عصبانيت تندروها آبروي اصولگرايان را مي‌برد | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۲
حاشیه‌های بررسی لایحه CFT و رأی مثبت نمایندگان به آن همچنان ادامه دارد؛ از خائن خطاب کردن نمایندگان تا ننگین خواندن این لایحه. در عین حال که ناراحتی در لحن، گفتار و رفتار مخالفان تصویت این لایحه همچنان دیده می‌شود، آرامش خاصی هم در جامعه در حال وقوع است که نشان می‌دهد دوره هیاهو و جنجال‌های دلواپسانه بسر آمده و عقلانیت سیاسی بر سپهر سیاسی کشور حکمفرما شده است. بر همین اساس با محمد مهاجری فعال سیاسی و رسانه‌ای اصولگرا گفت‌وگویی انجام داده است. مهاجری تاکید دارد این افراد عصبانی را نباید جدی گرفت چون نه مردم و نه جریان اصولگرا آنها را جدی نمی‌گیرند. متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.
حاشیه‌های بررسی لایحه CFT و رأی مثبت نمایندگان به آن همچنان ادامه دارد؛ از خائن خطاب کردن نمایندگان تا ننگین خواندن این لایحه. در عین حال که ناراحتی در لحن، گفتار و رفتار مخالفان تصویت این لایحه همچنان دیده می‌شود، آرامش خاصی هم در جامعه در حال وقوع است که نشان می‌دهد دوره هیاهو و جنجال‌های دلواپسانه بسر آمده و عقلانیت سیاسی بر سپهر سیاسی کشور حکمفرما شده است.  بر همین اساس با محمد مهاجری فعال سیاسی و رسانه‌ای اصولگرا گفت‌وگویی انجام داده است. مهاجری تاکید دارد این افراد عصبانی را نباید جدی گرفت چون نه مردم و نه جریان اصولگرا آنها را جدی نمی‌گیرند. متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.
 
به گزارش روز نو :پس از تصویب CFT؛ همچنان پیامک‌های تهدید آمیز به نمایندگان ارسال می‌شود.
 
بالاخره آدم وقتی که عصبانی است باید یک طوری خودش را تخلیه کند.
 
این هجمه‌ها تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
 
تصور می‌کنم یک جریانی از تصویب CFT و لوایح دیگر مربوط به FATF عصبانی است. حق بدهید که برای تخلیه روانی خودشان چندتا فحش هم بدهند. اگر این حرف‌ها را هم نزنند ممکن است از ناراحتی و غصه بترکند.
 
آقای قاضی‌پور نماینده ارومیه در مجلس، تصویب CFT را ننگین خطاب کردند. این اظهارات را می‌توان فردی قلمداد کرد، اما...
 
یقین دارم که ایشان از CFT وهمه موارد آن اطلاع کاملی ندارد. من حاضرم به ایشان اثبات کنم؛ در هر کجا که شما بخواهید، اثبات می‌کنم. باید به آنها حق داد عصبانی ‌شوند.
 
احتمالا این رفتارها به عادت بدل شده است.
 
خیر؛ این قضاوت را قبول ندارم. آدم‌هایی هم هستند که عصبی می‌شوند ولی به کسی توهین نمی‌کنند. هنر انسان‌ها و اخلاق انسانی این است که اتفاقا کظم غیظ کنند، خشم‌شان را کنترل کنند. وقتی عصبانی هستیم باید خود را کنترل کنیم و هر حرفی را به زبان نیاوریم. اینکه هر مصوبه مجلس مخالف نظر و سلیقه شما بود و به موافقان آن بگویید خائن که نمی‌شود. فرض کنیم شورای نگهبان CFTرا تصویب کند؛ حتما می‌خواهند بازهم داد بزنند. این افراد عصبانی هستند و حرفی می‌زنند که بعدا یا پشیمان می‌شوند، یا عقب می‌نشینند یا در صدد توجیه بر خواهند آمد.
 
وقتی این اشخاص چنین ادبیاتی دارند و سخنشان در جامعه پخش می‌شود، ممکن است بخشی از مردم هم باور کنند و حمل بر صحت گفتار آنها بگذارند؟
 
در جامعه ما هم این امر پذیرفته شده ‌است که افرادی که تندرو هستند یا مدام عصبانی می‌شوند را جدی نگیرند. در محله و فامیل و اطرافیان هم این نمونه‌ها وجود دارد. اصلا کسی این افراد را جدی نمی‌گیرد. ناراحت شدند و حرفی زده‌اند، شما هم اینها را جدی نگیرید. این افراد حتی در جناح اصولگرا و سپهر سیاسی کشور هم جدی گرفته نمی‌شوند.
 
آیا این مواضع باعث جریان سازی نمی‌شود؟ کما اینکه عده‌ای جلوی مجلس تجمع کردند، شعار دادند و یا در دانشگاه‌ها کارهای دیگری می‌کنند یا آقایی که مشخص شده از مشهد پیامک به نمایندگان می‌فرستاده به کار خود افتخار هم می‌کند. آیا این امر تبدیل به عارضه نشده؟ آیا نباید این افراد و جریان‌ها را نادیده گرفت؟
 
به نظرم برخی تندروها به انقلاب لطمه می‌زنند. در قانون اساسی، در قوانین عادی کشور، مشی حضرت امام(ره)، منش مقام معظم رهبری در برخورد با مخالفان این طور نیست که پیامک تهدید و ناسزا و الفاظ رکیک به خانواده افراد ارسال شود. اعتراض روش‌های منطقی و معقول خود را دارد که برای همه شناخته شده است. به نظرم باید خیلی عادی ریش سفیدان جریان اصولگرا بنشینند و اینها را توجیه کنند. باید به این افراد بفهمانند که کارها و رفتار و سخنانشان آبروی ما را هم می‌برد. اینها آبروی اصولگرایان را می‌برند. با این وجود در مقابل رفتار بچگانه اینها نباید فکر کرد و توجه به خرج داد.
 
در سپهر سیاسی کشور هم به اصولگرایان و هم به اصلاح‌طلبان نیاز هست و این تندروی‌ها بعد هر دو جناح که اگر یکی نباشد و از صحنه سیاسی حذف شود، قطعا به کشور آسیب خواهد زد و کارها لنگ خواهد ماند.
 
خیر؛ من معتقدم در عرصه سیاسی کشور نه به اصولگرایان نیاز داریم و نه به اصلاح‌طلبان.
 
به لحاظ سیاسی عرض کردم، زیرا حزب قوی و به شکل مرسوم آن نداریم.
 
ما نیازی به هیچ چیز نداریم جز مردم. در سپهر سیاسی کشور فقط به مردم نیاز داریم. اصولگراها و اصلاح‌طلبان نان مردم را می‌خورند. حالا اگر این‌ها نباشند مگر از گرسنگی می‌میمرند؟ خیر این حرف‌ها نیست.
 
هفته گذشته آقای قالیباف و همفکران ایشان، از مانیفست جریان به گفته خودشان نواصولگرایی رونمایی کردند. فارغ از شعاری بودن این مانیفست، آیا اساسا جریان اصولگرایی به این جمع جدید نگاه مثبتی دارد؟
 
اصولا من آدم خوشبین و امیدواری هستم، بنابراین امیدوارم که آقای قالیباف و دوستانش آنچه که گفته و نوشته‌اند و به دنبالش هستند محقق کنند. اما همین که پذیرفته‌اند که در جناح اصولگرا اشکالات بزرگی وجود دارد، برای شخص آقای قالیباف هزار کیلومتر رشد و حرکت رو به جلو محسوب می‌شود. امیدوارم بر اساس همین مانیفست جلو بروند. حقیقت این است که آقای قالیباف از سال 84 تاکنون نشان نداده که اصلاحگر است و می‌خواهد در جریان اصولگرا اصلاحی صورت دهد. کاملا خوشبینانه است که ایشان در جریان اصولگرایی اصلاحاتی را انجام دهد. اگر بتواند این کار را انجام دهد کار بزرگی کرده است.
 
آیا احتمال همراهی ریش سفیدان جریان اصولگرا با نواصولگرایان وجود دارد؟
 
باید منتظر بمانیم. این همراهی بستگی به نوع پرداخت قالیباف دارد. آیا ایشان قصد دارد ساختارشکنی کند و یا درون همین ساختار فعلی اصولگرایان قصد همکاری دارد؟ باید صبر کرد. به نظرم قالیباف یک شخص است و نه یک جریان. افراد دیگری هم که دور آقای قالیباف جمع شده‌اند هم در حد نیروهای متوسط اصولگرا در جامعه نمود ندارد. قالیباف یک فرد است و باید دید به عنوان یک فرد تا چه حد موفق خواهد بود. جدی بودن قالیباف در این تشکل و لابی کردن‌های او با جریان اصولگرا مهم است. بر این اساس باید دید اصولگرایان تا چه حد قالیباف را جدی خواهند گرفت. امیدوارم او بتواند گام‌های بلندی بردارد و اصولگریان را به سمت بهبود اوضاع ببرد. در حال حاضر جریان اصولگرا موفقیت خود را در شکست اصلاح‌طلبان می‌داند. نشسته‌اند که اصلاح‌طلبان زمین بخورند تا بگویند که ما پیروز شدیم. مثل کسی هستند که با خودشان کشتی می‌گیرند و دوم می‌شوند. به نظرم قالیباف تکلیفش را با جریان اصولگرا روشن کند که آیا حرف‌هایش جدی و بنیادی است یا یک سری رفورم‌های عادی است. یا اینکه حرف‌هایش برای اصلاح جدی جریان اصولگرایی است یا چون به انتخابات مجلس 98 و 1400 نزدیک می‌شویم چنین مانیفستی را مطرح کرده است؟ این موارد باید روشن شود؛ هم با خودش هم با خلایق.
 
آقای روحانی قرار است پس از دیدار با جمعی از اصلاح‌طلبان با اصولگرایان هم دیدار کند. شما این نوع دیدارها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
هر نوع گفت‌وگو، دیدار و نشستی حتی اگر هیچ نتیجه‌ای هم نداشته باشد فی‌نفسه خوب و مفید است. همین که افراد در یک جمعی سخنان خود را مطرح می‌کنند و نقدهای هم را می‌شنوند، می‌تواند موثر باشد و در گفت‌وگو و مصالحه را بگشاید. دوست دارم به جای تفکیک جلسات به اصلاح‌طلبان و اصولگرایان، هر دو این افراد در یک جلسه مشترک با آقای روحانی حضور می‌داشتند. یقین دارم دغدغه افراد دو جناح در موارد متعددی یکسان است. برخی موضوعات ممکن است درصد اهمیت آن برای یک جناح کم و یک جناح بیشتر باشد.
 
ممکن است چنین نشست‌هایی آغازی باشد برای گفت‌وگوهای رودرروی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان؟
 
گفت نمی‌شود، اما اگر بشود چه می‌شود!

آرمان

برچسب ها: تندروها ، اصولگرایان
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز