مسجدجامعی:هر مقام اجرایی به دانش و تجربه آیت‌الله هاشمی نیاز دارد | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۳

روزنو-احمد مسجدجامعی پیش از آنکه بر مسند ریاست شورای شهر تهران در دوره چهارم تکیه بزند یا حتی پیش از آنکه به‌عنوان عضوی اصلاح‌طلب و البته در اقلیت، وارد دوره سوم این شورا شود، به دلیل سال‌ها سابقه مدیریت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در سطح قائم‌‌مقام وزیر و وزیر، دولتمردی کارآزموده به‌شمار می‌رفت، بنابراین وارد مهم‌ترین پارلمان محلی کشور نشده بود تا آن را سکویی برای رسیدن به سمت‌های وزارت و وکالت کند. رئیس‌ شورای شهر پایتخت که برخلاف بسیاری از همکارانش در این نهاد، هم زاده تهران و هم اصالتا تهرانی است، در این سال‌ها همواره کوشیده در مدیریت شهری پایتخت به‌عنوان یک تهرانی و نه چهره‌ای سیاسی نقش‌‌آفرین باشد. آنچه مسجد‌جامعی از دوره وزارت ارشاد دولت اصلاحات به شورای شهر آورد، فقط توجه بیشتر به امور فرهنگی بود، نه گرایش‌های سیاسی. با این اوصاف برای آگاهی از دیدگاه‌های این چهره‌ محبوب و البته مقبول اصلاح‌طلبان درباره تحولات روز جامعه و کشور که قاعدتا پرسش‌های سیاسی به‌شمار می‌روند، چاره‌‌ای نیست جز آغاز گفت‌وگو با یک سوال که تا‌ اندازه‌ای رنگ ‌و بوی شهری هم داشته باشد و این همان راهکار ما برای آگاهی از دیدگاه‌های مسجد‌جامعی درباره موضوعات سیاسی روز بود.

روی کارآمدن دولت جدید تقریبا با آغاز شورای شهر چهارم تهران همزمان بود. با توجه به تغییرات گسترده در ترکیب شورای شهر ازجمله تغییر ریاست آن از مهدی چمران به شما تعامل دولتمردان جدید را با شورای شهر چهارم چگونه ارزیابی می‌کنید؟

طبعا از دولتی که با آرمان‌های نو و تازه آمده و بنیان و پایه کار خود را نیز بر مبنای پاسخگویی به خواسته‌های مردم گذاشته است، انتظار می‌رود که تعاملش با نماینده‌های مردم بیشتر باشد. این تعامل را هم در مورد مجلس و هم در مورد شورای شهر می‌بینیم. یعنی تعاملی که مجلس و دولت در این دوره دارند به مراتب بیشتر از دوره پیشین است. با آنکه دولت سابق به مجلس نزدیک‌تر بود و یکی از جلوه‌های آن در انتخاب‌های مکرر وزیر ورزش اتفاق افتاد و دولت بدون هیچ‌گونه فضا‌سازی وزرای خود را معرفی کرد که این موضوع یک جلوه این تعامل بود و جلوه دیگر آن حضور صمیمانه دستگاه اجرایی در شورای شهر است که در حقیقت حقوق دولت محلی را در مقابل دولت مرکزی به رسمیت می‌شناسد. درحالی که در وضعیت پیشین حتی کاربرد این کلمه هم مشکل داشت.

اخیرا وزیر مسکن و شهرسازی دولت روحانی در شورای شهر حضور پیدا کرد. فکر می‌کنید این موضوع تا چه اندازه نشان‌دهنده تغییر در وضعیت رابطه این دو نهاد انتخابی با یکدیگر است؟

شورای پیشین به مراتب به دولت نزدیک‌تر بود اما پای وزیران به شورا باز نشد. آقای آخوندی در جلسه شورای شهر، جایگاه شوراها و نماینده‌های مردم تهران را به‌عنوان مجموعه‌ای که متولی اداره امور محلی هستند جایگاهی دانست که در تعامل با دولت مرکزی است و پیشنهاد ایشان این بود که تشکیلات و مدیریت سیاسی را به نفع مدیریت‌های شهری، مدیریت‌های محلی و منطقه‌ای محدود کنیم. این‌گونه نگاه ناشی از جایگاهی است که در این تفکر برای دفاع از مردم‌سالاری وجود دارد. به نظرم نفس این موضوع که وزرای دولت قبول می‌کنند در چنین گفت‌وگویی شرکت کنند بسیار ارزشمند است.

حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی در انتخابات به چه دلیل بود؟ مشخصا نسبت فعلی دولت روحانی با اصلاح‌طلبان چگونه است؟

اصلاح‌طلب اندیشه‌ای است که در عمل به چند حزب مشخص محدود نمی‌شود. اگر این جریان را در چارچوب اندیشه اصلاح‌طلبی ببینیم این مجموعه بیرون از این نگاه نیست. به عبارتی شاهد آن خواهیم بود که این تفکر حوزه تاثیرات خود را باز کرده است. به‌طور مثال اگر به مواضع دیگر صحبت‌های آقای آخوندی به‌عنوان نماینده دستگاه اجرایی با نمایندگان مردم تهران در شورای شهر توجه کنید در برابر آن موضع آقای سروری را دارید. ایشان در طبقه‌بندی‌های معمول به لحاظ سیاسی در جایگاهی قرار می‌گیرد که جزو گروه‌های اصولگراست، اما وقتی به‌عنوان یک اندیشه به مسائل توجه می‌شود، بیان تاییدآمیز ایشان از سخنان آقای آخوندی و تاکید ایشان بر تثبیت جایگاه شورا و مدیریت شورایی مهم است. اصلاح‌طلبی یک شغل نیست که مخصوص یک گروه خاص باشد بلکه اندیشه و عمل است که مبتنی‌بر مردم‌سالاری در چارچوب قانون اساسی است. به این موضوع هم اشاره کنم که این تفکر شورایی محصول دوران خاصی است.

محصول کدام دوران است؟

موضوع شورا‌ها از ابتدا در قانون اساسی بود یعنی از اول انقلاب و سال 58 بحث آن وجود داشت و بعدا اجرای این موضوع فراموش شد و در زمان آقای خاتمی به فعلیت رسید. به‌خاطر دارم همان زمانی که چنین بحث‌هایی مطرح شد و آقای موسوی‌لاری این برنامه را به مجلس داد و تاکید کرد ظرف مدت کوتاهی این کار را انجام دهد، همان زمان هم گفته می‌شد که این برنامه بلندپروازانه است اما چون دولت تاکید داشت که از محورهای اساسی آنها در مدیریت تمرکززدایی است و باید به استفاده از ظرفیت‌های محلی و پاسخگویی به نیازها براساس مقتضیات محیطی و منطقه‌ای توجه شود سریعا آن را به نتیجه رساندند و پایه اجرای قانون شوراها گذاشته شد. شوراها محصول عملی آن دوره است و البته به لحاظ نظری به دوره مرحوم آیت‌الله بهشتی و مرحوم آیت‌الله طالقانی و تدوین قانون اساسی برمی‌گردد. بنابراین باز هم به این صورت اگر بخواهیم بگوییم روایت اجرایی‌کردن مردم‌سالاری در چارچوب قانون اساسی یک خواست اصلاح‌طلبانه بود که می‌خواست به موادی از قانون اساسی که مغفول مانده بپردازد که یکی از مواد مغفول مانده در قانون اساسی همین بحث شوراها بود که حوزه تفکر و اندیشه‌اش در دولت جدید هم به همان نحو دوره اصلاحات جای خود را باز کرده اما اگر بخواهیم در قالب معمول و طبقه‌بندی‌های حزبی ببینیم موضوع به شکل دیگری است. از این جهت می‌خواهم بگویم دولت جدید هر چه به تحقق قانون اساسی نزدیک شود موفقیت اصلاحات بیشتر است.

چندی پیش آقای روحانی گزارشی از عملکرد 100 روزه خود بیان کردند. به نظر شما در همین مدت 100 روزه چند درصد از مطالبات مردم و اصلاح‌طلبان محقق شده است؟ به نظر شما مردم در این مدت از عملکرد دولت راضی بوده‌اند؟

فعلا لبخند به لب مردم آمده است و حس رضایت از این آرامش نسبی را در کوچه، خیابان و کار وکسب و اقتصاد و محیط‌های عمومی احساس می‌کنیم. نزدیکی میان دل‌ها ایجاد شده و فضای اجتماعی قدری لطیف شده است. آن موضع‌گیری‌های تند و خشونت‌آمیز و تشبیهات ناروا که شخصیت‌های ارزشمند انقلاب را با منافقین صدر اسلام مطابقت می‌دادند و زیرسوال می‌بردند به نحو چشمگیری کاهش یافته و خریدار ندارد. فضای گفت‌وگو ایجاد شده است و جامعه باور دارد که در حال حاضر کار در دست آدم‌های عاقل و دلسوز و با تجربه است. به‌طور مثال کسی نسبت به وزیر خارجه این توهم را ندارد که او فردی تازه‌کار است و درصدد یادگرفتن الفبای سیاست. پیش از این برخی مدیران ارشد ما افرادی بودند که در مورد تمام امور عالم نظر می‌دادند و همه چیز را می‌خواستند در قالب‌های ذهنی خود القا کنند. ولی اکنون این حس در خارج و داخل به وجود آمده است که مثلا با یک دیپلمات ورزیده طرف هستند که توان مذاکره با نمایندگان قدرت‌های بزرگ جهانی را دارد و می‌تواند در چارچوب زبان قابل فهم بین‌المللی از منافع ملی و حقوق مردم دفاع کند. این مجموعه امتیاز دیگری دارد مبنی بر اینکه خوشبختانه در این دوره نظام، مردم، دستگاه اجرایی و نخبگان جامعه تقریبا در یک گروه قرار گرفته‌اند. به‌عنوان نمونه اگر حرکتی توسط دستگاه دیپلماسی کشور انجام می‌شود مردم حس می‌کنند که این حرکت عقبه بسیاری دارد یعنی هنرمندان، اصحاب فکر و توده مردم همراه هستند.

با این اوصاف یعنی شما معتقدید مطالبات سیاسی و اجتماعی مردم در همین مدت کوتاه محقق شده است؟

معتقدم دست‌کم این حالت به نحوی فراگیر به وجود آمده است که نظام در حوزه‌های مختلف تواناترین افراد خود را در اختیار گرفته و دوره آزمایش و خطا به پایان رسیده است. بنابراین اگر کاری هم از پیش برده نشود مردم این باور را دارند که از این مسوولان کارآمد‌تر و قوی‌تر ندارند. گزارش آقای روحانی امتیاز دیگری هم داشت و اینکه ایشان در گزارش خود اعلام کردند درست است که دولت جدید برجسته‌ترین افراد را در کابینه خود به کار گرفته است اما با این حال وضعیت اعتباری و اقتصادی کشور در شرایط دشواری است. جامعه ایرانی دارای تاریخ، فرهنگ و تمدن است و احترام‌برانگیز بودن برای چنین ملتی مهم است، اکنون شخصیت‌هایی که در دولت جدید هستند و شخص رئیس دولت این احساس را در جامعه ایرانی ایجاد کرده‌اند که نام بلند ایران در سطح جهان احترام‌برانگیز است. مردم ایران از اینکه نمایندگان‌شان در سطح بین‌المللی دیده و مورد توجه هستند، خوشحال هستند. این توجه هم از موضع شوخی و طنز نیست که مثلا جهان را مدیریت می‌کنیم بلکه از موضع احترام است یعنی به‌طور مثال دولت این توانایی را دارد که وزیر امور خارجه خود را به کشوری بفرستد و مقامات ارشد هم‌پایه او از بهترین کشورهای صنعتی جهان یک‌شبه در آنجا حاضر شوند تا با او از موضع برابر گفت‌وگو کنند. حالا این نوع از دیپلماسی را با دیپلماسی دولت قبل و جایگاه طرف‌های مذاکره مقامات مقایسه کنید. در چنین شرایطی شاید جامعه عکس‌العمل خود را نتواند نشان دهد اما مردم ایران چنین مسائلی را مهم می‌دانند و این موفقیتی است که دولت آقای روحانی به دست آورده است و مردم به توان بالای دولت جدید اعتماد دارند اما پیش از این به مدیران و توانایی آنها چنین اعتمادی نداشتند. همین وضع را در حوزه نفت و کشاورزی و میراث فرهنگی هم شاهد هستیم هرچند اخبار کمتر رسانه‌ای شده است.

آقای روحانی در گزارش خود عملکرد دولت‌های نهم و دهم را نقد کرد. بعد از این گزارش برخی اعلام کردند که احمدی‌نژاد در دادگاه مردم محکوم شده و در سوی مقابل عده‌ای اعتقاد داشتند باید فرصتی هم در اختیار وی برای پاسخگویی قرار بگیرد. پاسخ شما به این درخواست چیست؟

همان گروه‌هایی که زمانی مدافع و پشتیبان آقای احمدی‌نژاد بودند الان هم وجود و نفوذ دارند. این گروه‌ها در مجلس، رسانه‌های رسمی و غیررسمی و مطبوعات هستند. ایشان افراد بانفوذ و پرقدرتی را پشت سر خود داشته و کماکان دارند و طبیعتا وقتی معتقدند باید فرصتی در اختیار آقای احمدی‌نژاد قرار بگیرد پاسخ این است که ایشان چنین فرصتی را دارند چرا که حامیان پیشین ایشان همه‌جا هستند. پیش از این افراد زیادی برای ایشان فداکاری کردند و پشت سر او ایستادند و به نفع وی شعار دادند و با بداخلاقی هم سابقه انقلاب را زیر سوال بردند و هم به بزرگان نظام توهین و بی‌حرمتی کردند. در حال حاضر هم آقای احمدی‌نژاد چنین مدافعانی را دارد و فکر نمی‌کنم دست آنها در باب گزارش دادن بسته باشد و اگر به نظرشان نکته‌ای مغفول مانده است می‌توانند از این همه تریبون‌هایی که در اختیار دارند این نکته‌ها را بیان کنند. البته چنین درخواستی برحق است چراکه ما دوره قبل شاهد بودیم وقتی همه تریبون‌ها از شخصی گرفته شود شرایط سختی ایجاد می‌شود. زمانی برای ما چنین وضعیتی وجود داشت که برخی یکجانبه اظهاراتی را بیان می‌کردند و ما هیچ تریبونی در اختیار نداشتیم. معتقدم اگر چنین حقی برای ایشان وجود ندارد باید در نظر گرفته شود.

تاکنون رایزنی‌هایی میان سرشناسان اصلاحات مانند موسوی‌خوئینی‌ها، سیدمحمد خاتمی و عبدالله نوری با حسن روحانی برای اداره کشور برگزار شده است؟

تا جایی که اطلاع دارم نشست‌هایی میان آقای خاتمی و آقای روحانی وجود داشته که از جزئیات این جلسات بی‌اطلاعم.

در این سال‌ها به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان از نبود فردی که بتواند نقش برادر بزرگ‌تر را در میان اصلاح‌طلبان ایفا کند رنج برده‌اند. به نظر شما در میان آقایان موسوی‌خوئینی‌ها، عبدالله نوری و سیدمحمد خاتمی کدام‌یک می‌توانند فصل‌الخطاب باشند؟

برادر بزرگ‌تر البته به تعبیر شما امری قراردادی نیست و بزرگ‌تری و برادری در جریان عمل و در طول زمان اتفاق می‌افتد. معتقدم تمام افرادی که شما از آنها نام بردید هرکدام جایگاه خود را در شرایط سخت پیدا کرده‌اند. اصل کار جمعی از ویژگی‌های اصلاح‌طلبان است و در این دوره نمود بیشتری داشت.

به نظر شما اصولگرایان افراطی برای زمین‌گیر کردن دولت روحانی چه برنامه‌های دارند؟

نمی‌دانم.

عمده هدف جریان انحرافی در تخریب و توهین به شخصیت‌های برجسته نظام مانند آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی چیست؟

حذف یاران و نزدیکان امام از اطراف مقام معظم رهبری کاری ناپسند است که متاسفانه گروهی در پی آن هستند

ارزیابی شما از جایگاه آیت الله هاشمی و نبست ایشان با دولت روحانی چیست؟

آقای هاشمی خاطره انقلاب و از استوانه‌های نظامند و هر مقام اجرایی چنانچه حسن‌نیت داشته باشد به دانش و تجربه ایشان نیازمند است. شاید انتخاب ایشان در جایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت بیشتر از این ناحیه قابل دفاع باشد.


برچسب ها: احمد مسجدجامعی
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز