به گذشته نمیشود برگشت اگرچه میشود درباره آن به بحث نشست و برای آینده روشن فوتبال ایران به نتایجی رسید.
قصد ما هم شخم زدن گذشته نیست. کارنامهای قابل بحث از چند سال مهم که در فوتبال ایران گذشت وجود دارد و منتقدانی هم از گذشته تا امروز وجود داشته و دارند. بیتردید اگر نتایجی که امروز در کارنامه تیم ملی ایران در رقابتهای انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر ثبت شد تا همین چند ماه قبل به دست میآمد، برخی منتقدان طوری سرمربی تیم را مقش بر زمین میکردند که تا مدتها صدایی از او بلند نشود.
امروز بعد از گذراندن آن روزها که که در فوتبال آسیا رعب و وحشت ایجاد میکردیم و مقابل قدرتهای برتر دنیا میایستادیم و مقاومت میکردیم و تیم ملی زیر چرخدندههای بیرحم آن منتقدان خرد و خمیر میشد، سرانجام به این نتیجه رسیدیم وقتی در جایگاه قضاوت قرار میگیریم باید به شدت احساس مسولیت کنیم.
حالا نه تنها بعد از شکست ایران مقابل بحرین در منامه که حتی در قبال باخت غیر قابل توجیه برابر عراق، همان منتقدان تندرو که به خاطر یک دستمال قیصریه را به آتش میکشیدند خم به ابرو نیاورند! خب این اتفاق معنایش چیست؟ لابد بلوغ فکری آنهایی که پیشتر به هر قیمتی حاضر بودند فضای تیم ملی را با حمله به سرمربی و دیگران ملتهب کنند اما امروز به ایجاد آرامش و فرصت دادن به سرمربی و بازیکنان کمک میکنند.
مسئله این نیست که اینها مربی قبلی را دوست داشتند یا نداشتند. خوبی ماجرا این است که منتقدان به این نتیجه رسیدند با کینه و تنفر نقد کردن و حمله به ساحت تیم ملی و اشک ریختنهای بیمورد که موجب تکثیر احساسات لحظهای میشود، فوتبال ایران پیشرفت نمیکند.
در دورههای گذشته، ما تیم مقتدر انتخابی جام جهانی بودیم که از اعتبار فوتبال آسیا حتی در جام جهانی مقابل بزرگترین تیمها و بازیکنان جهان دفاع می کردیم. با این همه منتقدان زیادی از همه چیز ناراضی بودند و به ارکان تیم ملی حمله میکردند؛ امروز پروژه صعود تیم ملی به جام جهانی به مخاطره افتاده اما منتقدان خیلی منطقی درباره مسائل مختلف بحث میکنند و چهره سرمربی تیم ملی و بازیکنان را هم تخریب نمیکنند. مرخصیها و نیامدن تعمدی سرمربی تیم ملی به ایران که منجر به دو جلسه تمرینی پیش از بازی با عراق شد نیز دیگر مثل سرمربی قبلی بحثهای عجیب و غریب ایجاد نمیکند.
همه چیز خوب و عالی است و منتقدان هم رضایت کامل دارند و این یعنی همان بلوغ اندیشهای که به دنبالش بودیم؛ احسنت...