تعریف از برنامه تلویزیونی باب طبع خود پرداخته و در حساب توییتری خود نوشته است: انصاف حکم میکند برخلاف انتقاداتی که تاکنون نسبت به صداوسیما داشتیم، این بار بگوییم که پخش مسابقه "رخداد" توسط رسانه ملی یک خرق عادت بزرگ بود زیرا علاوه بر جنبه سرگرمی، محتوای آموزشی و مفیدی برای مخاطب دارد. قسمت دوم این مسابقه تاریخی و سیاسی امشب ساعت ۲۱ شبکه افق.
فارغ از گرایشهای سیاسی و در رویکردی علمی و آکادمیک، پژوهشگر ایرنا با حمیدرضا صادقی استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فرهنگ و جامعه درباره کارکرد تلویزیون در عصر حاضر و همچنین بهره برداری سیاسی از برنامههای تلویزیونی و پیامدهای آن در جامعه گفتگوی کوتاهی انجام داده است:
حمیدرضا صادقی جامعه شناس و استاد دانشگاه با اذعان به قدرت تلویزیون در قرن بیستم، کارکرد آن در عصر حاضر و با ظهور شبکههای اجتماعی را رو به افول دانست و بیان داشت: هرچند میتوان تلویزیون را قدرتمندترین پدیده ارتباط جمعی در قرن بیستم به شمار آورد که توانسته بود با نقش بی بدیل خود در ایجاد باورها و نگرشها و نهایتاً افکار عمومی جامعه مؤثر واقع شود اما کم کم با ظهور تکنولوژیهای جدید از نقش و کاربردهای آن کاسته شده است. زمانی تلویزیون قدرتمندترین رسانه محسوب میشد چرا که توانسته بود خبر و اطلاعات را همراه با مستندات تصویری به مخاطب منتقل کند، مخاطبان به نوعی تصمیم سیاستگذاران حاکم بر تلویزیون بودند، سیاستهایی که در کل جهان اهداف عمومی را دنبال میکرد و در بعضی نقاط نیز علاوه بر اهداف عمومی، برخی اهداف خاص را مورد حمایت قرار میداد، مخاطب امکان مقایسه و راستیآزمایی اطلاعات دریافتی را نداشت و از این رو همیشه محکوم به پذیرش آنچه مشاهده میکرد، بود.
با ظهور تلویزیون و شبکههای ماهوارهای تا حد امکان انتخاب برای اقلیتی از جامعه فراهم آمد؛ در حالی که به دلایل مختلف سیاسی اقتصادی و فرهنگی این شبکهها حداقل در جامعه ما مشمولیت پیدا نکرد. تا اینکه با ظهور اینترنت و بالطبع شبکههای اجتماعی مجازی، و به تعبیر استاد محسنیان راد «بازارچه های متعدد پیام» در جامعه تشکیل شد که هر فردی به راحتی در هر زمان امکان دریافت و مقایسه اطلاعات و اخبار را پیدا کرد و این قضیه منجر به افول امپراطوری تلویزیون خصوصاً تلویزیونهای ایدئولوژیک محور شد.امروزه تلویزیون مقبولیت سابق خود را فقط در بین قشری از مشتریان و مخاطبان قدیمی خود دارد که امکان یا میلی برای دسترسی به سایر رسانههای جدید ندارد. از این رو میتوان گفت که توانایی اثرگذاری به افکار عمومی را از دست داده است.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ و جامعه در پاسخ به اینکه بهره برداری سیاسی از برنامههای تلویزیونی چه پیامدهایی برای تلویزیون خواهد داشت، افزود: پاسخ به این پرسش به نوعی در پاسخ به پرسش نخست هم آمده است؛ هر گونه بهره برداری سیاسی از تلویزیون از آن جایی که دیگر امکان تک صدایی بودن آن در جامعه وجود ندارد، میتواند موجبات تأثیرات مخربی بر اعتماد اجتماعی باشد. بی اعتمادی از آنجا ناشی میشود که جامعه آنچه در واقعیت مدنی خود می بیند را با استفاده از تمامی رسانههای در دسترس خود میآزماید و در این آزمون رسانههایی که با رهیافتی خاص مسئله را واگو کرده اند در مظان اتهام و تردید قرار میگیرند، این قضیه باعث میشود که گستره تردید به سایر ارکان اطلاع رسانی نیز تسری یابد و نهایتاً موجب کاهش مقبولیت و مشروعیت در جامعه را فراهم آورند و منجر به عمیقتر شدن شکاف بین اصحاب این رسانه و مردم خواهد شد. رسانهای که به دلیل ماهیت خود پتانسیل قوی در انجام و وفاق ملی دارد تبدیل به رسانهای تفرقه افکن میشود.