ورود اصلاح‌طلبان به انتخابات بدون قید و شرط مردم را اقناع نمی‌کند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹
کد خبر: ۳۶۷۰۲۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۳ - ۳۱ فروردين ۱۳۹۸
مصطفی درایتی:
اشاره: سعید حجاریان، یکی از تئوریسین‌های جریان اصلاحات در تازه‌ترین یادداشت خود توصیه‌هایی به اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات پیش روی مجلس کرده که حاوی نکات قابل‌تأملی است. وی در بخشی از یادداشت خود نوشت: اصلاح‌طلبان باید به‌صورت مشروط در انتخابات مجلس شرکت کنند و اگر شروطشان محقق نشد، عطای انتخابات را به لقایش ببخشند.
به گزارش روز نو؛ همچنین در بخشی دیگری از این یادداشت آمده است اگر حوادثی در کشور به وجود آمد و مردم برای مطالبات خود به کف خیابان‌ها آمدند، اصلاح‌طلبان سرخود را پایین نگه‌دارند و دخالتی در این موضوعات نکنند؛ در همین راستا گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام مصطفی درایتی، روحانی اصلاح‌طلب و مشاور روحانیت سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
* نمی‌توان هدف‌گذاری که در انتخابات سال 94 وجود داشت، امروز برای انتخابات 98 در نظر گرفت * مردم و کنشگران باید تشخیص دهند که در پی حل کدام مشکلات جامعه هستند و در چه حوزه‌هایی علاقه‌مند به ورودند * اینکه امروز از مشارکت یا عدم مشارکت مردم در انتخابات مجلس سخن بگوییم زود است * ورود اصلاح‌طلبان بدون قید و شرط با توجه به اینکه ممکن است در ماه‌های پیش رو تا پیش از برگزاری انتخابات تحولاتی رخ دهد * جامعه به این نتیجه رسیده که علاج وضعیت کنونی جز از راه اصلاح‌طلبی ممکن نیست * در مورد مجلس دهم هدف‌گذاری اصلاح‌طلبان این بود که افرادی وارد مجلس شوند که صدای تندروها پایین آورده شود * امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز است تا اعتماد مردم را احیاء کرد
سعید حجاریان، تئوریسین جریان اصلاحات در یادداشت خود با توصیه‌هایی به اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم، تأکید کردند که حضور اصلاح‌طلبان باید مشروط باشد. پرسشی که در اینجا پیش می‌آید این است که این مشروط بودن تا چه اندازه در جهت منافع عمومی و مطالبات مردم است؟

در هر انتخابات با توجه به شرایطی که در کشور وجود دارد، باید برای جریان اصلاحات با یک هدف‌گذاری مخصوص به خود تعریف شود. درواقع جریان اصلاحات نخست به این می‌اندیشد که از انتخابات پیش رو چه نتیجه‌ای می‌خواهد به دست آورد. به همین خاطر باید دید در دوره‌های گذشته چه شرایطی وجود داشته و اهداف اصلاح‌طلبان در انتخابات سال‌های 92، 94 و 96 چه بوده است. برای انتخابات پیش روی مجلس هم جریان اصلاحات باید ببیند چه انتظاراتی را می‌تواند با توجه به شرایط کشور پیش‌بینی و عملیاتی کند و سپس هدف‌گذاری را انجام دهد. منظور حجاریان به نظر این است که نمی‌توان هدف‌گذاری که در انتخابات سال 94 وجود داشت، امروز برای انتخابات 98 در نظر گرفت. مردم و کنشگران باید تشخیص دهند که در پی حل کدام مشکلات جامعه هستند و در چه حوزه‌هایی علاقه‌مند به ورودند؛ زیرا آنچه در سال‌های گذشته در جامعه جریان داشته، با آنچه امروز در جامعه می‌گذرد همخوانی ندارد. همین امر موجب می‌شود تا اهداف جدیدی برای جریان اصلاحات و سقف انتظارات از این جریان در انتخابات پیش رو در نظر گرفته شود. ممکن است منظور حجاریان این باشد که اگر قرار است اصلاحات با اهداف دوره‌های گذشته در انتخابات پیش رو شرکت کند، نباید انتظار همراهی مردم را داشته باشد. اگر بناست در انتخابات مشارکت وجود داشته باشد، باید اهداف شفاف باشند. اگر هم گفته شود که می‌خواهیم صرفاً در انتخابات شرکت کنیم، این هدف‌گذاری نمی‌تواند مردم را در شرایط امروز به‌پای صندوق‌های رأی بکشاند؛ چراکه منطبق با وضعیت کنونی نیست. باید توجه داشت که ارزیابی وضعیت کشور و مطالبات مردم مهم است؛ چراکه باید در هدف‌گذاری برای انتخابات امکان همراهی جامعه روشن شود؟ اینکه امروز از مشارکت یا عدم مشارکت مردم در انتخابات مجلس سخن بگوییم زود است؛ زیرا موضوع نیاز به کار و تحلیل کارشناسی همه‌جانبه دارد. به نظر من ورود اصلاح‌طلبان بدون قید و شرط با توجه به اینکه ممکن است در ماه‌های پیش رو تا پیش از برگزاری انتخابات تحولاتی رخ دهد، نمی‌توان مردم را برای مشارکت در انتخابات راضی کرد. این موضوع به‌نوعی در سخنان رئیس دولت اصلاحات هم وجود دارد.

  امروز برخی بر این عقیده‌اند که بخش خاکستری جامعه ایرانی برخلاف گذشته، از جریان اصلاح‌طلبی عبور کرده است. نظر شما دراین‌ارتباط چیست؟
گاهی گذشته از یاد ما می‌رود و زمانی که در وضعیت‌های خاص قرار می‌گیریم و رقبا نیز ما را در موقعیت‌های خاص قرار می‌دهند، تحلیل‌ها دچار اشتباه می‌شوند. به نظر من جامعه به این نتیجه رسیده که علاج وضعیت کنونی جز از راه اصلاح‌طلبی ممکن نیست. ممکن است مردم از اینکه بخشی از وعده‌های اصلاحات محقق نشده گلایه داشته باشند، اما کلیت جریان اصلاحات در نگاه مردم وجهه خود را از دست نداده است. در شرایط کنونی باید به‌گونه‌ای رفتار کرد که جامعه باور کند اقدامات در راستای مطالباتش صورت می‌گیرد. گاهی اهداف حداقلی مطرح، اما انتظارات حداکثری تبلیغ می‌شوند. برای نمونه انتظار اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه این‌گونه نبود که دولت روحانی مثل دولت خاتمی عمل کند. در مورد مجلس هم همین‌طور است و نمی‌توان انتظار مجلس ششم را از مجلس دهم داشت. نه نمایندگان این مجلس در حد و اندازه‌های نمایندگان مجلس ششم هستند و نه امکانات و شرایط کنونی با آن زمان قابل قیاس است. در مورد مجلس دهم هدف‌گذاری اصلاح‌طلبان این بود که افرادی وارد مجلس شوند که صدای تندروها پایین آورده شود. این هدف‌گذاری امروز محقق شده و لیست‌های امید توانسته‌اند این هدف را عملیاتی کنند؛ اما اینکه انتظار داشته باشیم این مجلس مثل مجلس سوم یا ششم عمل کند، نه جزو هدف‌گذاری جریان اصلاحات بوده و نه ممکن بود. باوجود همه این مسائل زمانی که انتظارات را بالا می‌بریم و امکانات در حد انتظارات نیست، جامعه دچار برداشت اشتباه می‌شود که مقطعی است و می‌توان با روشنگری در جامعه مردم را از دام ناامیدی رهایی بخشید. در حال حاضر شرایط کشور به‌گونه‌ای است که شباهتی به دوره‌های گذشته ندارد و باید با ارزیابی امکانات و فضاهای موجود هدف‌گذاری کرد.

  به نظر می‌رسد جریان اصلاحات توانایی انتقال هدف‌گذاری‌اش به مردم را نداشته است. به همین خاطر امروز مردم اقبال کمتری به این جریان نشان می‌دهند. نظر شما دراین‌ارتباط چیست؟
این موضوع ممکن است، اما برخی از اصلاح‌طلبان هم هستند که امروز باوجودآنکه در زمان انتخابات مجلس در سال 94 و یا انتخابات ریاست جمهوری از هدف‌گذاری‌ها آگاه بودند، یادداشت‌ها و مطالبی منتشر می‌کنند که برای مردم ناامیدکننده است. اینکه گفته شود جامعه بُریده و دیگر امیدی ندارد، هرچند تااندازه‌ای درست است، اما القا کردن آن به معنای ناامید کردن جامعه از انتخاب‌هایش است. شاید در ذهن مردم هنوز دولت اصلاحات از یادها نرفته و انتظار این است که امروز کسانی که دولت و مجلس را در اختیاردارند همان مسیر را ادامه دهند، این در حالی است که نه شرایط مانند گذشته است و نه فضای سیاسی حاکم بر جامعه آن دوره را می‌تواند بازنمایی کند. به عقیده من جدای از جریان اصلاحات، تمامی جریان‌های سیاسی و حاکمیت باید اقداماتی را انجام دهند تا جامعه به این نتیجه نرسد که دیگر نمی‌توان به سازوکار کنونی امید داشت. امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز است تا اعتماد مردم را احیاء کرد. اگر نتوان این مهم را عملی کرد، ممکن است جامعه به سمتی حرکت کند که دیگر نتوان از راهکارهای غیر رادیکال استفاده کرد.

  حجاریان در بخش دیگری از یادداشت خود نوشته است: «اصلاح‌طلبان ضمن تمرکز بر عدالت به معنی الاعم، به تعبیری باید سرخود را پایین نگه‌دارند تا از بحران به‌سلامت گذر کنند». به نظر شما آیا این صحبت امید مردم به جریان اصلاحات را کاهش نمی‌دهد؟
باید از ایشان سؤال کرد که این صحبت را با توجه به تجربه‌های گذشته مطرح کرده یا خیر؟ اگر به وقایع سال 88 به‌دقت کنید، درمی‌یابید که بیشترین هزینه را جریان اصلاحات پرداخت کردند و نیروهای سرشناس این جریان نیز با مشکلات زیاد مواجه شدند که خسارت زیادی به شاکله جریان اصلاح‌طلبی وارد کرد. شاید حجاریان به این موضوع اشاره دارد که هم مطالبات مردم را نباید نفی کرد و هم به‌گونه‌ای رفتار کرد که جریانی که به دنبال اصلاح‌طلبی است، از میان نرود. حاکمیت نباید اجازه دهد حجم مطالبات انباشته شود. اگر چنین مسئله‌ای رخ دهد، آن زمان مردم امید خود را ازدست‌داده و در برابر ساختار قرار خواهند گرفت. به نظر من حتی اگر شده با روند کُند و با تأخیر برخی مطالبات مردم پاسخ داده شود تا جامعه احساس کند می‌توان در درون همین سیستم و سازوکار به مطالباتش دست یابد و نیازی به برخورد و اعتراض نیست.

برچسب ها: اصلاح طلبان ، درایتی
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز