رسیدگی به این پرونده از عصر 9 خرداد ماه سال ۹۷ به دنبال شکایت یک مرد میانسال در دستور کار پلیس قرار گرفت. وی به ماموران آگاهی گفت: پسر 24 ساله ام کیوان دیروز همراه یکی از دوستان قدیمی اش به نام آرش از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت و گوشی موبایلش خاموش است و میترسم بلایی سرش آمده باشد .

تلاش برای به دست آمدن سرنخی از کیوان آغاز شد اما پلیس نشانی از وی پیدا نکرد تا اینکه با ردیابی گوشی موبایل کیوان دریافت این پسر آخرین بار به حوالی فرودگاه امام رفته بود. پلیس در تحقیقات اولیه آرش را بازداشت کرد.

وی گفت: آخرین بار با ماشینم دنبال کیوان رفتم. ما با هم بیرون رفتیم ولی بعد از چند ساعت از ماشین پیاده شد و من دیگر خبری از او نداشتم .این پسر که با دروغ گویی سعی داشت پلیس را گمراه کند سرانجام لب به بیان حقیقت گشود و به قتل اعتراف کرد.

وی گفت :من کیوان را کشتم وجسدش را آتش زدم سپس جنازه را داخل یک چاله در حاشیه فرودگاه امام خمینی دفن کردم چون از آزار و اذیت های او خسته شده بودم.

پس از بازسازی صحنه قتل و تحقیقات تکمیلی عامل جنایت روز گذشته به اتهام قتل عمد، جنایت بر میت و سرقت اموال قربانی در شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای این جلسه پدر و مادر کیوان برای آرش حکم قصاص خواستند. سپس آرش که حالا 25 سال دارد در جایگاه ویژه ایستاد و گفت : من و آرش از دوران مدرسه با هم دوست بودیم .او قابل اعتماد ناظم مدرسه بود به همین خاطر ناظم مدرسه کلید دفتر را به او داده بود و او هم سوالات امتحانی را برداشته و به من هم داده بود. وقتی سوالات امتحانی لو رفت ، ناظم مدرسه متوجه ماجرا شد . از همان سال ها رفاقت ما با هم بیشتر شد .

من همیشه به خانه آنها رفت و آمد داشتم. یک بار مجبور شدم در خانه آنها به حمام بروم اما آن روز کیوان از من عکس گرفت و درخواست نامشروع را مطرح کرد. او می‌خواست مرا آزار بدهد که قبول نکردم اما تهدیدم کرد اگر به خواسته‌اش تن ندهم تصاویر برهنه مرا پخش می کند و آبرویم را می برد. او مرا آزار داد و این شروع ماجرا بود. او دست از این کار برنمی داشت و هر بار مقاومت می‌کردم مرا به پخش کردن عکس ها تهدید می‌کرد. حتی می‌گفت دوستانش را می فرستد تا خواهرم را اذیت کنند.

پسر جوان ادامه داد: کیوان می‌گفت چند بار خواهرم را تعقیب کرده و از ساعت رفت و آمدهای او به آموزشگاه مطلع است .من از ترسم تسلیم خواسته او می شدم.

این متهم افزود: او حتی یکی دیگر از دوستانم به نام فریدون را هم چند بار تحت آزار و اذیت قرار داده بود . من آخرین بار تصمیم گرفتم با او صحبت کنم. به همین خاطر با ماشین دنبالش رفتم و گفتم بهتر است دست از سرم بر دارد اما او قبول نمی کرد . من که عصبانی شده بودم با مشت صورتش ضربه زدم. وقتی دستش را روی صورتش گرفته بود یک ضربه چاقو به او زدم. چون نیمه شب بود از ترسم جنازه را در حاشیه فرودگاه امام خمینی از ماشین بیرون انداختم. از باک ماشین بنزین کشیدم و آن را آتش زدم. سپس جنازه سوخته را داخل یک گودال دفن کردم. من برای این که پلیس را گمراه کنم کیف پول و انگشتر او را برداشتم.

وی ادامه داد : من در مجتمع تجاری کوروش فروشنده هستم. من آدم معتقدی بودم و کار غیر اخلاقی انجام نمی دادم. حتی با هیچ دختری دوست نبودم . باورکنید از کشتن کیوان ناراحتم اما ناچار شدم او را بکشم . من در یک سالی که در زندان هستم متوجه شدم او مهدورالدم و کشتنش حلال بوده است .

وی درباره اینکه چرا قبلاً ادعای لواط را مطرح نکرده بود گفت : من در پلیس آگاهی گفته بودم او مرا آزار داده اما حالا می گویم چندین بار با من لواط کرده بود.

وی در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه چرا از او شکایت نکرده بودی گفت: من غرور بیجا داشتم، به همین خاطر به پلیس شکایت نکردم.

در پایان جلسه قضات دادگاه وی را به پزشکی قانونی معرفی کردند تا کارشناسان پزشکی قانونی درباره وی اظهار نظر کنند. همچنین قرار شد از فریدون نیز به عنوان مطلع بازجویی شود.

بنا بر این گزارش، با تکمیل تحقیقات آرش برای آخرین بار از خود دفاع می‌کند.