شرايط امروز اصلاحطلبان ناشي از برخي عملکردها و اتفاقاتي است که طي اين چند سال رخ داده و موجب شده آنها به طور محسوسي با ريزش سرمايه اجتماعي مواجه شوند. چنانکه پايگاه راي24 ميليوني و اصلاحطلب روحاني امروز نهچندان دلخوشي از دولت دارد و نه اينکه حمايتي از اصلاحطلبان ميکند. بنابراين اصلاحطلبان بايد طرحي نو دراندازند، به متن جامعه بازگردند و روي نهادهاي مدني و باسازي اعتماد مردم تمرکز کنند. حجتالاسلام محسن رهامي عضو شوراي عالي جبهه اصلاحات معتقد است: «اصلاحطلبان بايد به ريشهيابي علل و عوامل رويگرداني مردم از صندوقهاي رأي، بررسي ضعفها و اشکالاتي، که به عملکرد مجموعه جريان اصلاحات مربوط ميشود و برطرف ساختن آنها، سازماندهي تشکيلاتي کارآمد و مطابق با شرايط و اوضاع و احوال جديد و خصوصا اصلاح رابطه اصلاحطلبان با مردم و نزديکتر شدن به بدنه جامعه و اصلاح و بازنگري اهداف و آرمانهاي اصلاحات بپردازند و همچنين طراحي جديدي براي «مانيفست اصلاحات» برنامهريزي کنند.
بازگشت به جامعه
به گزارش روز نو :اصلاحات به عنوان جرياني که همواره در تلاش براي محوريت جامعه مدني و پيگيري مطالبات مردم بوده در مقاطع مختلف با برخي رويکردها و عملکردها توانسته پايگاه اجتماعي خوبي را در جامعه بهدست آورد و مردم را با خود همراه کند. اين مساله را ميتوان در آوردگاههاي انتخاباتي به وضوح مشاهده کرد. اما چند سالي ميشود که جامعه ديگر بر مبناي آنچه جريانات سياسي مطرح ميکنند عمل نميکند و راه ديگري را براي پيگيري مطالبات خود در نظر گرفته است. بسياري از تحليلگران بر اين عقيدهاند که اين اتفاق از حد فاصل نيمه دوم سال 96 تاکنون رخ داده است و تحولات در اين بازه زماني باعث شده جريانات سياسي ديگر براي مردم محل تاثير و تصميمگيري نباشند. مشخصا نا آراميهاي ديماه96 و آبان و دي 98 باعث شده است بهواسطه شرايط معمول در جامعه اعتماد مردم به برخي نهادها مثل دولت يا ديگر دستگاهها هر چه کمتر شود. جريانات سياسي نيز بهواسطه عدمتحقق وعدهها يا برخي ناکارآمديهاي مجموعه مورد حمايت آنها با رويگرداني جامعه مواجه شدهاند. نمونه بارز اين مساله را ميتوان در انتخابات مجلس يازدهم ديد که با وجود تبليغات فراوان براي حضور گسترده مردم شاهد کاهش معنادار و چشمگير مشارکت در انتخابات بوديم. جامعهشناسان نيز اين نوع رويکرد مردم را پاسخي به بيتوجهي به مطالبات خود ميدانند. در چنين شرايطي برخي معتقدند اصلاحطلبان بايد به تعطيلات سياسي بروند و حال که مجلس را نيز به رقيب ديرين واگذار کردهاند فرصت مناسبي است تا به بازنگري رفتار خود در اين سالها بپردازند؛ به صحن جامعه بازگردند و از ابتدا به تقويت نهادهاي مدني مشغول شوند تا باز هم بتوانند پايگاه اجتماعي از دست رفته خود را بازسازي کنند و از متن جامعه دوباره به ساختار قدرت بازگردند. طرحي که در دولت اصلاحات نيز محمدرضا خاتمي نايب رئيس مجلس ششم مطرح ميکرد. گرچه برخي چهرههاي اصلاحطلب مثل محمد قوچاني معتقدند اکنون در شرايط متاثر از کرونا و سکوت احزاب و اشخاص اصلاحطلب دو ماه پس از پايان انتخابات، اين پوپوليسم سياسي است که جريان اصلاحات را هدايت ميکند. اما آنچه مسلم است اصلاحطلبان براي بازگشت به ساحت قدرت نيازمند پشتوانه مردمي هستند. با اين حال بازسازي اعتماد عمومي نيز امر آساني نيست و نياز به تلاش مجدانه احزاب و اشخاص اصلاحطلب دارد. آنها بايد از فرصت مجلس يازدهم بهره ببرند و با نوعي اصلاح و بازبيني جرياني، خود را براي انتخابات 1400 آماده کنند.
از مردم فاصله نگيريم
يک فعال سياسي اصلاحطلب در ارتباط با به مرخصي رفتن اصلاحطلبان و فاصله گرفتن از قدرت اظهارداشت: در مورد جريانهاي سياسي کشور، اصطلاح به مرخصي رفتن، اصطلاح درستي نيست. اتفاقا بهنظر من برعکس، نهتنها اصلاحطلبان، بلکه ساير جريانهاي سياسي کشور نيز همت و فرصت کافي صرف کنند و در مورد علل کاهش شديد حضور مردم، دلسوزانه و بدون حب و بغض، به ريشهيابي بپردازند. محسن رهامي گفت: در اين مسأله وظيفه اصلاحطلبان البته سنگينتر است، زيرا در انتخابات 92، 94 و 96، اکثريت مردم از اين جريان بهطور چشمگير حمايت کرده و به کانديداي معرفي شده بهوسيله اين جريان، در انتخابات رياستجمهوري، مجلس و شوراي شهر، به نحو بسيار شايستهاي رأي دادند؛ بنابراين حال که تا حدي فرصت ارزيابي و بررسي بيشتر براي اصلاحطلبان فراهم شده است، بايد با ريشهيابي علل و عوامل رويگرداني مردم از صندوقهاي رأي، بررسي ضعفها و اشکالاتي که به عملکرد مجموعه جريان اصلاحات مربوط ميشود و برطرف ساختن آنها، سازماندهي تشکيلاتي کارآمد و مطابق با شرايط و اوضاع و احوال جديد و خصوصا اصلاح رابطه اصلاحطلبان با مردم و نزديکتر شدن به بدنه جامعه و اصلاح و بازنگري اهداف و آرمانهاي اصلاحات، همچنين طراحي جديدي براي «مانيفست اصلاحات» پيريزي کنند. وي افزود: به نظر ميرسد اصلاحطلبان از مردم فاصله گرفتهاند، در حالي که بايد پيگيري خواستهها و مسائل مردم و حل مشکلات آنها با توسعه و تعميق عدالت، به عنوان مأموريت اصلي و بنيادي اصلاحات تعريف شود و مردم به اين باور برسند که اصلاحطلبان به دنبال منافع بنيادي و اساسي آنها هستند، نه بهدنبال منافع خانوادگي و محفلي خودشان و پست پيدا کردن براي مثلا آقازادههايشان، البته اين کار هم زمان ميخواهد و هم همت عالي و ميدانم که بازگرداندن اعتماد مردم در شرايط فعلي کشور کار بسيار سختي است. عضو شوراي عالي سياستگذاري جبهه اصلاحطلبان درخصوص بازسازي تشکيلاتي و راهبردي اصلاحطلبان و بازگشت به قدرت بيان کرد: بايد ميان گفتمان و جريان اصلاحطلبي و احزاب اصلاحطلب، تفاوت قائل شد. جريان اصلاحطلبي يک گفتمان سياسي و اجتماعي در بين گفتمانهاي موجود و مطرح جهاني است. به نظر ميرسد بهترين و کمهزينهترين مسير براي اصلاح اوضاع جامعههايي مانند جامعه ايراني و رفع نگرانيها و دغدغههاي مردم، کماکان همين گفتمان باشد. بايد حساب مديران نظام سياسي کشور و کارگزاران دولتي و حتي احزاب و تشکلهاي اصلاحطلب را از اصل و اساس گفتمان اصلاحطلبي تفکيک کرد.