ناپایداری پایداری‌‌چی‌ها | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۴
کد خبر: ۳۸۲۳۴۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۲ - ۱۰ مرداد ۱۳۹۸
از ریشه‌های ظهور و تحرکات جبهه تندرو در صحنه سیاسی کشور گزارش می‌دهد
هرجا که نام اصلاح‌طلبان و حسن روحانی در میان باشد آنها مخالفت می‌کنند، حتی اگر مخالفت آنها بر خلاف منافع ملی و همگرایی در جامعه باشد. این منتقدان تندرو ائتلاف نمی‌کنند، تک‌روی بارزترین شاخصه آنها است. مطلوب‌شان رویه محمود احمدی‌نژاد در قبال غرب و کاغذپاره خواندن قطعنامه‌های شورای‌ امنیت سازمان ملل بوده و هست. جبهه‌ای که از اخراجی‌های دولت احمدی‌نژاد و برخی از شاگردان آیت‌الله مصباح یزدی تشکیل شده؛ جبهه‌ پایداری انقلاب اسلامی معروف به جبهه پایداری یا به تعبیری افراطیون جناح راست.
هرجا که نام اصلاح‌طلبان و حسن روحانی در میان باشد آنها مخالفت می‌کنند، حتی اگر مخالفت آنها بر خلاف منافع ملی و همگرایی در جامعه باشد. این منتقدان تندرو ائتلاف نمی‌کنند، تک‌روی بارزترین شاخصه آنها است. مطلوب‌شان رویه محمود احمدی‌نژاد در قبال غرب و کاغذپاره خواندن قطعنامه‌های شورای‌ امنیت سازمان ملل بوده و هست. جبهه‌ای که از اخراجی‌های دولت احمدی‌نژاد و برخی از شاگردان آیت‌الله مصباح یزدی تشکیل شده؛ جبهه‌ پایداری انقلاب اسلامی معروف به جبهه پایداری یا به تعبیری افراطیون جناح راست.
به گزارش روز نو :جریانی اعتقادی - سیاسی که پس از وقایع انتخابات ریاست‌جمهوری ‌۱۳۸۸‌ و خانه‌نشینی یازده روزه محمود احمدی‌نژاد و مطرح شدن جریان انحرافی که منجر به ایجاد انشتقاق میان جناح اصولگرایان شد، اعلام موجودیت کرد. در این جبهه افرادی از همکاران قبلی دولت‌های نهم و دهم و برخی اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس حضور دارند. جبهه پایداری از زمان روی کارآمدن دولت یازدهم، از منتقدین سرسخت دولت حسن روحانی محسوب می‌شود. نمایندگان این جبهه در مجلس نسبت به تصمیمات و به خصوص دیپلماسی دولت روحانی خصوصاً برجام اعتراض‌های شدیدی دارند. هم اکنون حجت‌الاسلام آقا تهرانی و صادق محصولی دبیرکلی و قائم مقامی جبهه‌ پایداری را بر عهده دارند. در این گزارش مروری داریم بر تندروی‌های این گروه در صحنه سیاسی کشور.
از استیضاح عدم کفایت روحانی تا تهدید به مرگ ظریف
جبهه پایداری، همان جریان سیاسی- فکری که آیت‌الله مصباح یزدی پدر معنوی‌شان است، در طی این سال‌ها هم به اصلاح‌طلبان حمله کرده و هم دولت را متهم به نداشتن کفایت سیاسی کرده‌اند. این جبهه تندور جزو گروه و دسته‌ای هستند که ایده عدم کفایت رئیس‌جمهوری و استیضاح ظریف را در مجلس کلید زدند. رویکردهای رادیکال اعضای جبهه پایداری برکسی پوشیده نیست. از همان نیمه دوم سال ۹۶ طرح سوال از رئیس‌جمهوری را کلید زدند. دائم بر تشویق و ترغیب مردم برای اعتراض عمومی دمیدند. عناصر این جریان به ویژه بعد از خروج ترامپ از برجام به هر بهانه‌ای در تریبون مجلس موضوع استعفا‌ یا استیضاح رئیس‌جمهوری را مطرح می‌کردند. آنها بدون توجه به مواضع نظام، جلوی دوربین‌ها در مجلس برجام را آتش زدند. همه کار از طومار نویسی، ارسال پیامک‌های تهدیدآمیز و هوچی‌گری‌های تبلیغاتی و طرح ادعاهای کذب انجام دادند تا لوایح FATF که کانال‌های ارتباط مالی ایران با دیگر کشورها است، تصویب نشوند.
همچنین اعضا یا نزدیکان به جبهه پایداری نه در مجلس قبلی و نه مجلس فعلی رابطه خوبی با علی لاریجانی، رئیس مجلس نداشتند و ندارند. بگومگوهای کلامی زیادی در بزنگاه‌هایی مانند تصویب برجام یا ماجرای FATF میان آنها و رئیس مجلس پیش آمد.
برایشان فرقی نمی‌کند که پیش و پس ماجرا چیست و مسیری که پیش می‌روند، به کدام سمت است؛ فقط کافی است نام محمدجواد ظریف، وزیر خارجه در مسائل مطرح باشد، میدا‌ن‌دار می‌شوند و پرچم نقد را چنان بلند می‌کنند که نمودش در دو جبهه عیان می‌شود. داستان ظریف و فریادهای اعتراضی طیفی محدود علیه او، ماجرای سریالی و البته کلیشه‌وار وزارت او بر دستگاه امور‌خارجه است؛ کشمکش طیف وابسته به جبهه پایداری‌ها در بهارستان، که از همان ابتدای حضور او در دولت یازدهم با اصولگرایان مجلس نهم کلید خورد. داستانی که با عیان‌شدن تلاش ظریف برای حل مسئله هسته‌ای کشورمان و پایان‌ دادن به تحریم‌ها در همان هفته‌های اول وزارتش برای پایداری‌ها جان گرفت و آنها در بیرون و درون بهارستان برای تبدیل‌کردن لبخند ظریف که به امید حامیان دولت بدل شده به یاس عمومی برنامه‌ریزی کردند و پلان‌های متفاوتی را طراحی کرده و به اجرا گذاشتند.
مخالفت و حملات آنها به گونه‌ای بود که علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی کشور گفته بود که محمدجواد ظریف از سوی روح‌الله حسینیان، که از مخالفان برجام است تهدید به مرگ شده‌ است. به گونه‌ای که صالحی در صحن مجلس گفته بود: «‌یک برادر عزیزی آمده اینجا و با قسم جلاله می‌گوید که شما را می‌کشیم و در رآکتور اراک رویتان سیمان می‌ریزیم»؛ روزی که رسانه‌ها به آن لقب روزسیاه یا تلخ بهارستان را دادند.
هرچند با روی کار آمدن مجلس دهم شمار پایداری‌ها کمتر شد و حلقه متحد آنها در بهارستان به بیشتر از ۱۰ نفر نمی‌رسد، اما آنها در همین دوره و در مدت زمانی که برجام و برداشتن تحریم‌ها یکی بعد از دیگری امیدآفرین بود، درصدد بی‌تاثیر نشان ‌دادن این معاهده بین‌المللی بودند، روند ادامه داشت تا اینکه قریب به ۱۴‌ ماه بعد از تصویب برجام دونالد ترامپ بر مسند ریاست‌جمهوری آمریکا نشست. با ریاست‌جمهوری ترامپ، فریاد آنها رساتر شد. وقتی ترامپ برجام را پاره کرد، آنها هم بی‌توجه به رایزنی‌های ایران و اروپا، برجام را در صحن بهارستان به آتش کشیدند و در تضعیف ظریف میدا‌ندارتر شدند و از ۲ هفته پیش از تحریم‌های آمریکا، دوباره پرتحرک‌تر و فعال‌تر از قبل، میداندار نقد و تضعیف دولت و سکاندار دیپلماسی‌اش شده‌اند.
FATF یکی دیگر از راه‌های مخالفت پایداری‌ها با دولت و وزیر خارجه بود. در کشاکش مباحثه‌های رسانه‌ای ظریف با مخالفان پیوستن ایران به FATF ‌اما بهانه‌ای ‌جدید برای منتقدان وزیر امور خارجه فراهم شد. این مخالفت‌ها از زمانی شدت گرفت که ظریف در‌مورد پولشویی سخنانی بر زبان آورد. در همین فضا بود که چهره‌های شناخته شده نزدیک به جریان پایداری چون حسینعلی حاجی‌دلیگانی، ‌جواد کریمی قدوسی و مجتبی ذوالنور در واکنش به اظهارات محمدجواد ظریف درباره آنچه «واقعیت ‌بودن پولشویی گسترده در ایران» خواند، باعث شد که آنها برای سوال از ظریف اقدام به جمع‌آوری امضاء کنند. آنها حتی طرح استیضاح ظریف را نیز به هیئت رئیسه تحویل دادند. درواقع ماجرای استیضاح به اظهارات محمدجواد ظریف در ۲۰ آبان ۹۷ بازمی‌گردد. او گفته بود: پولشویی در کشور یک واقعیت است و ‏هشدار داده بود که دلیل فضاسازی‌هایی که علیه مصوبه‌های ضدپولشویی می‌شود «منافع اقتصادی» افراد است‎.‎‏
جایگاه پایداری‌ها نزد اصولگرایان
جبهه پایداری دغدغه همواره اصولگرایان است؛ حتی در زمان عسرت رقیب. این روزها از هیچ طیفی در اصولگرایی مانند جبهه پایداری زمزمه‌هایی شنیده نمی‌شود که بوی جدایی از آن به مشام برسد. جبهه پایداری گاهی در لفافه تهدید به دادن فهرست جداگانه می‌کند و گاهی از مدل ویژه خود برای انتخابات حرف می‌زند؛ آن‌هم در شرایطی که جریان اصولگرایی از داشتن چهره‌های دارای کاریزما و لیدر محروم است. مواضع رادیکالی پایداری گرچه در روزهای نخست برای برخی رسانه‌ها جذاب و سرگرم کننده بود اما بعد از مدتی صداهای انتقادی را در اردوگاه اصولگرایی بلند و بلندتر کرد؛ اوج آن زمانی بود که اصولگرایان برای انتخابات مجلس نهم سازوکار جبهه متحد اصولگرایان را طراحی کردند اما پایداری‌ها زیر بار پیوستن به آن نرفتند، به همین علت سیر صعودی انتقادها شدت یافت.
در حالی که اصولگرایان به دنبال اقدامی هوشمندانه برای انسجام بیشتر در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ هستند، جبهه پایداری همچنان بر طبل خود می‌کوبد. مرداد ماه سال ۹۰ بود که اعلام موجودیت کرد. گروهی نوظهور و برآمده از دل جریان اصولگرایی که اگرچه با ادعای ایجاد انسجام بین نیروهای اصیل و ولائی تشکیل شد اما فعالیتش نشان داد که بیشتر عامل افتراق بوده تا اشتراک. در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بود که جبهه پایداری باز هم نقش برهم‌زننده بازی اصولگرایان را عهده‌دار شد. در همین سال بود که با وجود ائتلاف سه‌گانه حداد، ولایتی و قالیباف باز هم پایداری‌ها طریق دیگری پیش گرفتند و در مرحله اول باقری لنکرانی و در نهایت سعید جلیلی را راهی کارزار انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ کردند. همین رفتار پایداری‌ها بود که محل انتقاد اصولگرایان شد‌ به طوری که در اعتراض به آنان اعلام کردند اگر سال ۹۲ همه به خصوص جبهه پایداری دور یک کاندیدا جمع می‌شدند رای‌آوری روحانی اتفاق نمی‌افتاد.
حالا هم گفته می‌شود پایداری برای انتخابات آینده ۹۸ و ۱۴۰۰ به سیاق دوره‌های گذشته برنامه‌ای مجزا طراحی کرده است. شاهد این مدعا را می‌توان صحبت‌های دبیرکل جبهه پایداری دانست. او در برنامه‌ای تلویزیونی درباره سیاست‌های جبهه پایداری در انتخابات آینده ریاست جمهوری و مجلس گفته بود: ما همیشه گفته‌ایم اگر آقایان به اصلح برسند، ما اصلح را حمایت می‌کنیم. بهترین را اگر انتخاب کردید واقعاً پای این می‌آییم. اما او در ادامه می‌گوید: اگر ببینیم دوستان دنبال اصلح نیستند زیر بار لیست مورد نظر آنها نمی‌رویم.
آیا جبهه پایداری که این روزها متحد شدنش با جماعت اصولگرایان محل بحث و نقد است و از الگوی انتخاباتی ویژه خودش سخن می‌گوید، می‌تواند اصولگرایان را وادار به پذیرش نامزد اصلح‌شان در انتخابات ریاست جمهوری 1400 کند؟ اصولگرایان، «پایداری‌ها‌» را وارد بازی وحدت و ائتلاف می‌کنند یا نه؟ به این سوال این روزها پاسخ‌های متناقضی داده ‌شده‌ است. به نظر می‌رسد اصولگرایان هنوز تصمیم مشخصی درباره «پایداری‌ها» نگرفته‌اند. تجربه تک‌روی آنها در انتخابات ۹۲ و تاکیدشان بر «گزینه اصلح» هنوز پیش چشم‌شان است و «پایداری‌ها» هم هرگز نگفته‌اند از این ایده عدول کرده یا می‌کنند. این درحالی است که «پایداری‌ها» درصورتی که بخواهند زیر چتر وحدت قرار بگیرند باید زعامت بزرگان اصولگرا را بپذیرند.
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز