کچلی آقای داماد موجب به هم خوردن مراسم عروسی اش شد. 
خانواده ی راوی کومار یک سال پیش دختری را در یکی از روستا های اطراف از خانواده اش برای پسرشان خواستگاری کرده بودند از آنجایی که داماد پزشک و جایگاه و درآمد خوبی داشت دختر جوان بدون دیدن او به این خواستگاری جواب مثبت داد.
تا این که بعد از یک سال برنامه ریزی برای برگزاری مراسم ازدواج انجام شد و دختر جوان برای اولین بار همسر آینده خود را ملاقات کرد ملاقاتی که پایان خوشی نداشت بعد از آنکه متوجه شد داماد کچل است عروسی را به هم زد .
به دلیل این که نامزدی و ازدواج آنها کاملا سنتی برگزار شده بود در طول یک سال عروس هرگز آقای داماد را ندیده بود و تنها یک عکس از او آن هم با کلاه برایش آورده بودند برای همین هیچ ذهنیتی در مورد کچل بودن همسر آینده اش نداشت ، تا اینکه روز عروسی وقتی داماد برای پوشیدن لباس مخصوص کلاه خود را از سر برداشت تا کلاه مخصوص دامادی برسر بگذارد عروس خانم متوجه کچل بودن او شد و درست همان جا مخالفت خود را ازادواج با آقای دکتر کم مو اعلام کرد و عروسی را بر هم زد .
این اتفاق می توانست براساس قوانین و سنت ها مردم هند به ضرر خانواده عروس تمام شود اما داماد اجازه هیچ شکایت یا دریافت جریمه ای از آنها را به خانواده خودش نداد و تصمیم گرفت تا دختر دیگری از همان روستا به همسری انتخاب کند و موفق هم شد ، چرا که گذشت او بعد از این اتفاق در برابر خانواده نامزد قبلی اش دختران را بیشتر به او علاقه مند کرد و از این رو در اولین خواستگاری جواب مثبت گرفت و خیلی زود مراسم ازدواج خود را با همسر آینده اش برگزار کرد.
خانواده ی راوی کومار یک سال پیش دختری را در یکی از روستا های اطراف از خانواده اش برای پسرشان خواستگاری کرده بودند از آنجایی که داماد پزشک و جایگاه و درآمد خوبی داشت دختر جوان بدون دیدن او به این خواستگاری جواب مثبت داد.
تا این که بعد از یک سال برنامه ریزی برای برگزاری مراسم ازدواج انجام شد و دختر جوان برای اولین بار همسر آینده خود را ملاقات کرد ملاقاتی که پایان خوشی نداشت بعد از آنکه متوجه شد داماد کچل است عروسی را به هم زد .
به دلیل این که نامزدی و ازدواج آنها کاملا سنتی برگزار شده بود در طول یک سال عروس هرگز آقای داماد را ندیده بود و تنها یک عکس از او آن هم با کلاه برایش آورده بودند برای همین هیچ ذهنیتی در مورد کچل بودن همسر آینده اش نداشت ، تا اینکه روز عروسی وقتی داماد برای پوشیدن لباس مخصوص کلاه خود را از سر برداشت تا کلاه مخصوص دامادی برسر بگذارد عروس خانم متوجه کچل بودن او شد و درست همان جا مخالفت خود را ازادواج با آقای دکتر کم مو اعلام کرد و عروسی را بر هم زد .
این اتفاق می توانست براساس قوانین و سنت ها مردم هند به ضرر خانواده عروس تمام شود اما داماد اجازه هیچ شکایت یا دریافت جریمه ای از آنها را به خانواده خودش نداد و تصمیم گرفت تا دختر دیگری از همان روستا به همسری انتخاب کند و موفق هم شد ، چرا که گذشت او بعد از این اتفاق در برابر خانواده نامزد قبلی اش دختران را بیشتر به او علاقه مند کرد و از این رو در اولین خواستگاری جواب مثبت گرفت و خیلی زود مراسم ازدواج خود را با همسر آینده اش برگزار کرد.
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
