اصول‌گرایان کت ریاست‌جمهوری و نمایندگی می‌دوزند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹
بازگشت ناطق‌نوری؛ داستانی که متصور نیست
محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین چند روز پیش گفت‌وگویی با روزنامه «رسالت» انجام داده و در آن به نوعی به انتقاد رفتار انتخاباتی اصول‌گرایان پرداخته است. این انتقادات در حالی بیان شده‌اند که باهنر، جزو چهره‌های اصلی این جریان فکری سیاسی ـ اجتماعی محسوب می‌شود و هر اعلام نظر از سوی او که سابقه هفت دوره (از ده دوره) نمایندگی مجلس را به عهده دارد،
محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین چند روز پیش گفت‌وگویی با روزنامه «رسالت» انجام داده و در آن به نوعی به انتقاد رفتار انتخاباتی اصول‌گرایان پرداخته است. این انتقادات در حالی بیان شده‌اند که باهنر، جزو چهره‌های اصلی این جریان فکری سیاسی ـ اجتماعی محسوب می‌شود و هر اعلام نظر از سوی او که سابقه هفت دوره (از ده دوره) نمایندگی مجلس را به عهده دارد، می‌تواند منشا جریان‌های دیگر در جبهه اصول‌گرایی شود. سوژه مصاحبه، ائتلاف سه‌گانه باهنر، ناطق‌نوری و علی لاریجانی است که قصد دارد با همراهی جامعه روحانیت مبارز، با دادن عنوانی جدید به خود، خود را از اصول‌گرایی جدا کنند. باهنر در پاسخ از مشکلی اساسی یاد می‌کند که در هر دو جریان اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی وجود دارد و اینکه اصولاً شخصیت خاص ناطق‌نوری، مانع از ظهور سیاسی وی می‌شود.
خروج اسمی از اصول‌گرایی
در برخی از گزارش‌های سیاسی در روزنامه همدلی (که از 28 خردادماه به این سو منتشر شده‌اند) اشاره کرده‌ایم که چهره‌های اصول‌گرایی با دید باز سیاسی، از حضور در کارزار انتخاباتی مجلس دهم شانه خالی کردند؛ چون با شناخت دقیق فضای سیاسی جامعه، خوب دانسته بودند که امکان حضور مجددشان در مجلس (لااقل در تهران) امری لامحال و در صورت احتمال، خیلی سخت و به دور از اقتدار خواهد بود. از این‌رو با پشت کردن به کاندیداتوری، نظاره‌گر عملکرد همفکران خود شدند که البته به‎‌ویژه در کلانشهرها شکست سختی خوردند. این چهره‌های هوشمند اصول‌گرایی حالا با رصد دقیق آنچه در فضای سیاسی و اجتماعی کشور رخ می‌دهد، متوجه کاهش ضریب نفوذ اصلاح‌طلبان در جامعه شده‌اند و بر این اساس خود را در قامت نماینده مجلس تصور می‌کنند و از حالا برای خود کت و شلوار نمایندگی سفارش داده‌اند؛ اما برای تحقق آن شرط اساسی دیگری را مد نظر دارند؛ خروج از جبهه اصول‌گرایی بدون اینکه بخواهند به اصول اعتقادی خود پشت کنند. در واقع این تغییر چهره و عنوان تنها ابزاری برای کسب اعتماد عمومی و نیز در اعتراض به برخی رفتارهای نواصول‌گرایی است که حتی ارزش‌های سنتی را با تفسیر و تاویل گروهی خود از ارزش، زیر سوال برده و می‌برند. نحوه تعامل با دولتمردان سابق و شخصیت‌هایی که در نظام نام و ریشه دارند، بزرگ‌ترین محل اختلاف اصول‌گرایان سنتی با نواصول‌گرایان است. در حالی این تفکر جدید در میان بخشی از جامعه همه‌گیر شده است که حالا چهره‌هایی چون لاریجانی، باهنر و ناطق‌نوری را اصول‌گرا نمی‌دانند.
راهی برای رسیدن به قدرت
علی لاریجانی هم در انتخابات دوره گذشته متوجه تغییر رویکرد جامعه نسبت به اصول‌گرایان شد و باز هم از شهر قم اما در قامت نماینده‌ای مستقل وارد کارزار انتخابات شد. هر چند اصول‌گرایان قم که نزدیک به جبهه پایداری و پیروان سیاسی آیت‌الله مصباح‌یزدی هستند، در اصول‌گرایی لاریجانی شبهه ایجاد کردند و مایل به این نبودند که این چهره متمایل به دولت روحانی را سرلیست خود قرار دهند. تجربه «کاندیدای مستقل» برای لاریجانی موفقیت‌آمیز بود؛ به ویژه اینکه در انتخابات داخلی مجلس، توانست آرای اکثر نمایندگان مستقلین، جمعی از نمایندگان اصلح‌طلب و مقدار قابل توجهی از نمایندگان اصول‌گرا را به خود اختصاص دهد و برای همه چهار سال رئیس مجلس شورای اسلامی معرفی شود.
حالا برخی از سیاسیون که سابقه و هویت آنها در جریان اصول‌گرایی خلاصه می‌شود، به دنبال تجدید تجربه علی لاریجانی هستند تا باز هم در صحن مجلس بتوانند اعمال نظر کنند. در این باره می‌توان به محمدرضا باهنر اشاره کرد که شرح علت این تصمیم را می‌توان در ابتدای این گزارش مشاهده کرد. نکته جالب در اینجا، مطرح شدن نام علی‌اکبر ناطق‌نوری است. او مدت‌ها پرچمدار جریان اصول‌گرایی بود؛ به خصوص این مسئولیت در جریان انتخابات ریاست جمهوری در سال 1376 بسیار محسوس بود.
بازگشت رسمی به سیاست در راه است؟
همانطور که در محافل سیاسی به‌ویژه راست‌گرا مطرح است؛ تلاش‌هایی برای حضور حجت‌الاسلام ناطق‌نوری در سپهر سیاسی کشور در جریان است. در حالی این مباحث مطرح می‌شود که در طول ده سال گذشته ـ به جز در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 و همراهی با هاشمی‌رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و سیدحسن خمینی در حمایت از حسن روحانی ـ ناطق‌نوری در نشست‌های مربوط به محافل سیاسی حضوری نداشت. تنها کنش‌ها او در این عرصه اجرای مسئولیت‌های مرتبط با دفتر بازرسی ویژه نهاد مقام معظم رهبری و نیز شرکت در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است.
ناطق‌نوری با آنکه در انتخابات 1388 حضور نداشت؛ اما در مناظره معروف، مورد هجمه محمود احمدی‌نژاد واقع شد. سلامت اقتصادی ناطق‌نوری که تا چند سال قبل نماد آرمان‌خواهی اصول‌گرایان در سلامت رفتاری و مالی محسوب می‌شد، در این مناظره به چالش کشیده شد. رسانه ملی امکان پاسخ دادن به این اتهامات را نداد و ناطق‌نوری انتظار داشت تا جامعه روحانیت مبارز از چهره ارشد خود حمایت کند. حمایتی که اگر اتفاق می‌افتاد، شائبه تقابل با احمدی‌نژاد را در اذهان متصور می‌ساخت؛ امری که در فضای ملتهب آن روزهای جامعه هزینه‌های احتمالی در پی داشت و بنابراین؛ کسی در جامعه روحانیت مبارز به دفاع از ناطق‌نوری نپرداخت. همین امر سبب دلخوری و قهر او از جامعه‌ای شد که از بدو تاسیس و در ایام قدرت و اقتدار، عضو ثابت و مطرح آن بوده است. این قهر و دلخوری تا آنجا پیش رفت که حتی نظر تئوری‌پرداز اصلاحات را محل نگذاشت. ناطق‌نوری در سال ۱۳۸۷ از سوی سعید حجاریان گزینه‌ای مناسب برای ریاست دولت دهم معرفی شد؛ چون احتمال پیروزی او بر احمدی‌نژاد زیاد بود. اما ناطق‌نوری همچنان خواست در سایه بماند تا شاید وظیفه هدایت و نظارت به عهده بگیرد تا اینکه گزینه انتخاب عمومی باشد. به هر حال ناطق‌نوری در انتخابات 1376 شکست سختی از رقیبش خورده بود، رقیبی که در جامعه به اندازه ناطق‌نوری شناخته‌شده نبود.
ائتلافی که در دسترس نیست
ناطق‌نوری در انتخابات‌های ریاست جمهوری در سال‌های 1392 و 1396 نقش بی‌بدیلی را به همراه هاشمی‌رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و سیدحسن خمینی داشته است. مرحوم هاشمی از تصمیم و نظر خود برای اعزام ناطق‌نوری به کارزار انتخاباتی خبر داده و گفته بود که ناطق‌نوری با این پیشنهاد مخالفت و حسن روحانی را پیشنهاد داده بود. چهره‌ای نزدیک به رئیس دولت اصلاحات به دلیل سال‌ها همکاری در شورای عالی امنیت ملی در مقام دبیر و از معتمدین بیت امام و نیز از همراهان هاشمی‌رفسنجانی در جامعه روحانیت مبارز که نایب رئیس ناطق‌نوری در مجلس هم بود. حسن روحانی نماینده چهره‌های معتدلی لقب گرفت که هم سابقه اصول‌گرایی دارند و هم اینکه گرایش اصلاح‌طلبی در آنها پیداست.
قدرت ناطق‌نوری در ائتلاف منجر به نتیجه، موضوعی است که در سال‌های اخیر بر تمامی فعالان سیاسی ثابت شده و همین موضوع، آب دهان‌ها جاری کرده است. جریانی که به دنبال خروج از جمع اصول‌گرایان برای بازسازی وجهه عمومی خود هستند و از رفتن به اردوگاه اصلاح‌طلبان واهمه دارند تا خدشه‌ای بر ثبات فکری آنها وارد نشود، دست به دامان کسی خواهند شد که می‌تواند یکی را به ریاست جمهوری و دیگری را به ریاست مجلس برساند. لاریجانی کاندیدای بالقوه اصول‌گرایان سنتی برای ریاست جمهوری است و اصلاح‌طلبان که امیدی برای همراهی طیف غالب جامعه در انتخابات را ندارند، حمایت از لاریجانی را اصلح از رئیس جمهور شدن چهره‌های تندروی نواصول‌گرایی مانند سعید جلیلی می‌دانند و مستقلین خسته از تقسیم‌بندی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، به دنبال چهره‌ای هستند که هم از ضریب نفوذ مناسب در نظام برخوردار باشد و هم اینکه بتواند بدنه جامعه را برای تحقق شعارهای خارج از دو جریان سیاسی اصلی کشور همراه کند. محمدرضا باهنر نیز پس از هفت دوره نمایندگی، این بار به دنبال استفاده از تجربیات بی‌بدیلش در لابی‌گری‌های سیاسی و پشت پرده است تا به ریاست مجلسی برسد که در آن تا نایب رئیسی هم پیش رفته بود.
تمام اینها در گروی ائتلاف با چهره‌ای است که بتواند هدایت مناسبی از روند سیاسی و جریان‌های فکری داشته باشد. این چهره بدون شک؛ مرد امتحان پس‌داده‌ای به نام علی‌اکبر ناطق‌نوری است که باید منتنظر ماند و دید ائتلاف سه‌گانه بریده‌ها از اصول‌گرایان شکل می‌گیرد یا نه.
برچسب ها: اصول‌گرایان
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز