در انتخاباتهاي سرنوشتساز دهه 90 هجري شمسي، اصليترين دشمن وحدت اصولگرايان را ميتوان «مرگ» ناميد. رحلت آيتا... مهدوي کني، دبيرکل جامعه روحانيت مبارز و فوت حبيبا... عسگر اولادي عضو ارشد موتلفه اسلامي تأثير بسزايي در ائتلافهاي جبهه اصولگرايي داشت و شرايط براي اين جريان به طوري پيش رفت که امروز عملا چشم اندازي براي وحدت وجود ندارد. اصولگراياني که همواره از شيخوخيت و چهرههاي کاريزماتيک به عنوان عامل اصلي وحدت در ميان نيروهاي سياسي جريان متبوعشان بهره ميبردند، اين روزها اين عامل وحدتساز را از دست داده و به دنبال يافتن سازوکاري جايگزين براي آن هستند. آنها تلاش دارند با استفاده از تجربه ديگر جريانهاي داخلي در ايجاد نهادهاي تصميمگير درون جبههاي راهي براي وحدت بيابند اما شواهد امر حاکي از آن است که حداقل تا امروز در راه رسيدن به هدف ناکام بودهاند. عليرضا خجستهپور قائم مقام جامعه اسلامي مهندسين درباره رهبري جريان اصولگرا به «ايرنا» ميگويد: «دوران چهرههاي کاريزما و شيخوخيت افراد به پايان رسيده و آنچه در فضاي سياسي کشور حداقل براي اصولگرايان قابل توجه است، اجماع تحت يک ائتلاف و لواي واحد خواهد بود. اينکه اشخاص و نامها رهبري و ليدري اصولگرا را داشته باشند؛ مدنظر اين جريان هم نيست و تمام تلاش اصولگرايان رسيدن به وحدت حداکثري است تا شايد به ميزاني از آن رسيده شود». او معتقد است که اين وحدت و ائتلاف فلسفي نيست و ممکن است در عين داشتن سلايق مختلف نحلههاي مختلف اصولگرايي کنار هم قرار گرفته و ائتلاف کنند، اما آنچه اين ائتلافها را سامان ميدهد نامها نيست بلکه جمعهايي مانند شوراي ائتلاف و وحدت است.
عملکرد جزيرهاي ائتلافها
به گزارش روز نو :تاکنون حضور سه ائتلاف متفاوت از اصولگرايان در انتخابات قطعي شده و احتمال ايجاد ائتلافهاي جديد نيز وجود دارد. از يکسو محمدباقر قاليباف، شهردار پيشين تهران که با ايده «نواصولگرايي» و با تأکيد بر جوانگرايي پا به عرصه رقابت گذاشته، از سوي ديگر اصولگرايان سنتي که تلاشهايي را براي وحدت داشتند اما ناکام ماندند و در آخر پايداريها که حاضر به ائتلاف با اصولگرايان سنتي نيستند. «علي کيهانيان» دبيرکل جمعيت حاميان انقلاب اسلامي هم با اشاره به اينکه در حال حاضر شرايط جبهه اصولگرايي فاقد محور وحدت است، تأکيد دارد که ائتلافهاي موجود و جبهههاي تشکيل شده به صورت جزيرهاي عمل ميکنند و تاکنون توافقي واحد براي ليدري و رهبري اين جريان موافقت جدي صورت نگرفته است. او ميگويد: «در فهرست اشخاص نام برده شده در رسانهها، فردي که وجاهت مرحوم آيتا... مهدوي کني را داشته باشد، مورد وثوق تمام جريانهاي سياسي باشد و به عنوان محور وحدت عمل کند، وجود ندارد. فعالان سياسي اصولگرا نتوانستند اقبال مورد نياز را براي خود فراهم کنند تا احزاب و جبهههاي سياسي آنها را به عنوان ليدر و راهبر اين جريان تاييد کنند».
عبور از افراد، بدون جايگزين
فعالان سياسي اصولگرا مرتب تأکيد دارند که بايد از افراد عبور کرد و به ساختارها اهميت داد، با اين وجود تجربه دهه 90 نشان ميدهد که وحدتهاي ظاهري ساختارگرا در اردوگاه اصولگرايان دستاوردي جز شکست براي آنها به ارمغان نياورده. امروز نيز اصولگرايان در حالي صحبت از ساختارگرايي ميکنند که ديگر خبري از ائتلاف بزرگ اصولگرايان و جمنا نيست و شوراي فعلي صرفا اصولگرايان سنتي را پوشش ميدهد. حميدرضا ترقي عضو شوراي مرکزي حزب موتلفه اسلامي رهبري در جريان اصولگرايي را تشکيلاتي و نه فردي ميداند. او ميگويد: «به هيچ وجه بحثي درباره اسامي رهبري تاکنون صورت نگرفته است. در مقطع کنوني همه به سمت تشکيلات محوري حرکت ميکنند. اين تشکيلات شوراي ائتلاف يا وحدت اصولگرايان است که محوريت دارد و از طرف حزب موتلفه هم اسدا... بادامچيان و مصطفي ميرسليم در جلسات اين شورا حضور دارند». نکته جالب توجه اما آنجاست که تلاش اصولگرايان براي گذار از شيخوخيت به ائتلاف ساختارگرا نه يک گذار از سر توجه به توسعه بلکه گذاري از سر اجبار و استيصال است؛ به طوري که حسن بيادي، فعال سياسي اصولگرا ميگويد: «اصولگرايان به دنبال راهبري تشکيلاتي خواهند بود. کسي اکنون نميتواند به عنوان يک فرد، نقش رهبري را ايفا کند که همه او را قبول داشته باشند».
آرمان