«مجلس در رأس امور است»؛ این کلام آشنا از امام(ره) پیوسته شنیده میشود، اما برخی بهگونهای رفتار میکنند که گویی چنین سخنی را نشنیدهاند. از سوی دیگر عملکرد برخی نمایندگان در مجالس مختلف هم بهگونهای بوده که بعضا نمیتوان آنها را «عصاره فضایل ملت» خواند. ماجرای یکشنبه اخیر و پرسروصدای مجلس برای بررسی الحاق ایران به FATF از این دست است. شأن نمایندگی و منافع ملی اجازه نمیدهد که برخی صرفا برای مخالفتهای سیاسی دست به هر کاری بزنند. کما اینکه مسعود پزشکیان نایبرئیس اول مجلس نیز در اینباره میگوید: «برخی که در تلفظ FATFمشکل دارند و از آن سردرنمیآورند اما دراینباره نظر میدهند. علی مطهری نایبرئیس دوم نیز معتقد است که عدهای از این جهت با لوایح مخالفت میکنند که اهداف سیاسی و انتخاباتی دارند و کاری به محتوای این لوایح ندارند.» انگار مخالفان نمیدانند که این اعمالشان چه خسارتی به کشور و منافع ملی وارد میسازد. برای بررسی عملکرد نمایندگان مجلس در مساله FATF و برخی مخالفتهای سازمانیافته،» با اسماعیل گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی و نماینده مجلس هفتم به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
به گزارش روز نو : اخیرا در مجلس و در راستای بررسی و تصویب لایحه الحاق ایران به FATF شاهد برخی تحرکات از نمایندگان بودیم که در شأن مجلس نبود. بهنظر شما این تحرکات شأن و جایگاه خانه ملت را تنزل نمیدهد؟
آنچه مسلم است بر اساس قانون اساسی دو وظیفه عمده قانونگذاری و نظارت بر عهده نمایندگان مجلس نهاده شده است. این دو ظیفه شأن بالایی در هر نظام سیاسی دارد بدین علت که یکی خط مشی را تعیین کرده و سیاستگذاری میکند و دیگری ناظر بر حسن اجرای آن قانون است. از این جهت است که گفته شده مجلس باید در راس امور باشد؛ یعنی نتیجه عملکرد دستگاههای دیگر نیز وابسته به قانونگذاری و نظارت خواهد بود. بهطور مسلم افرادی که میخواهند چنین وظیفهای را دارا بوده و اطلاق صفت نمایندگی مجلس را همراه داشته باشند باید بهلحاظ حقیقی دارای چنین شأنی باشند. اگر نمایندهای بهدلیل حقیقی دارای چنین شأنی نباشد نمیتواند وظیفه و شأن حقوقی خود را به درستی ایفا کند. زمانی که مجالس مختلف را مرور میکنیم هر وقت قانونگذاری و نظارت در حوزه مسائل کماهمیت یا بیاهمیت بوده، کشور از آن حیث ضربه و آسیب دیده است. اگر قرار است که مجلسی در راس امور قرار گیرد باید توسط خود نمایندگان این امر صورت پذیرد. قطعا اگر عملکرد نمایندگان این مهم را تامین نکند، این مساله رقم نخواهد خورد و مسائل دیگری به راس امور خواهد رفت. از این جهت این مساله در خود نمایندگان نیز مستتر خواهد بود و اگر نمایندهای اقتضائات مهم نمایندگی را درنظر نگیرد، نمیتوان گفت که او چکیده و عصاره ملت است و نمیتواند وظیفه خطیر قانونگذاری و نظارت را بهدرستی انجام دهد. بهنظر میرسد که نمایندگان مجلس در ارائه سوال از وزرا از حیث نظارت در راس امور قرار ندارند. زمانی که به رویکرد نمایندگان و سوالاتشان دقت میکنیم دیده میشود که سطح سوالها بهشدت کاهش یافته و به جای اینکه جهتگیری محتوایی داشته باشد، دارای جهتگیری پشت پرده و سیاسی برای رسیدن به اهداف جناحی است. برخی از تحقیق و تفحصهایی هم که مطرح میشود در همین راستا قرار میگیرد. به همین دلیل است که گاهی احساس میشود مجلس از عمل به وظیفه خود فاصله میگیرد. این نوع عملکرد مجلس در عملکرد دولت و دستگاههای دیگر نیز طبعا تاثیرگذار است. اگر مجلس احساس کند قوانینی که در مجالس دیگر تصویب شده، خسارتبار بوده و در راستای سیاستهای کلی و مطالبات مردم نیست، باید در تغییر و یا اصلاح آنها بکوشد. از این جهت مجلس باید گامهایی را بردارد تا قوای دیگر اقتدار قوه مقننه را احساس کنند، اما متاسفانه در دورههای اخیر هر اندازه از مجالس باکیفیت فاصله گرفته و به جلو آمدیم، این کیفیت افت کرده است.
عملکرد برخی از نمایندگان مجلس بهگونهای است که انگار اساسا کاری به محتوای لوایح ندارند و صرفا به مخالفت با دولت مبادرت میورزند. این مساله را در قضیه برجام و FATF نیز شاهد بودیم. از این زاویه است که مطرح میشود اینها اهداف سیاسی و انتخاباتی دارند. بهنظر شما مجموعه مجلس باید چه رویکردی در قبال چنین نمایندههایی داشته باشد؟
من معتقدم یکی از آفتهایی که مجلس میتواند به آن مبتلا شود، نگاه صرفا سیاسی به لوایح و طرحهایی است که میباید آن را مورد ارزیابی قرار دهد؛ یعنی به محض اینکه مسائلی مثل برجام مطرح میشود عدهای از نمایندگان بدون توجه به محتوای مساله و شرایط امنیتی کشور و منافع ملی، فقط مخالفت میکنند. به این صورت که این افراد و جریانات سیاسی داخل مجلس بقای خود را در ارتباط با آن مساله میبینند. برخی با توجه به اینکه تا چندی پیش مواضع مقامات عالیه نظام را میدانستند، اما در آن شرایط دیدیم که از مقامات نیز جلو افتاده و به مخالفت با برجام پرداختند. در بحث لایحهFATF نیز مراتب به همین صورت است که برخی نمایندگان بدون ملاحظه منافع ملی شروع به مخالفتهایی کردند که بنیان، اساس و استدلالی بر آن مترتب نبود. بنابراین پرداختن به این مسائل و مخالفتهای بیدلیل و بیپایه ضمن اینکه شأن نمایندگان مجلس را کاهش خواهد داد، حتما در افت عملکرد مجلس نیز تاثیر خواهد داشت.
با اینکه مطرح میشود که در شرایط فعلی، داخلی، منطقهای و بینالمللی باید همه جریانات با یکدیگر وحدت و انسجام داشته باشند، چرا دلواپسان نمیتوانند این را بپذیرند؟
در شرایط کنونی که فشارها زیاد شده و دولت نیز در عین حالی که تلاش خود را میکند، در مضیقه است، طبیعی است که در چنین شرایطی قاعدتا باید نگاه به درون وجود داشته باشد. نگاه به درون مستلزم آن است که جریانات و احزاب سیاسی محور کارکرد خود را به جای منافع جناحی بر منافع ملی قرار دهند. ما در شرایطی نیستیم که به جای پرداختن به منافع ملی و به منافع جریانی و جناحی بپرداریم. البته نه اینکه آنها مهم نیست بلکه در اولویت بعدی قراردارد. بنابر این هر حرکتی که نمایندگان مجلس یا هر دولتمردی میخواهد انجام دهد باید با محوریت انسجامبخشی باشد تا بتوان در سایه این انسجام راهحلهای مناسبی برای گذر از مشکلات یافت.