اصلاحطلبان باید «گفتمانسازی» کنند
حضور حداکثری اصلاحطلبان فراهم شود
تا انتخابات مجلس یازدهم کمی بیش از یک سال و تا ریاست جمهوری 1400، حدود 3 سال زمان باقی است. وقتی جریانات سیاسی کشور گرفتار بحران اعتماد هستند، این یک سال و 3 سال چشم برهم زدنی بیش نیست. بیاعتمادی مردم به جریانات سیاسی گریبانگیر اصولگرایان و اصلاحطلبان شده است و هر دو جریان مهم سیاسی کشور، در تلاشند تا به هر نحو ممکن رابطه خود را با جامعه، کنشگران سیاسی و اجتماعی بازسازی کنند. دراین میان کار اصلاحطلبان سخت مینماید زیرا از یک سو همواره زیر تیغ جریانهای خاص قرار دارند و مدام علیه آنها تبلیغات منفی میشود و از سوی دیگر با دولتی روبهرو هستند که برآمده از سبد رأی این جریان است و عملکرد دولت هم بر همگان واضح و مبرهن است! آیا جریان اصلاحات برای آینده سیاسی خود راهکار، رویکرد و استراتژی آبرومندی خواهد داشت؟ برای بررسی اجمالی این موضوع با علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده مجلس ششم گفتوگوی کوتاهی داشته که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو :برخی از نیروهای جریان اصلاحات از لزوم آغاز فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان سخن گفتهاند. با توجه به اینکه طی یکسال گذشته از سبد رأی جریان اصلاحات بهخاطر نارضایتی مردم از عملکرد دولت کاسته شده، استراتژی اصلاحطلبان برای انتخابات چه خواهد بود؟
فکر میکنم در مورد انتخابات ریاست جمهوری، مهمترین اقدام اصلاحطلبان «گفتمانسازی» است. گفتمانسازی هم باید عمدتا با رویکرد کارآمد کردن دولت انجام بگیرد. آنچه که امروز با آن مواجه، بحران ناکارآمدی دولت است و طبیعتا اصلیترین مخاطب این ناکارآمدی، اصلاحطلبان هستند. باید به خوبی روشن شود که دولت شکل گرفته فعلی، از سر ناچاری و ناگزیری و برخاسته از شرایط خاص کشور در سال 92 بود. این دولت برآمده از تمام ظرفیت جریان اصلاحات نبوده است. البته باید از دولت آقای روحانی حمایت شود اما این مسأله باید ملموس باشد. از نظر من باید به سمت گفتمانسازی حرکت کرد. رویکرد انتخاباتی اصلاحطلبان خود باید حداکثری باشد. یعنی امکان حضور تمام نیروهای برجسته جریان اصلاحات در انتخابات، داده شود وگرنه پذیرش حضور حداقلی و یا یک کاندیدای غیراصلاحطلب و یا کاندیدای ضعیف اصلاحطلب، چوب حراج زدن به تتمه اعتبار اصلاحطلبان خواهد بود.
اسفند سال 98 انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را خواهیم داشت. اصلاحطلبان برای مجلس چه رویکردی باید داشته باشند؟ ضمن اینکه رضایت چندانی از عملکرد فراکسیون امید در جامعه و بین کنشگران سیاسی وجود ندارد.
در رابطه با انتخابات مجلس هم، نکاتی که عرض کردم صدق میکند. یعنی باید کاندیداهایی را به مردم معرفی کنیم که حداقل بتوان از عملکرد آنها دفاع کرد. اصلاحطلبان باید دورهای را فراموش کنند که برای اصلاح در امور مختلف و اصلاحات در حوزههای مختلف کشور باید در قدرت بود. باید حداقلهایی برای حضور در انتخابات در اختیار جریان اصلاحات قرار داشته باشد. در غیراینصورت اگر نتوان با قدرت و توانمندی حداکثری وارد عرصه انتخابات شد، افکار عمومی نسبت به این جریان بیاعتماد خواهند شد و همه ما باید شاهد ریزش سبد رأی اصلاحطلبان باشیم. باید شرایط به شکلی باشد که امکان معرفی کاندیدا در تمام حوزههای انتخابیه فراهم باشد. در انتخابات ریاست جمهوری هم باید کاندیدای مورد نظر و اصلی خود را بتوانیم معرفی کنیم که نزدیکترین فرد به جریان اصلاحات و تفکر اصلاحطلبی باشد. این شرایط لحاظ نشود، کار به گونهای پیش خواهد رفت که همه چیز به نام اصلاحطلبان و به کام دیگران تمام خواهد شد و پاسخگوی نتایج بعدی هم اصلاحطلبان خواهند بود.
اگر شرایط حداقلی بود و دستگاههای نظارتی در تایید صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب سختگیری نشان دادند، اصلاحطلبان چه تدبیری باید بیندیشند؟
بنده میگویم باید یک شرایط حداقلی را برای خودمان تعیین کنیم نه اینکه تن به حداقلهای نظارتی بدهیم. منظورم این است که اصلاحطلبان بتوانند با شرایط حداکثری و پرقدرت وارد عرصه رقابت شوند، یعنی اینگونه نباشد که اگر چند اصلاحطلب و یا چند اعتدالی تایید شدند، بگوییم عرصه رقابت آماده حضور شده است. به نظرم در چنین شرایطی اصلاحطلبان نه رأی خواهند آورد و نه حتی اگر آن چند نیروی اصلاحطلب هم رأی بیاورند میتوانند کار خاصی انجام دهند و در نتیجه اعتماد مردم نسبت به جریان اصلاحات روزبهروز کمتر خواهد شد.
جریان اصلاحات با جامعه مدنی، فعالان و کنشگران اجتماعی و عامه مردم چه رویکردی و یا چه استراتژی باید پیش بگیرد که باعث اعتمادآفرینی مجدد در افکار عمومی شود؟
تنها بحثی که وجود دارد این است که مردم بدانند که آنچه در چند سال گذشته در عرصه انتخابات کشور روی داد، حداکثر ظرفیت اصلاحطلبان نبود. مردم باید باور کنند که پتانسیل این جریان، فراتر از این چیزی است که مشاهده میشود؛ البته این باورمندی مجدد مردم، کار بسیار دشواری است. متاسفانه پس از حوادث 88، اعتبار جریان اصلاحات بهراحتی هزینه شد و سرمایههای اصلاحطلبی خرج دولت و مجلس فعلی شد که به رابطه این جریان با توده مردم آسیب جدی وارد کرد. اکنون باید دست به اعتمادسازی و بازآفرینی سبد رأی خود بزنیم که این امر میسر نخواهد شد جز در سایه اعتماد به کارآمدی اصلاحطلبان و ظرفیتهای فراوان این جریان. حتی رویکرد گفتمانسازی هم باید بر اساس حکمرانی خوب باشد و مردم ساختارمندی و عملکرد درست و مقبول را از جریان اصلاحات ببینند. باید بدانیم که دیگر حرفهای خوب جواب نخواهد داد و مردم مانند سال 76 کاملا همراه نخواهند بود. یکسال پیش رو، فرصت خوبی است تا اصلاحطلبان در بخشهایی که حضور دارند؛ مانند شهرداری تهران و برخی کلانشهرها، شوراها، مجلس و... عملکرد مناسبی از خود به جای بگذارند تا نظر مردم مجددا به اصلاحطلبان جلب شود.
آرمان