دختر 18 ساله زمانی که برای در امان ماندن از سرکوفت های مادرش وارد رابطه با مسعود شده بود دچار سرنوشت تلخی شد.
سهیلا دختر 18 ساله که برای تنظیم شکایت علیه مسعود به دادسرا آمده است پس از اینکه به اتاق بازپرس رفت گفت: از 12 سالگی مادرم بخاطر لاغر بودنم به من سر کوفت می زند و می گوید که کسی حاضر نیست تو را بگیرد و تا آخر بیخ ریش خودم خواهی ماند.
وی ادامه داد: سر کوفت های آنقدر روی من تاثیر گذاشت که دیگر با تمامی دوستانم قطع رابطه کردم و به آدمی گوشه گیر تبدیل شدم، روزها گذشت و گذشت تا اینکه روزی در راه مدرسه پسری به نام مسعود سر راهم قرار گرفت، در اولین جمله خود به من گفت که شما چه دختر زیبایی هستید، همین جمله مسعود روی قلب Heart من تاثیر عمیقی گذاشته بود چرا که تا پیش از آن جز سرکوفت از مادرم نشنیده بودم.
دختر 18 ساله بیان کرد: ارتباط من و مسعود از همان روز شکل گرفت و رفته رفته عمیق تر شد تا جایی که به دور از چشمان خانواده ام به خانه مسعود می رفتم و با وی خلوت می کردم تا اینکه روزی مسعود از من درخواست عجیبی کرد، او از من خواست تا خود را در اختیار شش نفر از دوستانش بگذارم، در ابتدا تصور کردم که مسعود در حال شوخی کردن است اما زمانی که فهمیدم درخواست وی جدی است با او دعوا کردم اما مسعود در این هنگام چهره واقعی خود را به من نشان داد و گفت که اگر به درخواست وی عمل نکنم فیلم هایی که از ارتباط من با خودش تهیه کرده است را در اختیار خانواده ام قرار خواهد داد.
وی افزود: من که نتوانستم این موضوع را با خانواده ام در جریان بگذارم تصمیم گرفتم به دادسرا بیایم و از مسعود که با احساسات من بازی کرد شکایت کنم.
بازپرس پس از ثبت اظهارات سهیلا دستور بازداشت مسعود را صادر کرد.
سهیلا دختر 18 ساله که برای تنظیم شکایت علیه مسعود به دادسرا آمده است پس از اینکه به اتاق بازپرس رفت گفت: از 12 سالگی مادرم بخاطر لاغر بودنم به من سر کوفت می زند و می گوید که کسی حاضر نیست تو را بگیرد و تا آخر بیخ ریش خودم خواهی ماند.
وی ادامه داد: سر کوفت های آنقدر روی من تاثیر گذاشت که دیگر با تمامی دوستانم قطع رابطه کردم و به آدمی گوشه گیر تبدیل شدم، روزها گذشت و گذشت تا اینکه روزی در راه مدرسه پسری به نام مسعود سر راهم قرار گرفت، در اولین جمله خود به من گفت که شما چه دختر زیبایی هستید، همین جمله مسعود روی قلب Heart من تاثیر عمیقی گذاشته بود چرا که تا پیش از آن جز سرکوفت از مادرم نشنیده بودم.
دختر 18 ساله بیان کرد: ارتباط من و مسعود از همان روز شکل گرفت و رفته رفته عمیق تر شد تا جایی که به دور از چشمان خانواده ام به خانه مسعود می رفتم و با وی خلوت می کردم تا اینکه روزی مسعود از من درخواست عجیبی کرد، او از من خواست تا خود را در اختیار شش نفر از دوستانش بگذارم، در ابتدا تصور کردم که مسعود در حال شوخی کردن است اما زمانی که فهمیدم درخواست وی جدی است با او دعوا کردم اما مسعود در این هنگام چهره واقعی خود را به من نشان داد و گفت که اگر به درخواست وی عمل نکنم فیلم هایی که از ارتباط من با خودش تهیه کرده است را در اختیار خانواده ام قرار خواهد داد.
وی افزود: من که نتوانستم این موضوع را با خانواده ام در جریان بگذارم تصمیم گرفتم به دادسرا بیایم و از مسعود که با احساسات من بازی کرد شکایت کنم.
بازپرس پس از ثبت اظهارات سهیلا دستور بازداشت مسعود را صادر کرد.
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
